۱
يکشنبه ۱۷ ارديبهشت ۱۳۹۶ ساعت ۱۸:۵۰

رفتار انتخاباتی روحانی و جهانگیری ‌بر‌اساس منطق نظریه بازی

کوروش برارپور*
آنچه در این مقاله کوتاه می‌خوانید، بازی‌ای است که بر‌اساس منطق نظریه بازی(Game Theory) توسط نگارنده و با فکرسنجی از چند خبره سیاسی طراحی شده است. این بازی که ترجمان یا سیمایی ریاضی از رفتار انتخاباتی حسن روحانی و اسحاق جهانگیری دو نامزد دوازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری ایران را به نمایش می‌گذارد به گونه‌ای طراحی و مدل‌سازی شده که این دو بازیگر انتخاباتی با یکدیگر رقابت نخواهند کرد.
رفتار انتخاباتی روحانی و جهانگیری ‌بر‌اساس منطق نظریه بازی
آنچه در این مقاله کوتاه می‌خوانید، بازی‌ای است که بر‌اساس منطق نظریه بازی(Game Theory) توسط نگارنده و با فکرسنجی از چند خبره سیاسی طراحی شده است. این بازی که ترجمان یا سیمایی ریاضی از رفتار انتخاباتی حسن روحانی و اسحاق جهانگیری دو نامزد دوازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری ایران را به نمایش می‌گذارد به گونه‌ای طراحی و مدل‌سازی شده که این دو بازیگر انتخاباتی با یکدیگر رقابت نخواهند کرد. این بازی شامل 4 سناریوی عمومی و (در نهایت) یک استراتژی غالب خواهد بود. استراتژی غالب این بازی نیز از یک فرض اساسی پیروی می‌کند و آن اینکه:«اسحاق جهانگیری به عنوان کاندیدای پوششی(و با ماهیت ضربه‌گیری و ضربه‌زنی به دیگر رقبا) و حسن روحانی بعنوان کاندیدای اصلی از جناحی موسوم به اصلاح‌طلبان در انتخابات شرکت خواهند کرد».
شخصیت‌ها یا گروه‌هایی که انصراف زودهنگام یا دیرهنگام جهانگیری به نفع روحانی را مد نظر دارند قاعدتا بر‌اساس «دیدگاه مبادله» در ادبیات علوم سیاسی در این فکرند که در صورت پیروزی روحانی در انتخابات، سهمی از قدرت سیاسی توسط روحانی و گروه او به آنها داده خواهد شد یا خیر؟ و اگر آری، چقدر؟
روحانی نیز به این موضوع فکر می‌کند که: آیا درصورت دادن امتیاز به رقبای همراه، پوئنی از سوی آنان دریافت خواهد کرد یا خیر؟ و اگر آری، چه‌ اندازه؟
این بازی از یک فرض فرعی نیز پیروی می‌کند و آن اینکه: فرض می‌شود شخصیت‌ها و گروه‌های یادشده از تماس مستقیم و پرسش بی‌پرده از شخص روحانی یا گروه حامی وی پرهیز می‌کنند و هر دو بازیگر نیز، انتخاب خود را همزمان اعلام می‌کنند و نه به توالی! در این صورت می‌توان فضای حالت این انتخاب استراتژیک را از طریق نظریه بازی مدلسازی، تشریح و تحلیل کرد تا فهمید چه بازیگری چه انتخابی خواهد داشت و چقدر سود خواهد کرد و چه اندازه از بازی قدرت، سهم خواهد برد!
همانگونه که اشاره شد از دیدگاه روحانی دو انتخاب اصلی وجود دارد که عبارت است از: 1) عدم تعهد به سهم‌دهی و 2) تعهد به سهم‌دهی. از دیدگاه کاندیدای دیگر(جهانگیری) نیز دو انتخاب اصلی وجود دارد: 1) انصراف زودهنگام و 2) انصراف دیرهنگام(همراه با ضربه‌زنی به دیگر رقبا و میراسازی ضربات آنها). مقایسه زوجی این چهارگزینه در ماتریس استراتژیک تصمیم‌گیری نیز، منجر به پیدایش چهار سناریو می‌شود که براساس دیدگاه مبادله شکل می‌گیرد و ترکیب آنها برای هریک از طرفین میزان سودی با درجه رجحان کم، متوسط و زیاد دربر خواهد داشت. بنابراین می توان چهار سناریوی یادشده را بصورت زیر بیان و تحلیل کرد:
- سناریو نخست: انصراف دیرهنگام جهانگیری به نفع روحانی و عدم تعهد روحانی به سهم‌دهی
تحلیل 1 – در این حالت می‌توان گفت: سود(یا سهم) روحانی خیلی زیاد و سود(یا سهم) جهانگیری خیلی کم خواهد بود
- سناریو دوم: انصراف زودهنگام جهانگیری به نفع روحانی و تعهد روحانی به سهم‌دهی
تحلیل 2 – در این حالت می‌توان گفت: سود روحانی خیلی کم و سود جهانگیری نیز کم خواهد بود
- سناریو سوم: انصراف دیرهنگام جهانگیری به نفع روحانی و تعهد روحانی به سهم‌دهی
تحلیل 3- در این حالت می‌توان گفت: سود هر دو بازیگر یعنی روحانی و جهانگیری زیاد خواهد بود
- سناریو چهارم: انصراف زودهنگام جهانگیری به نفع روحانی و عدم تعهد روحانی به سهم‌دهی
تحلیل 4- در این حالت می‌توان گفت: سود روحانی کم و سود جهانگیری نیز خیلی کم خواهد بود.
بنابراین استراتژی غالب برای روحانی تعهد به سهم‌دهی و استراتژی غالب برای جهانگیری انصراف دیرهنگام خواهد بود. به بیان دیگر تعادل نَش بازی زمانی رخ می‌دهد که جهانگیری انصراف دیرهنگام داشته و روحانی نیز تعهد به سهم‌دهی به وی داشته باشد. معنی تعادل نیز آن است که «نه روحانی و نه جهانگیری مایل نیستند به صورت یک‌سویه این سناریو را تغییر دهند و در نتیجه چنین تغییری، سود بیشتری دریافت داشته باشند!».
بحث و نتیجه‌گیری: اگر یک شرایط بی‌تفاوتی برای جهانگیری، بین دو گزینه‌ تصمیم وی(یعنی: انصراف زودهنگام و دیرهنگام) تعریف شود در این حالت با مساوی قرار دادن امید ریاضی این دو گزینه تصمیم، احتمال عدم همکاری روحانی(P) و احتمال همکاری او(1-P) قابل محاسبه خواهد بود. در این صورت، به لحاظ ریاضی، باتوجه به تعریف‌نشده بودن احتمال عدم همکاری روحانی(P>1) و بزرگتر بودن مقدار عددی امید ریاضی مربوط به تصمیم شماره 2(انصراف دیرهنگام جهانگیری) از امید ریاضی تصمیم شماره1، یعنی: E2(u)>E1(u)، بنابراین جهانگیری تصمیم شماره 2 را انتخاب خواهد کرد.
یعنی: جهانگیری پس از ضربه‌زدن به رقبای جناح مقابل و میراسازی ضربات آنها، انصراف دیرهنگام خواهد داد.
اگرچه رفتار انتخاباتی روحانی و جهانگیری نوعی بلوغ سیاسی را نسبت به رقبای‌شان در سپهر سیاسی ایران به نمایش می‌گذارد اما امید است سیاست‌پیشگان غالبا بی‌برنامه و فاقد چشم‌انداز مثبت و شفاف ایرانی در فضای سیاستگذاری و تصمیم‌گیری‌های کلان ایران نیز با هدف ضربه‌زنی به پدیده ناخوشایند جهل و نادانی و میراسازی ضربات ناشی از تحمل جهل توسط مردم نیز از چنین مدل‌های پیشرفته‌ای برای تصمیم‌سازی مسایل مهم کشور استفاده کنند.
*مدیرعامل بنیاد توسعه پایدار ایران


کد مطلب: 69564
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *