از زمانی که بحران اوکراین، موجب تحریم روسیه شد، برخی این موضوع را به مذاکرات احیای برجام پیوند زدند و مدعی شدند با توجه به تحریم روسیه و نیاز دنیا به نفت ایران، احتمال نرمش آمریکا و اروپا در مقابل ایران و لغو تحریمها افزایش یافته است.
با سخنان اخیر مکرون رئیس جمهور فرانسه که گفته با توجه به توان پایین عربستان و امارات برای افزایش تولید نفت، نیاز است نفت ونزوئلا و ایران به بازار عرضه شود، این موضوع بیش از گذشته هم مورد توجه قرار گرفته است. اما این موضوع چقدر واقع بینانه است و آیا نیاز دنیا به نفت میتواند زمینه ساز احیای برجام و لغو تحریم ایران باشد؟
نکته مهمی که همین ابتدا باید به آن توجه کرد این است که همین حالا، روسیه بازار نفت ایران در چین را با تخفیفهای بالا تا حدی تصاحب کرده است! پس در واقع روسیه با وجود تحریم، تبدیل به آلترناتیو نفت ایران شده و نه برعکس!
حالا در چنین شرایطی این پرسش مطرح میشود که آیا نفت ایران را به عنوان جایگزین نفت روسیه میتوان در نظر گرفت؟
برای پاسخ به این پرسش ابتدا باید میزان تولید و صادرات نفت دو کشور را مقایسه کنیم.
تولید نفت روسیه قبل از تحریم روزانه حدود ده میلیون بشکه و صادرات آن حدود پنج میلیون بشکه بود. تولید نفت ایران هم اکنون حدود دو و نیم میلیون بشکه و صادرات ما کمتر از 700 هزار بشکه در روز است که البته مقامات دولت مدعی هستند به یک میلیون بشکه در روز هم رسیده است. فرض کنیم همین امروز، تحریم نفتی ایران لغو شود. چه میزان نفت به بازار عرضه خواهد شد؟
در دوره قبلی لغو تحریمها، پس از احیای برجام، تولید نفت ایران خیلی زود به 3 میلیون و 900 هزار بشکه در روز رسید که نیمی از آن صادر میشد. اما در مورد این موضوع که آیا در صورت لغو مجدد تحریمها باز هم تولید نفت ایران به همان میزان قبلی میرسد یا نه، تردیدهای جدی وجود دارد؛ هرچند وزیر نفت و مدیرعامل شرکت ملی نفت ایران معتقدند ظرفیت تولید نفت ایران به میزان قبل از تحریم یعنی همان 3.9 میلیون بشکه در روز رسیده است. اگر این ادعا را هم بپذیریم، در صورت لغو تحریم ایران، در خوشبینانهترین حالت، نهایتا یک میلیون در روز نفت اضافه به بازار عرضه خواهد شد.
مهمترین مشتریان نفت ایران، چین و هند بودند که هر دو به خرید نفت تخفیفدار از روسیه روی آوردهاند و سهم اروپا به عنوان مهمترین مشتری نفت روسیه، از نفت ایران کم بوده است. پس در وهله اول، بازاریابی برای نفت ایران، با وجود تقاضا برای نفت دشوار است. چون مشتریان سنتی نفت ایران به سمت روسیه گرایش پیدا کردهاند و فروش نفت ایران به اروپا نیز چون در سالهای اخیر مشتری سنتی ما نبوده چندان راحت نیست؛ هرچند به هر حال نیاز بازار به نفت، عاملی برای تسهیل فروش نفت ایران است.
اما نکته مهمتر این است که حتی تولید نفت با بالاترین میزان ظرفیت توسط ایران هم به صادرات نفت معادل یک سوم صادرات نفت روسیه منجر خواهد شد.
در بازاری که عرضه نفت مشکلی ندارد و عراق، عربستان و حتی لیبی در حال افزایش تولید هستند، افزایش یک میلیون بشکه نفت در روز توسط ایران، تاثیر معناداری در کاهش قیمتها نخواهد داشت. در واقع عربستان خیلی راحت میتواند تولید نفت خود را تا یک میلیون بشکه در روز افزایش دهد و روند تولید عراق، و حتی به میزان کمتر، لیبی و کویت هم افزایشی است. پس اگر تصور میکنیم نیاز جهان به نفت و تلاش خریداران نفت برای کاهش قیمت نفت و فرآوردههای نفتی، منجر به دادن امتیازات خاصی به ایران برای احیای برجام و لغو تحریم خواهد شد، اشتباه کردهایم. چراکه لغو تحریم ایران، میزان بسیار بالایی نفت وارد بازار نخواهد کرد که تاثیر مهمی در شکستن قیمتها داشته باشد و موجب چشمپوشی اروپا و آمریکا از خواستههایشان از ایران شود. پس خلاصهترین پاسخ به پرسش بالا این است: نفت ایران در تصمیمگیری قدرتهای غربی برای لغو تحریم ایران بی تاثیر نیست اما تاثیرش آنقدر نیست که لغو تحریم ایران را تسریع و تسهیل کند. اما با وجود نکاتی که ذکر شد، یادمان نرود که لغو تحریم و افزایش صادرات نفت ایران، برای اقتصاد کشور ما بسیار مهم و حیاتی است. اقتصاد ایران برای ترمیم خود بیش از هر زمان دیگری به تزریق درآمدهای نفتی نیاز دارد و چه بهتر که لغو تحریم در شرایط کنونی رخ دهد که قیمتهای نفت بالاتر از صد دلار است.