حمله به زیرساختهای سایبری را میتوان حمله به آرامش روانی جامعه تفسیر کرد که در صورت نبود مدیریت جدی، میتوانست به هرج و مرج بیشتر هم تبدیل شود.
اگر به این رویداد با چنین دیدگاهی نگریسته شده و به زبان سادهتر، صورت مسئله درست تعریف شود؛ میتوان امیدوار بود که در راستای پیشگیری از وقوع و تکرار چنین رویدادهایی برنامهریزیهایی بسیار جدیتر و راهبردیتر از طرف مسئولان امر صورت گیرد.
همانگونه که در ارزیابی چندی پیش مرکز پژوهشهای مجلس درباره مخاطرات چنین حملههایی آمده است؛ زیرساختهای سایبری همچون لایه زیرین درگاههای خدمات، نیازهای حیاتی جامعه است و با خدشه و اشکال در این زیرساختها، در عمل زیرساختهای پشتیبان نیازهای روزمره شهروندان مانند برق، آب، مخابرات و حتی اینترنت دچار اختلال خواهد شد. در نتیجه ارزیابی امنیت سایبری این زیرساختها براساس یک نقشه جامع زیرساختی در کشور به ویژه متناسب با طرح آمایش سرزمین ضروری است. فضای سایبری و امنیت چنین فضایی به عنوان یکی از مهمترین زیرساختهای حیاتی هر کشور، در جهانی که با شتابی شگرف به سوی یک دهکده کوچک اطلاعات در حال حرکت است اهمیت ویژه یافته است.
واقعیت آن است که ایران هم مانند بسیاری از کشورهای دیگر در تلاش است تا به این دهکده هوشمند با فناوریهای نوین، بپیوندد و مسیر راحتی را برای انجام امور روزمره مردم فراهم کند. پیچیدگیهای این دنیای نوین اما به قدری زیاد است که شناخت هریک از آنها نیازمند تخصص و دانش خاص است. زمانی که کشور و سرزمینی تصمیم به حضور در این دهکده میگیرد باید در بالاترین حد ممکن در حراست از زیرساختهای خود بکوشد و هر لحظه دانش و تخصص خود را در این زمینه افزایش دهد.
در اهمیت این موضوع، مرکز پژوهشهای مجلس در گزارش خود تصریح کرده است که هوشمندسازی سیستمهای کنترل صنعتی که مرکز اصلی کنترل و پایش اطلاعات در بسیاری از زیرساختهای حیاتی مانند سدها، نیروگاهها، پالایشگاهها و کارخانجات صنعتی و غیره هستند سبب شده است که امنیت چنین فضایی به یکی از مهم ترین دغدغههای دولتها از یک سو و صاحبان این صنایع از سوی دیگر تبدیل شود. این مرکز از دولتها خواسته است سرمایه گذاری در حوزه حفاظت از زیرساختهای حیاتی(CIP) را افزایش داده و به این مهم توجه اساسی داشته باشند.
تمرکز در سامان بخشی و پاسخگویی در حوزه سایبری
اگر رویدادهای اخیر را به عنوان تجربه تلخ کشور از هجوم سایبری تفسیر کنیم؛ میتوان دیگر ابعاد این اتفاق را هم مورد توجه قرار داد. ابعادی چون نحوه اطلاع رسانی درباره حمله سایبری. در پی این حادثه، خبرهای منتشر شده در فضای مجازی و حتی خبرگزاریهای معتبر چنان آشفته بود که بارها مورد تایید و تکذیب قرار گرفت و بار دیگر نشان داد که نخستین و مهم ترین موضوع در حراست از امنیت سایبری و زیرساختها در کشور، مشخص شدن شخص یا نهاد مسئول این حفاظت است.
در توضیح آشفتگی اطلاع رسانی و قبول مسئولیت حادثه حمله سایبری به زیر ساختها در کشور، گزارش مرکز پژوهشها قابل تامل است. در این گزارش چهار نهاد متولی این حوزه قرارگاه پدافند سایبری سازمان پدافند غیرعامل، مرکز مدیریت راهبردی افتای ریاست جمهوری (امنیت فضای تبادل اطلاعات)، وزارت ارتباطات و پلیس فَتا معرفی شده و آمده است: براساس سند پیشگیری و مقابله با حوادث فضای مجازی مصوب چهل و چهارمین جلسه شورای عالی فضای مجازی، آن دسته از حوادث فضای مجازی که درحوزه مردم، کسب وکارهای خصوصی و موسسات غیردولتی و غیر زیرساختی به وقوع میپیوندد، توسط نیروی انتظامی جمهوری اسلامی، آن دسته از حوادث فضای مجازی که در حوزه دستگاههای غیر زیرساختی رخ میدهد، از طریق وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات و آن دسته از حوادثی که در حوزه دستگاههای زیرساختی اتفاق میافتد توسط مرکز مدیریت راهبردی افتا مورد رسیدگی قرار خواهد گرفت. این در حالی است که قانون تشکیل سازمان پدافند غیرعامل همچنان به تصویب مجلس نرسیده است.
همچنین ایجاد آمادگی لازم در عالیترین سطح به منظور صیانت از زیرساختهای حیاتی در برابر حملات اینترنتی و دفاع مناسب در برابر هرگونه حمله در چارچوب مصوبات شورای عالی فضای مجازی به کمیسیون عالی امنیت مرکز ملی فضای مجازی سپرده شده و از سوی دیگر، ابلاغیههای مرکز مدیریت راهبردی افتا برای کلیه دستگاههای موضوع ماده ۲۹ قانون برنامه ششم الزامآور نیست.
در نتیجه با یک آشفتگی سازمانی و پراکندگی اداری روبرو هستیم که موازیکاری و تداخل ماموریتی و خنثیسازی ماموریتی را به دنبال دارد.
در دهکده پیچیده مورد اشاره و با وجود شتابی غیرقابل تصور در انتقال دانش از یک سو و اقدامات خرابکارانه در چنین فضایی از سوی دیگر، بی سامانی متولی حوزه و عدم اطلاع رسانی درست و مکفی میتواند فاجعه آفرین باشد و از آن رو باید با اتخاذ یک رویکرد ایجابی و براساس اتکا بر توان داخلی، مبتنی بر مقررات حداقلی و براساس یک نگاه دقیق و فراگیر نسبت به برونسپاری برخی اقدامات حفاظتی و سختافزاری موضوع هوشمندسازی و امنیت فضای سایبری مورد توجه نهادهای مسئول قرار گیرد.
پیشنهاد مرکز پژوهشهای مجلس در این زمینه میتواند راهگشا باشد. این مرکز تصریح کرده است که باید در فضای استارتاپی پدیدآمده امروز، از توان بالای چهرهها و شرکتهای دانشبنیان همراستا با اعتماد به خلاقیت و دانش آنان و البته سطحبندی برونسپاری استفاده کرد و با نگاه پیشدستانه، زمینه شکلگیری صنعت امنیت سایبری در بخش خصوصی را فراهم نمود. اگرچه اهمیت الکترونیکسازی خدمات و آنلاینسازی زیرساختها نباید ملاحظات حفاظتی و دقتهای امنیتی را کمرنگ کند و از سویی دیگر، ارائه هر گونه خدمات در حوزه زیرساخت را از بخش خصوصی منع کرد.
سیاه چاله «هک» همه جهان را به درون خود میکشد
تجربههای پیدا و پنهان حملههای سایبری در نقاط مختلف جهان بار دیگر همهگیری و جهانی بودن چنین تهدیداتی را یادآور شد و مرور این تجربهها به ویژه در کشورهای مدعی چون آمریکا حکایت از آن دارد که سیاه چاله حملات سایبری و هک اطلاعات امنیتی نمیتواند در مرزهای سرزمینی خاص محدود بماند.
ایالات متحده آمریکا ماه مه دو سال پیش (اردیبهشت ۱۴۰۰) تازهترین حمله هکری به خطوط انتقال سوخت خود را تجربه کرد که طی آن شرکت «کولونیال» آمریکا مورد حمله باج افزاری یک گروه هکری ساکن در اروپای شرقی به نام «دارکساید» قرار گرفت و از کار افتاد؛ خط لوله ای که روزانه 5/2 میلیون بشکه معادل ۴۵ درصد از نیاز بنزین، دیزل و سوخت جت ساحل شرقی ایالات متحده را تامین میکرد.
این هک موجب اعلام وضعیت اضطراری از سوی دولت شد و جو بایدن رئیس جمهوری آمریکا از ابعاد احتمالی این حادثه ابراز نگرانی کرد.
هکرها ۱۰۰ گیگابایت از اطلاعات این شبکه را در اختیار گرفتند تا باج اعلام شده از سوی شرکت تامین شود؛ در غیر اینصورت، اطلاعات سرورهای این شرکت را روی اینترنت منتشر میکردند. در نتیجه این حمله، ابتدا کل عملیات این خط لوله متوقف شد و بیش از ۱۰ هزار جایگاه و پمپ بنزین در سراسر جنوب شرقی آمریکا بهویژه ایالتهای کارولینا، ویرجینیا و جورجیا با کمبود سوخت مواجه شدند.
حملههای سایبری و هک اطلاعات حتی به رژیمهای هکری چون رژیم صهیونیستی هم مصونیت نداده و روز پنجم آبان روزنامه صهیونیستی «یدیعوت آحارونوت» خبر از تکرار پدیده هک در سرزمینهای اشغالی داد و نوشت: «گروه هکری موسوم به عصای موسی فایلهای اطلاعاتی مربوط به ارتش اسرائیل را هک و افشا کرد که شامل اطلاعات صدها سرباز بوده است».
مرداب هجمه به اطلاعات هوشمند و سایبری کشورها روز به روز قربانیان بیشتری خواهد گرفت مگر آنکه کشورهای جهان به این پدیده به عنوان تهدیدی برای صلح جهانی نگریسته و در پی کاستن از تعداد و تبعات آن باشند.