«چرا باید این گدابازیها را درآوریم و به ماشین شاسی بلند گیر بدهیم؟ مگر قیمت ماشین شاسی بلند چقدر است؟»
این سخن یکی از نمایندگان سوپرانقلابی طیف اصولگرای مجلس یازدهم به نام آقای فریدون عباسی است که اینچنین طلبکارانه واز برج و با غرور بعد از افشای دریافت ماشین شاسی بلند خارج از نوبت و با قیمت کارخانه توسط بیش از هفتاد نماینده مجلس، بیان شده است.
در ابتدای انتشار خبر و افشاگری احدی از نمایندگان، همه دستگاه تبلیغاتی جناح اصولگرای حاکم بر دولت و مجلس به تکاپو افتادند و این موضوع را انکار و تکذیب کردند. متاسفانه رئیس هیات نظارت بر نمایندگان این خبر را کذب خواند و آقای علی رضا بیگی نماینده افشا کننده را بجای تجلیل و تمجید، تهدید به پیگرد قضایی نمود. آقای قالیباف نیز سخت برآشفت و فریاد صيانت از مجلس سر داد. اما به سیاق اخبار افشاگریها، هرآنچه را که آنها انکار و تکذیب کردند، اکثریت ملت باور نکرد و سرانجام هم خبر واگذاری خارج از نوبت خودرو شاسی بلند به تعدادی از نمایندگان تایید شد.
کلمات فوق در حالی از زبان فریدون عباسی جاری شده است که بسیاری از هموطنان و موکلانش برای دریافت ماشین پراید که ارابه مرگ و قاتل جادهها نام گرفته است، باید مدتها در نوبت قرار گیرند و ای بسا پول آنرا نیز با اخذ وامهای ۱۸ و ۲۰ درصد تهیه کنند.
این نماینده انقلابی مجلس یازدهم انتقاد به واگذاری شاسی بلندها را «گدا بازی» نام نهاده است. همین یک کلمه نشان میدهد که او یا از وضعیت نابسامان و فاجعه بار معیشت کثیری از مردم و کپر نشینی و کلیه فروشی و... آنها خبر ندارد، یا خبر دارد و با نگاه ملوک الطوایفی، خود را تافته جدا بافته و ژن خوب و برتر میداند.
بیان چنین سخنانی خلاف رسالت نمایندگی مردمان شریف و نجیب ایران زمین بوده و نشان از آن دارد که عدهای از آنهایی که با شعار سادهزیستی و انقلابیگری و نوکری به مردم وارد مجلس شدهاند، نه تنها مستضعفان را فراموش کردهاند، بلکه زندگی توام با درد و رنج را حق آنها و برخورداری از خوان نعمت وزارت صمت در زمان آقای فاطمی امین را حق مسلم خویش میدانند!
این گونه با منتقدان سخن گفتن و خود را در جایگاه ارباب قرار دادن و از موضع بالا به مردم نگریستن و با تکبر و حق به جانب با آنان سخن گفتن، به هیچ وجه، آری به هیچ وجه با آرمانها و ارزشهای انقلاب اسلامی و دیدگاه امام(ره) و رهبر معظم سنخیت و همخوانی ندارد.
بنیانگذار جمهوری اسلامی، ملت ایران و به ویژه محرومان و پا برهنگان را ولی نعمت همه مقامات معرفی میکردند و مقام معظم رهبری نیز در کنار مرقد مطهر علی ابن موسی الرضا علیه السلام خود را «نوکر مردم» قلمداد نمودند.
این سوال اساسی و تذکر جدی را باید اعلام کرد که آیا سخنان این نماینده مجلس با اهداف انقلاب اسلامی و مواضع رهبران جمهوری اسلامی همخوانی دارد؟ آیا آقایان عباسی و قالیباف و... از نگرانیها و مشکلات میلیونها جوان بیکار و ازدواج نکرده و آرزو به دل مانده در این مملکت خبر دارند؟ آیا از وضعیت بغرنج میلیونها خانواده مستاجر و بیسرپناه که برای تامین هزینههای زندگی با دهها مشکل دست و پنجه نرم میکنند، مطلع هستند؟ آیا از بار غم و درد و فلاکت آنهایی که اطلاعیه عضو فروشی منتشر میکنند، آگاهی دارند؟
نسل ما که نسل جنگ و آوارگی و خانه بدوشی است و یکرنگی و اخلاص مقامات و مسئولان آن زمان را هنوز به یاد دارد، وقتی چنین سخنانی که جز تمسخر مردم و بی توجهی به آلام و دردهای جامعه مفهوم دیگری از آن درک نمیشود، میشنود برخود میلرزد و از اینکه مجلس به چنین روزی افتاده و گرفتار چنین گفتمانی شده، زانوی غم در بغل گرفته و مرثیه به تاراج رفتن اعتماد عمومی و سرمایههای اجتماعی سر میدهد .
دولت سیزدهم و مجلس یازدهم در اختیار اصولگرایان کشور قرار دارد و از باغ یکدستسازی این دو قوه کشور هر روز و هر دم بری میرسد و تازهتر از تازهتری میرسد. در مقابل اقدامات وزرایی چون فاطمی امین و نمایندگانی چون عباسی، رسانههای اصولگرایان نه تنها نقدی ندارند بلکه به حمایت از این طیف کماکان ادامه میدهند. صداوسیما نیز تقریبا همین رویه و سیاست را برگزیده است. دیگر از شلیکهای پی درپی روزنامه کیهان و میکروفون بدست گرفتن خبرنگاران صداوسیما و میان مردم رفتن آنها در ارتباط با اظهارات نمایندگان و اقدامات وزرا، و شعر خوانیهای شاعران انقلابی در مراسم مذهبی و خطاب قرار دادن آنهایی که در صف اول نشسته اند خبری نیست. انگار نه انگار این رسانهها از جیب ملت ایران ارتزاق میکنند و به آنها تعهد دارند! انگار نه انگار کمر مردم زیر بار خروارها مشکل خم شده است. انگار نه انگار دولت سیزدهم و مجلس یازدهم در قبال این همه تنگنای معیشتی ملت و... مسئول هستند. انگار نه انگار...