از روزی که در مشهد تجمعی به دعوت مخالفان دولت برگزار شد و البته بر خلاف نظر برگزارکنندگانش - آنگونه که آقای علم الهدی هم در نمازجمعه مشهد گفت - به مخالفت با دولت محدود نماند، و همچون زنجیره ای به شهرهای دیگر هم گسترش یافت، یک هفته گذشت. طی این مدت، در برخی شهرها، تجمعات به آشوب کشیده شد و تخریب هایی به همراه داشت که حاصلش هم تعدادی کشته و مجروح بود. در تمام این روزها، تاکید مسوولان و رسانه های رسمی این بود که خط مردم معترض و منتقد وضعیت اقتصادی، از خط آشوب طلبان جداست. در تمام این روزها، خبرنگاران صداوسیما به میان افرادی رفتند که در تظاهرات رسمی بر ضد اغتشاش گران شرکت کرده بودند تا خط خود را از آنها جدا کنند. همه آنها می گفتند که دلیل نمی شود برای انتقاد به وضع موجود، اغتشاش ایجاد شود. اما منتقدان کجا بودند؟
صداوسیما همچون گذشته به گونه ای به میدان آمد که عموم مردم معترض و منتقد وضعیت اقتصادی کشور که آشوب طلب و اغتشاشگر هم نبودند، تلویزیون را خاموش کنند و گوش به حرفهای تکراری ندهند. چون اصل اعتراضات مردم در صداوسیما هم فراموش شد و در زیر سایه آشوبها و اغتشاشات گم شد. خبرنگاران صداوسیما یک بار هم به میان مردم معترض – و نه آشوب طلبان – نرفتند تا از آنها بپرسند دردتان چیست؟ به چه چیزی اعتراض دارید؟ مشکل اقتصادی شما چیست؟ حتی یک بار هم در برنامه های صداوسیما، نه از زبان مردم معترض و نه از زبان مجریان و گزارشگران صداوسیما حرفی درباره دلیل اصلی اعتراضات مردم شنیده نشد.
یک سوال دیگر : در تمام این ماههایی که مال باختگان موسسات مالی در مقابل مجلس و قوه قضاییه و موسسات اعتباری تجمع می کردند و شعار می دادند، آیا یک بار هم خبرنگاران صداوسیما به جمع این مردم رفتند تا عقده دلشان را باز کنند و دردشان را فریاد بزنند؟ آیا رسانه ای فراگیرتر از صداوسیما در کشور داریم؟ پس چرا صداوسیما به این مال باختگان بی توجه بود؟ چرا به میان معترضان نرفتند تا از آنها بپرسند دردشان چیست؟ چقدر مالشان را از دست داده اند و انتظارشان از مسوولین چیست؟ باور کنید به رسمیت شناختن اعتراضات همین مال باختگان هم می توانست اندکی دردشان را تسکین دهد. آن وقت می فهمیدند دیده می شوند و کمی آرام می شدند. ساسر منتقدان وضع اقتصاد هم همینطور. اما دریغ و افسوس که صداوسیما فقط بخشی از مردم را می بیند و نه همه مردم را. مردم معترض و منتقدی که خط خود را هم از آشوب طلبان جدا کرده باشند راهی به تلویزیون ندارند.
با دیدن برنامه های تلویزیون در این روزها، به یاد برنامه های تلویزیون پس از انتخابات سال 88 افتادم... پس از انتخابات ریاست جمهوری سال 88، حتی در همان یک هفته که خبری از اعتراض و شعار نبود و تنها سخن راهپیمایان، سکوت بود و سکوت؛ حتی یکبار هم خبرنگاران صداوسیما از مردم معترض آن سالها نپرسیدند که به چه چیزی اعتراض دارید؟ آنها را نادیده گرفتند. و حالا بعد از 8 سال باز هم در بر همان پاشنه می چرخد. گویا صداوسیما ملک اختصاصی یک عده است که آنها تصمیم می گیرند مصلحت مردم چیست و چه کسانی حق دارند صدایشان در صداوسیما شنیده شود. آیا مردم راضی می شوند 1500 میلیارد تومان بودجه به صداوسیمایی که ملی نیست تقدیم شود؟
حالا همه، آشوبها و اغتشاشات را محکوم می کنند و از جداکردن خط آشوب از خواسته های واقعی مردم می گویند. اما انگار کسی یادش نیست دلایل اصلی اعتراض مردم چه بود؟ و انگار کسی دوست ندارد به این موضوع حتی لحظه ای فکر کند...