۰
شنبه ۷ آبان ۱۴۰۱ ساعت ۲۱:۳۳

تحلیل نادرست از ناآرامی‌ها

منصور فرزامی
تحلیل نادرست از ناآرامی‌ها
بیش ‌از یک ماه از ناآرامی‌های خیابانی می‌گذرد و تاکنون تدابیر بازدارندگی آن نه‌تنها نتیجه‌بخش نبوده بلکه به آتش آن در تعدد مکانی دامن زده‌ است و بادی است طوفانی که بسیاری از بیدها را خواهد لرزاند و علی‌رغم پیش‌بینی‌های خوش بینان و ساده‌اندیشان به سادگی تمام نخواهد شد، مگر آن‌که به کنه این قضایای ناخوشایند بیندیشیم و واقع‌گرایانه به چاره‌سازی نتایج آن برخیزیم.
 حقیقت آنکه در این مدت ناآرامی‌ها به هر اسمی که بر آن اطلاق شود، در تحلیل به خطا رفته‌ایم و نخواستیم به توده شدن به انبار باروت این قضایا که سابقه‌ای ده‌ها ساله دارد بیندیشیم. انبار باروتی که بخشی از انفجارهای مقطعی آن را در ۱۴۰۰، ۱۳۹۸، ۱۳۹۶، ۱۳۸۸ و ۱۳۷۸ به‌وضوح دیده بودیم اما در تعمق و تأمل درباره آن‌ها «تجاهل عارفی» شد و با تاسف فراوان در مورد ناآرامی شهریور ۱۴۰۱ هم به همان شیوه پیشین عمل کردیم و این چنین سیاستی این ‌بار هم ادامه دارد و منتج به نتیجه نشده است و پرهزینه و سوزنده‌تر ادامه خواهد یافت مگر آن‌که کشتیبان را سیاستی دیگر مدنظر آید.
علت هم توجه به کف خیابانی‌هاست، نه خاستگاه، آبشخور و پسکوب ساکت آن‌ها، پسکوبی که باورمان شده که با به خیابان آمده‌ها، مخالف‌اند و با طرف مقابل موافق و اشتباه همین‌جاست و همین تلقی خطاست که نمی‌دانیم با چه کسی باید گفت‌وگو و به محکمه کدام حکیم باید مراجعه کنیم. همین موضوع از جمله تحلیل‌های اشتباه آن کسانی است که در طرف مقابل این ناآرامی‌ها مورد خطاب‌اند و تحلیل‌گران آن را جامعه دوقطبی و طبقاتی نام می‌گذارند. طبقه فقر و غنا، برخوردار و نابرخوردار. برخورداری که نمی‌خواهد نابرخورداران را در سر سفره غنایم سهیم کند. چنانچه به ‌کنه شعارها تعمق شود به کنه قضایایی خواهیم رسید که درمی‌یابیم جز این نیست.
نابرخورداران درحالی ‌که در عمل از پسکوب نشستگان خودی هدایت می‌شوند به‌شدت احساس بی‌آیندگی می‌کنند و این احساس لحظه به لحظه در آن‌ها شدیدتر می‌شود و برخورداران با نادانستگی بر برافروخته شدن بیشتر این آتش فراگیر، دامن می‌زنند و در این دامن زدن، هنوز هم بدان باورند که ناآرامان مستحق هیچ حقی به جز حذف شدن نیستند! و همین امر به آرمان‌گرایی شدیدتر به کف خیابان آمده‌ها کمک می‌رساند و بدتر و مصیبت‌بارتر آنکه آن‌ها را صغیر، مورد تحقیر و وابسته به تحریک آن‌سوی مرزها بدانیم آن‌چنان که احساس کنند که بر آن‌ها قیمومت کامل ارباب و رعیتی داریم. چنین نگرش و تلقی‌ای، بر تکثر و تعدد به خیابان آمده‌ها و تجمعات آن‌ها خواهد افزود. درحالی‌که تاکنون در این چند هفته دریافته و دیده‌ایم و چنانچه تدبیر نکنیم و این وضع ادامه پیدا کند موضوع ریزش از یک‌سو و رویش از طرف دیگر پیش می‌آید و همچنان ادامه خواهد یافت.
در این‌جا شاید و به‌طورقطع هم خوشایند ما نیست و نباشد اگر بگوییم که پسکوب و خاستگاه و آبشخور این نوجوانان و جوانان و نیز کوچک‌ترها و بزرگ‌ترها هم دوطبقه فقیر و متوسط سقوط کرده به طبقه فقیر است و به‌احتمال قریب به‌یقین، این دو قشر، کمتر از ۷۰ درصد جامعه نخواهند بود و هر چه هم بر فقر اقتصادی و فقر فرهنگی آنان دامن زده شود، بر درصدهای آنان اعم از بیرونی‌ها و درونی‌ها افزوده خواهد شد و راه چاره هم در وهله نخست، دست برداشتن از تحقیر و نسبت‌های ناروا و در مرتبه دیگر پایان بخشیدن به محرومیت‌های تحمیلی و امید بخشیدن به آن‌ها با بهره‌وری از قسط و عدالتی است که با اتکای به آن بر سلسله‌های پادشاهی نقطه پایان گذاشته‌ایم. این امر البته با پیوستن به اقتصاد و جامعه جهانی و تعدیل در سیاست خارجی ما ممکن است و نیز حفظ تعادل در روابط با شرق و غرب میسر است کاری که همه کشورهای موفق و مرفه، تجربه کرده به نتایج نیکو رسیده‌اند. چنین درپیش گرفتن سیاستی اگر نوشیدن جام شوکران است و اگر نرمش قهرمانانه وقتی جواب می‌دهد و در بهبود اوضاع بسیار وخیم کنونی مؤثر است، عین عقل و شرط تعقل است که اعمال کنیم تا کشور ثروتمند ما با آن ثروت عظیم انسانی و پویا و هوشمند و نجیب و آن مواهب الهی به همان مرتبت و منزلتی که در خور آن ‌است، برسد.
کد مطلب: 178870
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *