با نزدیک شدن زمان برگزاری انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده در نوامبر ۲۰۱۲ و رویارویی میان میت رامنی از حزب جمهوری خواه با باراک اوباما رییس جمهور فعلی و کاندیدای حزب دموکرات به نظر میرسد انتقادات و رویکرد دو کاندیدا در سه مناظره ای که پشت سر گذاشتند، تاثیرات خود را تدريجا بر نظرسنجي ها نشان دهد. اوباما و رامنی در سه مناظره ای که طی یک ماه گذشته به ترتیب در دانشگاه دنور ایالت کلرادو ، دانشگاه همستند در نیویورک و بالاخره دانشگاه لین در ایالت فلوریدای آمریکا برگزار شدند رویکردهای خود را در زمینه های اقتصاد و سیاست خارجی ایالات متحده تشریح کردند؛ سوالاتی که عطف به وضعیت ایالات متحده در نظام جهانی و همچنین تاثیرپذیری هژمونی آمریکا از شرایط امنیتی جدید جهان می تواند انتخابات ماه نوامبر را نقطه عزیمت ایالات متحده به سوی دو آینده متفاوت قرار دهد.سخنان و مواضع میت رامنی و اوباما در مجموع دو رهیافت متمایز از مواجهه با بحران در برابر هژمونی و نقش رهبري آمریکا را به نمایش گذاشته است.
سومین و آخرین مناظره میان رامنی و اوباما را تسامحا می توان مناظره ای متمرکز بر دو گرایش از مکتب واقع گرایی Realism دانست؛ دو رهیافتی که بر پایه درک موقعیت هژمونیک ایالات متحده در جهان امروز و با اسلوب بنیادین معمای امنیت و شیوه تحلیل هرج و مرج در نظام جهانی می توانند دو نوع رفتار به کلی متفاوت را از سوی دولت آینده آمریکا در پی داشته باشند. پرسش بنیادینی که تحلیلگران مکتب رئالیسم را در دو نحله رئالیسم لیبرال و رئالیسم رفتاری تقسیم بندی کرده است، همواره ناظر به اصالت هرج و مرج در نظام جهانی بوده است و رئالیسم لیبرال مبتنی بر این باور است که عطف به وجود نیروهای گرایش متمرکز و غیرمتمرکز در سطح جهانی ، باید همواره یک یا جمعی از قدرت های متمرکز به اعاده نظم بپردازند. در مقابل این گرایش ، رئالیسم رفتاری مبتنی بر بازنویسی توازن قوا و تجدید نظم بر پایه موقعیت و تصمیم سازی است.
تاکید میت رامنی بر عدم همسویی تحولات خاورمیانه با معادلات مطلوب آمریکا و تغییر چشم اندازهای نخستین بهار عربی به سوی شیوع و نشر رادیکالیسم در این منطقه ، ناظر بر این واقعیت است که دومینوی جایگزینی ساختار کهن در کشورهای عربی با موانع سیاسی و اجتماعی پیش بینی نشده ای روبرو شده و مسیر تحولات در سوریه و لیبی در جهت دگرگونی رضایت بخش نبوده است. در مقابل تاکید رامنی، اوباما نیز به این واقعیت اعتراف کرد که رویکرد دولت وی در حل و فصل بحران سوریه نتوانسته است تصویری واضح از شرایط سیاسی این کشور در دوره پس از بشار اسد را ترسیم کند. البته باید به خاطر داشت که نه رامنی و نه اوباما هنوز پاسخ منطقی برای این پرسش که « نقش سلفی ها در ساختار سیاسی آینده سوریه و به تبع آن معادله امنیتی غرب خاورمیانه چه خواهد بود ؟ » در دست ندارند. با این وجود رامنی گفت که برای دستیابی به افق های جدید در منطقه خاورمیانه، به جای فکر کردن به گزینه نظامی به کار کردن با همپیمانان و شناسایی طرفهای مسئولیت پذیر در قبال آینده می اندیشد. اگرچه مواضع انتقادی رامنی نسبت به دولت اوباما بیشتر با تمرکز بر وقایع بنغازی و حمله به سفارتخانه آمریکا بیان شدند، اما او با سخن گفتن
اگرچه مواضع انتقادی رامنی نسبت به دولت اوباما بیشتر با تمرکز بر وقایع بنغازی و حمله به سفارتخانه آمریکا بیان شدند، اما او با سخن گفتن از تقویت جامعه مدنی و ترسیم الگوی توسعه دموکراتیک برای خاورمیانه نشان داد که نگاهی عینی تر به اقتضائات سیاسی اجتماعی این فرامنطقه دارد
از تقویت جامعه مدنی و ترسیم الگوی توسعه دموکراتیک برای خاورمیانه نشان داد که نگاهی عینی تر به اقتضائات سیاسی اجتماعی این فرامنطقه دارد.
رامنی در سومین مناظره خود با اوباما ضمن تبیین چهار گزاره توسعه اقتصادی ، آموزش بهتر ، برابری جنسی و حاکمیت قانون به عنوان رویکردهای آمریکا در زمینه مهار رادیکالیسم کوشید تا رای دهندگان را متقاعد کند که صرف توان برای تغییرات اطمینان بخش تر یگانه مسیری است که ایالات متحده می تواند در زمینه مقابله با بحران های فعلی در پیش بگیرد. این در حالیست که معنای صرف توان جدی تر از سوی آمریکا برای هدایت تحولات با در نظر گرفتن مخالفت جدی وی نسبت به راهکارهای مداخله جویانه می تواند به معنای ایجاد و هدایت توازن قوا بسوی انقلاب های بدون خشونت و همچنین وادار کردن ساختارهای از هم گسیخته به برگزاری رفراندوم نیز باشد. رویکرد رامنی به چین و روسیه را نیز مي توان جلوه های دیگری از رئالیسم رفتاری دانست؛ رامنی در عین انتقاد شدید از وابسته شدن اقتصادی آمریکا به چین ، اين امر را به مثابه شكل گيري نوعي جنگ تجاري ميان چين و آمريكا تحليل مي كند و مي گويد قصد دارد با حمايت افزون تر از بنگاههاي بزرگ ، زمينه بازگشت سرمايه شركت هاي الكترونيك و مخابراتي به ايالات متحده را فراهم كند. آنچه كه رامني را به انتقاد شديدتر از دولت اوباما در اين زمينه وادار مي كند، اين است كه انتقال سرمايه شركت ها به چين، در عين از بين بردن فرصت هاي شغلي براي مردم آمريكا در آينده ممكن است موجب تغيير رويكرد سرمايه گذاران اين شركت ها نيز باشد. وي همچنين در آخرين مناظره خود با اوباما موضع گیری های خود روسیه را تهدید ژئوپلیتیک برای ایالات متحده معرفی کرد و گفت : « من قطعا نمی گویم که بعد از انتخابات نسبت به آقای پوتین انعطاف بیشتری به خرج خواهم داد، چون بعد از انتخابات وی شاهد سرسختی بیشترخواهد بود». رامنی بنابراین در صورتی که به عنوان رییس جمهور ایالات متحده انتخاب شود سعی می کند تا توازن قوا میان آمریکا و دو قدرت شرقی را به گونه ای پیش ببرد تا از اعطای امتیازات بیشتر به چین و روسیه جلوگیری کند و با تصمیم سازی بتواند از امکان تنش زایی مسکو نیز جلوگیری کند.
با آنچه مورد اشاره قرار گرفت می توان به این درک از رقابت میان رامنی و اوباما در انتخابات ماه نوامبر دست یافت که انتخاب میان دو نامزد انتخابات دو مسیر و چشم انداز کاملا متمایز از تعريف منافع ملي آمریکا را برابر دیده جهانیان قرار خواهد داد؛ يكي از اين دو چشم انداز برخاسته از رئاليسم ليبرال و تلاش براي اعمال رهبري آمريكا به واسطه ايجاد اجماع در مسائل بين المللي است و چشم انداز ديگر ديگر تلاش براي ايفاي نقش پيشتازي آمريكا در ايجاد نظم و ثبات در جهان خواهد بود. افزون براين با توجه به آخرین گزارش صندوق بین المللی پول (IMF) و هشدار طرح شده در آن نسبت به طولانی تر شدن دوره کندی رشد اقتصادی انتخاب میان رامنی و اوباما به معنای آزمودن راهی برای بازسازی اقتصاد بیمار آمریکا خواهد بود، هرچند كه به اقتضاي اين بازسازي اقتصادي ايالات متحده ناگزير شود نقش پيشتازي و اعمال هژموني خود را به الگوي تعامل فعال و اجماع با ديگر قدرت هاي سياسي و اقتصادي تغيير دهد.