مناظره های تلویزیونی کاندیداهای انتخابات ریاست جمهوری صرفنظر از جنبه سیاسی و تبلیغاتی اش، به عقیده من دانشگاهی است پر از درس زندگی. نه از زمره دانشگاههایی که فقط می روی تا مدرکی به دست آوری. از آنهایی که هر جلسه و هر کلاسش پر از حرف و درس و عبرت و آموزش است. مناظره ها نمایش چهره بی نقاب آدمهایی است که حداقل به لحاظ موقعیت سیاسی و اجتماعی متفاوتند از مردم عادی... و اینکه اینقدر متعجب می شویم از برخی حرفها و رفتارهایشان برای این است که در ذهنمان رجل سیاسی و چهره اجتماعی ملی و بین المللی باید شخصی مبادی آداب و همه چیزدان باشد و این همه چیزدان بودن اولینش ادب داشتن است. در این سه مناظره انتخاباتی متاسفانه ادب و وجدان مهمترین و اولین اصولی بود که زیر پای برخی حضرات لگد مال شد. چهره هایی که خود را محق در به دست گرفتن ریاست قوه مجریه و تعیین سرنوشت 70 میلیون نفر "انسان" می دانند در بزنگاه رقابت همه شعارهای خوش آب و رنگ روی پوسترهایشان را از یاد می برند و همانند بازیهای کودکان نوپا به مخدوش کردن چهره رقیب با زشت ترین و غیر انسانی ترین روشها اقدام می کنند. تهمت میزنند، رسوا می کنند، تهدید می کنند و یکدیگر را دروغگو می خوانند و انتظار دارند ملت باور کند این حنجره دریدن ها و این از خود بی خود شدنها برای خدمت به خلق است... زهی خیال باطل...
در این مناظره ها سه نامزد به اصطلاح اصولگرا کلیه مشکلات و مسائل کشور را به دولت نسبت داده و خود را منجی سوار بر اسب سفیدی قلمداد کردند که صرفا از سر نوع دوستی و احساس تکلیف الهی به میدان آمده تا داد این مردم مظلوم را از ظالمان بالفطره بستانند. این جماعت اگر دستشان می رسید کشته شدن هابیل را هم به دولت یازدهم نسبت می دادند... یا حتی رانده شدن آدم از بهشت را ...
بخش دردناک تر این تراژدی به اصطلاح تبلیغاتی احمق پنداشتن ملتی است که چهار سال یکبار ولی نعمت می شوند و تعیین کننده سرنوشت. فرستادن محموله های آذوقه به مناطق محروم، دیدار سر زده با خانواده های نیازمند و گرفتن عکس یادگاری های تاسف بار با آنان که حتی نام کاندیدا را پیش از این نشنیده اند، و فراموش کردن سابقه خودمان در ذهن مردم است. مردمی که یادشان نمی رود کوچه و خیابانهای این شهر هنوز پر درد است. مردمی که فراموش نمی کنند رخدادهای دردناک اوایل انقلاب و پس از آن را... مردمی که اتفاقا حافظه تاریخی شان خیلی بهتر از برخی آقایان کار می کند.
کاش آقایان یادشان نرود مردم خسته تر از آنند که تاب جنگ و جدالهای مدام را داشته باشند. مردم دلشان آرامش می خواهد. حال خوش می خواهد. انگیزه و امید می خواهد. احترام و ادب می خواهد. مردم از دعوا و فحش و هتاکی خسته اند. مردم شعور دارند. ارزش و اجر و کرامت دارند. کاش به جای شعار کمی شعور چاشنی تبلیغات و حرفهای برخی آقایان می شد...