میگویند افکار عمومی حافظه ضعیفی دارد. راست میگویند. با این حال تجربه ثابت کرده افکار عمومی با حافظه ضعیفش علاقه فراوانی دارد در هر زمینهای وارد شده و اظهار نظر کند.
از ماجرای گلشیفته فراهانی و حضور وی در جلوی دوربینها با پیکری که برخی عریان میخوانندش و برخی نیمه عریان زمان زیادی نمیگذرد.
با این حال دیگر کسی سخنی از این ماجرا به میان نمیآورد.
این در حالی است که چندی پیش، این حرکت وی نقل مجالس شده بود و همه افراد خود را موظف میدانستند که در این خصوص اظهار نظر کنند و مراتب تقبیح یا تشویق خود را در این مورد به استحضار هم برسانند. شاید گلشیفته فراهانی در طول مدت هنر پیشگیاش در ایران تا این حد سرزبانها نیفتاده بود که با یک فیلم چند ثانیهای افکار عمومی را به خود جلب کرد. از آنجائی که افکار عمومی هیچگاه، عادت ندارند که هم عقیده و یکسو باشند لذا هر مسالهای نظرات موافق و مخالف را به دنبال خواهد داشت. جریان گلشیفته فراهانی هم از این قاعده مستثنی نبود و هرکس فراخور بینش خود اظهار نظر کارشناسانه و غیرکارشناسانه خود را مطرح میکرد.
برخی براین باور بودند که همه انسانها در ابراز عقایدشان آزاد هستند و فارغ از اینکه عقایدشان با عقاید ما همسویی داشته باشد یا نه باید به نظرات هم احترام بگذاریم و در حریم خصوصی هم دخالت نکنیم. برخی دیگر معتقد بودند که یک زن قداست خاص خود را دارد. خاصه آنکه آن زن یک زن ایرانی مسلمان باشد؛ زنی که همواره در طول تاریخ همراه نامش کلمه نجابت را هم به یدک کشیده است. با این حال اختلاف سلیقههای افکار عمومی تاثیری در اتفاق رخ داده شده نداشت و این حرکت صورت گرفته بود و زمان قدرت بازگشت به گذشته را نداشت. این اتفاق گذشت و مثل همیشه در تاریکخانه ذهن مردم به فراموشی سپرده شد و احترام نگذاشتن یک زن ایرانی به عرف جامعهاش انگشتهای اعتراض بسیاری را به سوی او کشاند. اما اواخر سال گذشته اتفاقی متفاوت رخ داد که بازهم افکار عمومی را به سوی خود جلب کرد. حضور یک زن محجبه ایرانی به نام ارمیا درآکادمی موسیقی یک شبکه ماهوارهای بازهم بحثها و اختلاف نظرها را زنده کرد. این زن جوان ایرانی مقیم خارج از کشور سال گذشته با حجاب در آکادمی موسیقی آن شبکه ماهوارهای حاضر شد و در کلاسهای مسابقه خوانندگی شرکت و سرانجام مقام اول این آکادمی را کسب کرد.
این حرکت هم از دید مخاطبان پنهان نماند و اینبار او نقل محافل شد. طبق معمول برخی موافق حضور با حجاب وی در این آکادمی بودند و برخی براین باور بودند که خوانندگی یک زن با حجاب مطابقت ندارد. هرچند که برخی معتقد بودند اینکه او در چنین فضایی با پوشیدن لباس محجبه حاضر میشود جای ابهام دارد و برخی سایتهای داخلی، موضوع وابستگی او به گروهک منافقین را مطرح کردند. در هرحال ماجرای او هم پایان یافت و با اینکه مدت زیادی از آن نمیگذرد اما کمکم در حال پیوستن به تاریکخانه فراموشی افکار عمومی است. با این حال مشخص نشد که افکار عمومی با کدامیک مشکل دارد و اصلا نظرش در مورد آن چیست. با حجاب بودن یک ایرانی مقیم خارج که بعدها معروف شد، یا بیحجاب بودن یک هنرپیشه زن که قبلها معروف بود؟ هرچند که در اصل ماجرا تفاوتی ایجاد نمیکند؛ اینکه شبکههای ماهوارهای فارسی زبان از هر امکانی و ابزاری برای جلب مخاطب و به تبع آن، جلب حامیان بیشتر نظرات خود استفاده کنند؛ حتی اگر آن امکان، بهرهگیری از یک خانم محجبه برای خوانندگی باشد.