زندگي پرفراز سياسي شهيد بهشتي بيانگر نقش موثر و برجسته ايشان در تئوريزه كردن سيستم مردمسالاري ديني بر پايه تحزب است.
ايشان با پايهريزي «كانون اسلامي دانشآموزان و فرهنگيان قم» و «دبيرستان دين و دانش قم» و تاسيس «مدرسه حقاني» و «شوراي روحانيت هياتهاي موتلفه» قبل از پيروزي انقلاب اسلامي و همچنين تاسيس «حزب فراگير جمهوري اسلامي» پس از انقلاب نشان داد كه قطعا ميتواند به عنوان يكي از طراحان اساسي تفكر تشكيلات اسلامي و انقلابي جهت انسجام نيروهاي متعهد دلسوز براي هدايت اركان نظام و انقلاب همواره الگوي مدعيان تداوم راه ايشان مطمح نظر باشد. آري او كه به تعبير امامخميني(ره) به تنهايي يك ملت بود با برخورداري از تفكر تشكيلاتي نقش بيبديلي در ساماندهي راهپيماييهاي عظيم مردم تهران و هدايت شوراي انقلاب و مجلس خبرگان و تنظيم قانون اساسي و رياست قوه قضائيه داشت. بيشك اگر چنين روحيه و نظم تشكيلاتي نبود معلوم نبود كه سرنوشت انقلاب و نظام برآمده از آن به كجا ميانجاميد؟
البته عدالتورزي شهيد بهشتي در مقام قضاوت هرگز برخاسته از نگرش حزبي نبود. او نشان داد در عين آن كه در مقام عاليترين ركن تشكيلاتي يك حزب ميتوان نقش ايفا كرد؛ در همان حال ميتوان برجستهترين نقشرا براي تاسيس و هدايت دستگاه قضايي نظام جمهوري اسلامي داشت. او هيچگاه ديدگاههاي حزبي را در مسووليت رياست قوه قضائيه به كار نميگرفت. لذا پس از خيانت اولين رئيسجمهور و هنگامي كه برخي از عناصرتندرو همسر آن عنصر نامطلوب را دستگير كرده بودند ايشان با دستور آزادي فوري همسر بنيصدر نشان داد كه ميتوان حتي قاضيالقضات بود اما در برخوردهاي سياسي و اجتماعي و در بحث منافع ملي از هواهاي نفساني و سلايق شخصي يا تفكرات حزبي پيروي نكرد.
متاسفانه عليرغم گذشت 43 سال از پيروزي انقلاب اسلامي و استقرار نظام جمهوري اسلامي ايران و تصريح قانون اساسي هنوز بحث تحزب براي برخي دستاندركاران جا نيفتاده است. برخي هنوز فكر ميكنند چون ما نمازجمعه و بسيج و مساجد داريم ديگر حزب نميخواهيم.
بیشک انتخابات 1400 نشان داد فقدان نظام حزبی بزرگترین ضعف انتخابات ایران است زیرا هیچکدام از احراز صلاحیتشدگان نه تنها کاندیدای حزبی نبودند بلکه در هیچ مناظرهای هم از تحزب سخن نگفتند و یقینا تا زمانی که این موضوع دغدغه مجلس، دولت و شورای نگهبان و... نباشد، سخن گفتن از انتخابات رقابتی آب در هاون کوبیدن است.