۰
دوشنبه ۲۵ مهر ۱۴۰۱ ساعت ۲۱:۴۶

گذار از خشونت و شروع گفتمان انتقادی

علی علی‌پور فلاح پسند
گذار از خشونت و شروع گفتمان انتقادی
گفتمان انتقادی و مباحثه در کشور عزیز ما به آنچنان امر قبیح و خطرناکی بدل شده که گویی هر آنکه زبان به سخن می‌گشاید تا نقدی یا خواسته‌ای را بیان کند باید از قبل زره مبارزه و شورش بر تن کرده باشد! سال‌هاست گفت‌وگو با مسئولین به چنان رویای دست نیافتنی تبدیل شده که باید دل را به برنامه‌ای چند دقیقه‌ای از صداوسیما در نقد عملکرد دولت یا گوش دادن به فایل صوتی لو رفته جلسه خصوصی مسئولین خوش کرد و امیدوار بود که مسئولین هر روز و هر لحظه حرف دل بخشی از مردم را در جای جای ارکان حکومتی جار می‌زنند. گویی به ظاهر آنان که در مباحثه‌های ایام آغازین پس از انقلاب اسلامی سخن‌های تند و آتشین در نقد و تمجید یکدیگر ایراد می‌کردند در زمان و مکان دیگری زیسته‌اند!  وقتی انتقاد امری نامقدس و عطش یافتن پاسخ روشن از مسئولین در حکم خیانت به وطن شد، طبیعی است جایگزین گفت‌وگو با حکومت می‌شود خیابان گردی و فریاد! ظلماتی که نه پایان آن روشن است و نه عواقب آن! به هنگام سلب قدرت گفت‌وگو از شهروندان ایامی خوشایندتر از ایام کنونی پدید نمی‌آید. شرایطی که هر روز ممالک جدید دغدغه‌مند آزادی‌های مدنی در کشورمان می‌شوند. حامیانی که بیشتر از آنکه نگران احوالات ما باشند به دنبال تکه پارچه‌ای ایرانی هستند تا از آن قبایی فرنگی برای خود دست و پا کنند! 
اما چه شد که برخی مسئولین از مرحله شنیدن و عمل نکردن به خواسته مردم به مرحله نشنیدن و علم نکردن رسیدند؟
چگونه نشنیدن خواسته‌های مردم، ما را بجایی کشانده که حالا نه تنها رسانه‌های خارجی تبدیل به پل ارتباطی ایرانیان معترض و جامعه جهانی شده‌اند که خود را فراتر از ابزار و در قالب یک روش برای تغییر سیاسی ایران می‌بینند و خط و مشی آینده کشور را به شهروندان گوشزد می‌کنند. به راستی نشنیدن صدای مردم و گفت‌وگوهای مغفول مانده چه بلایی بر سر ما آورده است؟
وقتی تمام درهای گفت‌وگو با حاکمیت بسته شد، جامعه فروتن ایران چاره‌ای به جز دل بستن به رساندن پیامش از طریق رسانه‌های خارجی ندارد. به این امید که حکومتی که گفت‌وگو با تمام اقشار جامعه‌اش را مخاطره‌آمیز می‌داند، سختی گفت‌وگو با شهروندانش را به عواقب جوسازی رسانه‌ای در خارج ترجیح دهد. اما، در این آمد و شد اطلاعات، طبیعی است تا شکل و محتوای پیام شهروندان با جهت‌گیری رسانه‌ها تزئین شود تا مقاصد سیاسی صاحبان رسانه‌های خارجی را دنبال کند. گاهی رنگ و بوی انقلابی و براندازانه به خود گیرد و گاهی تجزیه‌طلبانه و غرب‌پرستانه شود. با این همه، باز هم باید به هوشمندی جامعه ایران و درک حکومت خوش بین بود که در تصفیه جریان زلال گفتمان از فضای گل آلود کشور در کنار و نه در مقابل یکدیگر بایستند. برای تحقق این مهم، حکومت نمی‌تواند درک و تأمین خواسته‌های شهروندان را با انکار، دستور و توبیخ خاتمه دهد که نتیجه‌ای به جز تقویت و فعال‌تر کردن بحران‌های اجتماعی نخواهد داشت. حکومت باید به طور رسمی گشایش فضای گفت‌وگوی آزاد و انتقادی در جامعه را اعلام و پشتیبانی کند.
کد مطلب: 177615
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *