در دوران دبستان و آغاز فهم های اجتماعی، جرم و گناه برایم تنها در قتل و غارت و دزدی و آدم ربایی معنی می شد. کمی بعدتر. بیشتر با جامعه و هنجارهای جامعه آشنا شدم و جرم، اختلاس ها و رشوه های اقتصادی را شناختم و بعد از آن برخی مسایل دیگر هم جرم شد و هرچه زمان پیش تر می رفت برای من جرم و مصادیق معناهای دیگری هم پیدا می کرد. در بین همه ی تعاریفی که از جرم در ذهن داشتم و دارم هرچه فکر می کنم تنها برخی، آن قدر جرم محسوب می شد که پیگیری قانونی و قضایی پیدا می کرد و برخی از جرم ها را نمی دانم چرا به جای بیان حکم قضایی به سکوت و فراموشی سپرده می شد. ن آشنا شدم آجامعههدر باورم رقص دختر ی جوان در فضای مجازی، حضور زنان در ورزشگاه ها ، عدالت خواهی معلمان با برپایی نشست ها و تجمع های آرام و... هیچ وقت جرم محسوب نمی شد چرا که گمان بر این می کردم که برخی امور مانند آن رقص بسیار شخصی و برخی امور مانند حضور در ورزشگاه ها و تجمعات آرام ، حقانیت اجتماعی است و بر طبق قانون اساسی و نگاه جهانی اینها نمی تواند جرم باشد...قصد نویسنده از این مجال یادآوری شرایط کشور و اهم و مهم مسائل در این کارزار خسته کننده ی تنگ اقتصادی است. فرض که مملکت ما گل و بلبل، شهد و شیرینی، پیشرفت و رفاه، آزادی و آرامش ، اصلا بهترین کشور،... اما بد نیست هر ازچندگاهی ، از این همه خوشی و شادی وغوطه ور بودن در رفاه فاصله بگیریم و کمی بیشتر و دقیق تر با چشمانی باز به اطرافمان نگاه کنیم، در هوایی نفس بکشیم که همه ملت در آن نفس می کشند، شاید در این میان، به شکل استثنایی وجود داشته باشند خانواده هایی که زیر بار فشار فقر و تنگدستی کمر خم کرده و نای ایستادن ندارند و نیاز دارند به ماندنشان و بیشتر از پیگیری رقص دختری، به عدالت اقتصادی نیاز دارند. آخر کجای ایران گذران زندگی می کنید که از این نداری ها و تنگدستی ها غافل هستید و مسئله مهم را رقص دختری جوان می دانید؟ یعنی واقعا هیچ مشکل و معضلی در این مملکت وجود ندارد که رسانه ملی به حرکات موزون دختری می پردازد و با افتخاری تاسف بار اعترافات او را پخش عمومی می کند ؟ از جایگاه صداوسیما که تعلق صد در صدی به بیت المال دارد یک طرفه به قاضی می روند و حکم جاری می کنند، وا قعا جای تاسف و اندوه دارد... دقیق بنگریم به این درک می رسیم که برخی اسلام را هم رد کردند و آن طرف تعصبات غیر منطقی شان ایستاده اند و حکم بر آزادی اندیشه و عقیده می زنند و رقص را بدتر از دزدی های اقتصادی می دانند. بدنیست در این تنگنای اقتصادی به جای تنش در افکار جامعه، به اصول انسانی بیشتر پایبند باشیم و خوب و بد زندگی دنیوی و اخروی افراد را به خدا بسپاریم همان طور که در قرآن می فرماید: أَلَیْسَ اللَّهُ بِکَافٍ عَبْدَهُ ( آیا خدا کفایت کننده بنده اش نیست؟). بی شک باور اکثریت جامعه بر این است که حرکات موزون جوانان مسئله ساز و نگران کننده نیست و آنچه جامعه را به تنگنا و نگرانی می کشاند ارقام صعودی و نجومی دلار و ارز ، گرانی کالا ومشکلات اقتصادی، تجاوز گروهی به دختران ایرانشهری، کمرنگ شدن عدالت اجتماعی وسیاسی و اقتصادی، فربه شدن آقازاده ها ، افزایش اختلاس ها وکودکان کار و آزارهایی که می بینند ، نظام آموزشی ناکارآمد و...هست .
بر کسی پوشیده نیست تا چه اندازه کشور دستخوش ناملایمات اقتصادی و فشارهای اجتماعی است بنابراین معقول تر است تا در این شرایط، به جای این قصورهای ناآگاهانه ، وحدت و اتحاد ملت را نشانه نگیریم و برای دستیابی به شرایط آرمانی اقتصادی و تحقق عدالت اجتماعي و اقامه عدل در کشور، هماهنگ تر وهمدل تر باشیم.