آرایش کاخ سفید در قبال برجام رفته رفته مشخصتر میشود. اظهارات رسمی مقامات مختلف آمریکایی و گزارشات منتشرشده در رسانههای غربی نشان میدهد که در کاخ سفید دو جبهه متفاوت حول برجام تشکیل شده که راهکارهای متفاوتی را برای برخورد با توافق هستهای به ترامپ، پیشنهاد دادهاند. این دو جبهه کدام است و راهکار پیشنهادی هر یک چیست؟
به گزارش
مردمسالاری آنلاین، ترامپ پنجشنبه هفته گذشته، تعلیق تحریمهای هستهای آمریکا علیه ایران را برای 120 روز آینده، تمدید کرد. با این حال وی باید اواسط اکتبر (اواخر مهر) پایبندی ایران به توافق هستهای را برای بار سوم به کنگره آمریکا اعلام کند و هنوز مشخص نیست که آیا این کار را همچون دو باری که در شش ماه گذشته انجام داد، انجام میدهد یا این که رویه جدیدی در قبال توافق هستهای با ایران پیش میگیرد.
ترامپ به تیم امنیتی-سیاست خارجی خود گفته است که باید یک استراتژی برای برخورد با ایران به وی پیشنهاد دهند. وی آخرین بار در اواخر تیر با اکره بسیار زیاد، نامه پایبندی ایران به برجام را به کنگره آمریکا ارسال کرد. نیویورک تایمز در آن زمان گزارش داد که ترامپ به دستیاران خود گفته که با تأیید پایبندی ایران به توافق هستهای، شانس دیگری به آنها میدهد و دفعه بعد [یعنی اواخر مهر] آنها باید برنامهای جهت مقابله با ایران، ارائه دهند.
اکنون خبرها حاکی از این است که حول برنامه درخواستی ترامپ دو جبهه در کاخ سفید شکل گرفته است.
جبهه اول از رکس تیلرسون، وزیر امور خارجه آمریکا، جیمز متیس وزیر دفاع این کشور و ژنرال هربرت ریموند مک مستر، مشاور امنیت ملی آمریکا تشکیل شده است. دو عضو ارشد این جبهه، یعنی متیس و مک مستر، از چهرههای شناخته شده ضدایرانی در کاخ سفید هستند. با این حال، اعضای این جبهه بر این نظرند که ترامپ باید برجام را حفظ کرده اما در سایر حوزهها فشار به ایران را افزایش دهد. آنها موافق اعمال تحریمهای جدید علیه ایران در حوزههایی نظیر فعالیتهای موشکی، «حقوق بشر» و چیزهایی که به اصطلاح «فعالیتهای بیثباتکننده ایران در خاور میانه» یا «فعالیتهای تروریستی ایران» میخوانند، هستند. آنها میگویند دولت ترامپ باید به دلیل «حملات سایبری» تحریمهای بیشتری علیه شرکتهای ایرانی اعمال کند و باید «سپاه را در فهرست سازمانهای تروریستی قرار دهد». اعضای این جبهه همچنین به ترامپ پیشنهاد دادهاند که آمریکا برخورد سختگیرانهتر و تهاجمیتری با نیروهای ایرانی در سوریه داشته باشد.
علیرغم این پیشنهاداتِ تهاجمی و ضدایرانی، اعضای این جبهه به ترامپ پیشنهاد دادهاند که برجام را حفظ کند چرا که خروج آمریکا از برجام باعث میشود تا فاصله آمریکا با متحدین اروپایی این کشور بیشتر شود و ایران از شکاف پیشآمده بین اروپا و آمریکا استفاده کند.
جبهه دوم، اما رویکرد سختگیرانهتری در قبال ایران به ترامپ پیشنهاد میدهد. برجستهترین عضو این جبهه در حال حاضر نیکی هیلی، سفیر آمریکا در سازمان ملل است. استیو بَنُن، استراتژیست راستگرای آمریکای، پیش از این یکی از اعضای شاخص این جبهه بود که به عنوان مشاور ارشد ترامپ فعالیت میکرد اما توسط وی اخراج شد. این جبهه، نظر نئوکانهای آمریکایی را منعکس میکند که برجام توافق «بسیار بدی» است که در دولت اوباما مورد مذاکره قرار گرفته و باید کنار گذاشته شود. ترامپ خود در کمپین تبلیغاتیاش به عنوان یکی از اعضای این جبهه وارد گود رقابتهای انتخاباتی شد و حتی از پاره کردن برجام حرف زد. بعداً که ترامپ به عنوان رئیسجمهور آمریکا، سکان امور را در دست گرفت، تحت واقعیتهای عالم سیاست مجبور شد که مواضع قبلیاش را تا حدی کنار بگذارد و به حرفهای جبههای که پیش از این نظراتشان را تبیین کردیم نیز گوش دهد.
این جبهه بر این عقیده است که ترامپ در اواخر مهر نباید برای بار سوم پایبندی ایران به توافق هستهای را تأیید کند. آنها میگویند ترامپ باید توپ را به زمین کنگره بیاندازد تا پس از اعلام عدم پایبندی ایران به توافق هستهای، ظرف مدت 60 روز در مورد اعمال مجدد تحریمهای هستهای علیه ایران تصمیم بگیرد. آنها میگویند روح برجام، «پایبندی به صلح و ثبات منطقهای» است و ایران این روح را نقض کرده است. اعضای این جبهه معتقدند که در صورت پیش نگرفتن این رویه توسط دولت ترامپ، «برجام آنقدر بزرگ میشود که نمیتوان آن را انداخت» و به بیان آنها، «با استفاده از برجام، ایران جامعه جهانی را گروگان میگیرد» و «جامعه جهانی نمیتواند در مقابل رفتارهای سوء ایران، اقدامی انجام دهد».
جبهه دوم، ادامه همان جناح جنگطلب در آمریکاست که در دولت بوش جنگ افغانستان و عراق را به راه انداختند. این جبهه فاقد حمایتهای بینالمللی، حتی در میان متحدان آمریکا است و تنها دو متحد بدنام این کشور، یعنی عربستان و اسرائیل، را در کنار خود میبیند. این جبهه با ادعایی بسیار عجیب میگوید اعلام عدم پایبندی ایران به توافق هستهای و بازگشت تحریمهای هستهای توسط کنگره آمریکا به معنای خروج آمریکا از برجام نیست! اروپاییها بارها به این اظهارات واکنش نشان دادهاند و گفتهاند که برجام توافقی بین دو کشور نیست که کشوری [مثل آمریکا] به طور خودسرانه اعلام کند که طرف مقابل به برجام پایبند نبوده است. در واقع، هرگونه نقض ادعاییِ برجام باید با استفاده از مکانیزمهای اندیشیده شده در خود برجام دنبال و پیگیری شود و آمریکا به سادگی نمیتواند با انداختن توپ به میدان کنگره، تبعات نقض فاحش برجام را به عهده نگیرد.
شرایط موجود در آژانس بینالمللی انرژی اتمی و سایر اعضای گروه پنج بعلاوه یک، به هیچ وجه برای پیاده سازی سناریوی مدنظر جبهه دوم در کاخ سفید مهیا نیست و در صورت پیادهسازی راهکار مدنظر این جبهه باید شاهد اوجگیری سه شکاف عمده باشیم: شکاف بین اروپا و آمریکا؛ شکاف در دل دولت آمریکا بین نهادهای مختلف مربوط به این دو جناح؛ و در نهایت شکاف در کنگره آمریکا بین دو حزب دموکرات و جمهوریخواه. باید دید ترامپ که مثل یک آونگ در ماههای گذشته بین این دو جبهه در نوسان بوده در نهایت در اواخر مهر به سمت کدام یک از آنها خواهید چرخید.