۱
۱
چهارشنبه ۲۳ مرداد ۱۳۹۲ ساعت ۱۷:۰۹

به حال این لیگ باید گریست

فرشاد رضایی
به حال این لیگ باید گریست
لیگ برتر فوتبال ایران بیش از یک دهه است لقب حرفه ای را یدک می کشد. اما این روزها که به لیگ برتر نگاه می کنیم از زوایای مختلف، این پرسش در ذهن ایجاد می شود که منظور از لیگ حرفه ای چیست؟
۱-تیمهای حاضر در لیگ برتر فوتبال ایران با وجود سپری شدن چهار هفته از مسابقات هنوز با استانداردهای قابل قبول فاصله دارند. برخی این نکته را مطرح می کنند که چون مسابقات تازه آغاز شده و تیمها هنوز به هماهنگی کامل نرسیده اند، شاهد بازیهای جذابی از سوی آنها نیستیم. این نکته در ظاهر، قابل قبول به نظر می رسد چرا که بر خلاف لیگهای کشورهای صاحب فوتبال، در لیگ برتر فوتبال ایران، تعداد تغییر و تحولات تیمها از سرمربی گرفته تا بازیکن و حتی مدیرعامل باشگاه بسیار زیاد است و کمتر شاهد هستیم که مربی یا بازیکنی با تیمی قرارداد ۲ ساله ببندد و اغلب قراردادها یک ساله است. در چنین شرایطی طبیعی است که تیمها لیگ را با ناهماهنگی آغاز می کنند و شاهد بازیهای جذابی از تیمها نیستیم. اما نکته مهم این است که این عدم جذابیت تا هفته آخر ادامه می یابد و اینگونه نیست که تیمها به مرور بازیهای بهتری انجام دهند و معمولا اغلب تیمها در طول سال، بازیهای جذابی انجام نمی دهند. این درحالیست که ارقامی که به بازیکنان پرداخت می شود بسیار بالا و نجومی است اما هیچ نشانی از آن رقمهای میلیاردی در زمین فوتبال پیدا نیست. در کدام یک از لیگهای حرفه ای فوتبال جهان، بازیکنان و مربیان، چنین رقمهای میلیاردی می گیرند و چنین بازیهای ضعیفی انجام می دهند؟
۲-وضعیت ورزشگاههای ما بسیار بغرنج است. در طول سه دهه اخیر حتی یک استادیوم فوتبال با استانداردهای روز جهان در کشور ما ساخته نشده و معدود ورزشگاههای ساخته شده در سالهای اخیر هم از استانداردهای ۴۰ سال پیش تبعیت می کنند و هنوز ورزشگاه آزادی مهمترین ورزشگاه کشور است. به عنوان مثال ورزشگاه یادگار امام تبریز با استانداردهای روز جهان فاصله دارد و ورزشگاه نقش جهان اصفهان هم بیش از یک دهه است نیمه کاره مانده. وضعیت ورزشگاههای اهواز و شیراز و ... هم بهتر از این نیست. در چنین ورزشگاههایی چگونه می توان ادعای یک لیگ حرفه ای را داشت؟ جالب اینجاست که پولهای کلانی صرف خرید بازیکنان پر ناز و ادای ایرانی و دست چندم خارجی می شود، اما کمتر تیمی در ایران تلاش کرده برای خود ورزشگاه اختصاصی بسازد. این امر نشاندهنده عدم حاکمیت تفکر حرفه ای در فوتبال ایران است که همه مدیران دوست دارند در کوتاه مدت نتیجه ای بگیرند و بروند بدون آنکه هیچ کار ساختاری برای فوتبال حرفه ای ما انجام شود.
۳-صدا و سیمای ما هم هیچ نقشی در حرفه ای شدن لیگ ایفا نکرده است. فیلمبرداری از مسابقات در اغلب ورزشگاهها هنوز آنقدر ابتدایی است که شباهتی به فیلمبرداری از مسابقاتی با عنوان لیگ برتر ندارد. پخش مسابقات نیز وضعیتی مشابه دارد. سالها از پخش مسابقات فوتبال در ایران سپری می شود اما هنوز کارگردانان محترم تلویزیونی حتی در مرکز متوجه نشده اند که پخش صحنه های زنده بر صحنه های آهسته اولویت دارد. هنوز هم هر اتفاقی که در زمین مسابقه رخ می دهد صحنه آهسته آن بلافاصله پخش می شود و کارگردان محترم توجهی ندارد که تماشاگران تلویزیونی در حال تماشای صحنه های حساستر بازی به صورت زنده هستند. در اغلب ورزشگاهها هیچ دوربینی برای نشان دادن دقیق صحنه های آفساید وجود ندارد و سرنوشت دوربین عنکبوتی گرانقیمت ورزشگاه آزادی را هم که همه می دانند. جالب اینجاست که در لیگ برتر فوتبال ایران، سالهاست که شماره لباس بازیکنان به زبان لاتین درج می شود اما اطلاعات بازیها اعم از زمان سپری شده از مسابقه و نتیجه آن، به زبان فارسی!
اگر بخواهیم تمام نکات مربوط به لیگ برتر را در این مجال مختصر ذکر کنیم نیازمند مثنوی هفتاد من کاغذ خواهیم بود اما خلاصه موضوع این است که تنها شباهت لیگ برتر فوتبال ایران به لیگهای حرفه ای، میزان پولی است که در آن رد و بدل می شود. بازیکنان و مربیان، دستمزدهای میلیاردی می گیرند، اما نه بازیهای تیمها چنگی به دل می زند، نه چیزی به داشته های فوتبال ما اضافه شده و نه زیرساختهای فوتبال کشورمان تقویت شده است. نتیجه این است که هنوز هم ستارگان لیگ برتر ما بازیکنان بالای ۳۰ سال هستند. فرهاد مجیدی و علی کریمی و ... ستاره های لیگ برتر فوتبال ایران هستند و سالهاست هیچ پدیده ای به فوتبال ایران و به تبع آن تیم ملی فوتبال ایران اضافه نشده است و ستارگان جدید تیم ملی مثل قوچان نژاد و دژاگه هم بازیکنانی هستند که هیچگاه در ایران بازی نکرده اند. به راستی که به حال این لیگ باید گریست.

کد مطلب: 34939
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *


اس اسی
فقط فرهادددددددددددددددددددددد