تصمیمات گعده ای و کم توجهی به سرنوشت مردم روزهای عجیبی را برای اقتصاد ایران رقم زده است. شوک های پیاپی به اقتصاد و بازی غیرمنصفانه و جانبدارانه در زمین ها و بازارهای مختلف، سرگردانی و ناامنی را برای خانوارهای نگران از آینده ایجاد کرده و مجلس و کارشناسان و بازیگران و تحلیلگران را مبهوت ساخته است.
در این شرایط اقتصادی که علاوه بر تحریم، رکود و مدیریت ضعیف اقتصادی ، همه گیری بیماری کرونا نیز بر شدت رکود و تورم افزوده است و هر صاحب نظری که الفبای اقتصادی می داند توصیه اش این است که دولت از ایجاد شوک های جدید به این بازار آشفته پرهیز کند، دولت دائما و پیاپی در حال وارد کردن شوک به پیکره نیمه جان اقتصاد کشور و اتخاذ تصمیم هایی است که بعضا هدف وعاقبت آن مبهم یا نامعلوم است.
پیکره بیمار اقتصاد کشور که تحریم ها و سوء مدیریت ها رمقی برای آن نگذاشته بود و اکنون تبعات اقتصادی ناشی از همه گیری بیماری کرونا و تعطیلی فعالیت های اقتصادی داخلی و بین المللی نیز بر تشدید بیماری اش افزوده است، با شوک ها و ایست های دیگری ناشی از تصمیمات خلق الساعه گعده های سیاسی- اقتصادی نیز مواجه شده است.این روزها از شیوه تصمیم گیری و عملکرد دولت چنین تصور می شود که ستاد فرماندهی عملیات اقتصادی کشور اعتقادی به بررسی های کارشناسی و مشاوره های تخصصی نداشته و نیروی انسانی کشور برای او چندان در اولویت نیست.
دولتمردان بگونه ای از گشایش های اقتصادی سخن گفته می گویند که گویی ایام مناظرات انتخاباتی است و قراراست دولتی جدید جایگزین دولت قبل شود و با تیمی تازه نفس و برنامه هایی کارشناسی و پشتوانه یی عظیم از آراء و افکارعمومی می خواهد طرحی نو دراندازد.
گویی دولت فراموش کرده که بیش از 7 سال زمان مناسب برای طرح های نوین را با سهل انگاری از دست داده است و با گزینش مدیران بی انگیزه و ناهمراه با خواست مردم، اوضاع کشور را به وضعیت اسفبار کنونی رسانده است. بیش از 7 سال است که عملکرد این دولت، کشور را به جایی رسانده که مردم بر پیشینیان درود می فرستند. دولت باید بجای گفتاردرمانی و سخنوری و تکیه بر اقبال و تقدیر و اعلان عمومی پیشنهادات روزانه، کشور را با شیوه ای صحیح و کارشناسی با تکیه بر علم و خواست مردم اداره می کرد که البته چندان فرصتی نیز نمانده است و حداقل انتظار از دولت این است که از ایجاد تنش و شوک های پیاپی در عرصه اقتصاد کشور اجتناب کند.
دولت بداند این بازیهای خلق الساعه ای که این روزها با بازارهای ارز و سرمایه می شود برای آینده کشور ممکن است هزینه های غیر قابل جبران داشته باشد. اخبار ضد و نقیض از وزارت اقتصاد و وزارت نفت و انداختن توپ در زمین دیگری ، متخصصان را نگران می کند که پشت این همه هیاهو و سخنرانی و شوک های پیاپی، راهبرد مشخص و نگاه درازمدتی نیست و نگرانیم که خدای ناکرده فاجعه ای نه در اندازه صندوق های قرض الحسنه که به گستره کل اقتصاد کشور باعضویت آحاد ملت اتفاق بیافتد بگونه ای که کنترل و مدیریت بحران های آتی در اندازه ظرفیت دولت بعدی هم نباشد و حتی کنترل آن برای کلیت نظام نیز مشکل شود.
لذا باید شوک های پیاپی و آشفتگی های مدیریتی در کشور متوقف گردد و درعرصه اقتصاد و مدیریت کشور از کارشناسان و صاحبنظران استفاده شود. چرا که اتخاذ تصمیم در گعده های سیاسی - اقتصادی ، کشور را با چالش های اساسی و مخاطراتی جدی روبرو خواهد کرد.