افراط و تفريط دو واژه اي است كه با برخي از رفتارها و کردار هاي اجتماعي ما ايرانيان به شكل نابهنجاري گره خورده و آسیب هایی را به فرهنگ و سنن ما وارد کرده است. بدین شکل که يا در برخوردهاي قهري آنقدر خشن و زمخت رفتار می کنیم و يا در رهايي هاي بي قانون، آنچنان که باید مطلوب و سنجیده رفتار نمی کنیم که نتیجتا خسران هایی در پی دارد. براي شادي و غم حد و مرز تعريفي كه معناي اجتماعي و هنجاري داشته باشد، نداريم.هم در جشن ها و پايكوبي ها مصدوم داريم و هم در غم ها و ناملايمات تقدير و روزگار. اين كه نمي توانيم تعادلي متوازن در احساسات خود برقرار كنيم و دچار تصمیم گیری ها و پيامدهاي نامطلوب می شویم که تاثیراتی ناخوشايندي بر روند زندگي ما مي گذارد ، حاكي از اين است كه نتوانستيم دررعايت حقوق شهروندي، رفتارهاي اجتماعي ، منش هاي منطقي و شناخت درست و بلدانه ي شادي و غم بخوبي فرهنگ پروري و البته بستر سازي نماييم.شايد بتوان گفت عدم رعايت برخي از اصول ، ناديده گرفتن برخي حقوق فردي و همچنين آزادی های حقیقی و حقوقی نوع بشر موجب شده است که در طول سالیان رنگ و لعاب واقعی آداب و سنتی که شهره ایرانی داشتند زیر پای بی فکری ها و بی مسئولیت ها کمرنگ و یا از بین برود و جای خود را به رفتارها و کردارهایی دهد که امروز خودمان هم از آن ناراضی هستیم .حقیقت این است که در هر امر طبیعی واصل خلقتی که نظردهی داشتیم در همان نقطه پس از مدتی دچار خسران هایی شدیم که نه تنها باعث از بین رفتن پیشینه مطلوب و مفتخر آداب و سننی شدیم، بلکه شکلی به جامعه عرضه شد که ازطعم ادبی و فرهنگی آنقدر دور بود که دل هر مشتاق فرهنگ را می زد. برخی معتقدند آنقدر محدودیتها اعمال شده که فضایل وکرامات دینی و اخلاقی به هجو مبتلا شده است و برخی دیگر تغییرات ناخواسته و نافرم به وجود آمده در فرهنگ را ناشی از آزادی های بی حصری می دانند که در دنیای امروز بخشی از مطالبات ملت هاست.یکی از این آداب ، آیین و سنت چهارشنبه سوری است که در غروب سهشنبه، شب پیش از آخرین چهارشنبه ماه اسفند برگزار میشود و برافروختن و پریدن از روی آتش مشخصه اصلی آن است . چهارشنبه سوری از آن دسته آیین هایی است که در گذر زمان شکل زیبا و پرمفهوم خود را از دست داده و از آن کوزهشکنی، قاشق زنی ، فالگوشی و گرهگشایی، آجیل مشکلگشا و... تنها صدای ناخوشایند ادوات آتش بازی و ترقه هایی به جا مانده که گوش را می خراشد و گاها با تلفات جانی هم همراه است. امروز به فراموشی سپردن شکل و شمایل اصیل سنت ها ناشی از همان افراط و تفریطی است جامعه ایران درگیر آن است. یک روزی به دلیل نگرانی ازپرستش آتش ، خنده و شادی جوانان و اختلاط آنها در کنار هم ، مجبور به تغییر آیین ها و اعمال محدودیت ها شدیم و روز دیگر به دلیل همان حدود و حصارها مجبور به آزادی هایی شدیم که امروز آن را با نارنجک دستی و کپسولی و اسپری مشاهده می کنیم.شادی، نشاط و هیجان خاصِ نوجوانان وجوانان است و مقابله های انحصاری نه تنها آنان را جریحه دارتر می کند بلکه از مسیر اصلی خود دورتر هم می کند.اگر می گذاشتند آیین های چهارشنبه سوری به همان سبک وسیاق سال های دور انجام می گرفت و مردم با شادی و نشاط آخرین شب چهارشنبه سال را جشن می گرفتند ، امروز دلهره ی تلفات جسمی و روحی چهارشنه سوری وجود نداشت.کم روی و زیاده روی در هر امری مستوجب پیامدهای نامتقارن با اصول می شود و بهتر است به جای کم وزیادکردن هایی که پایه و اساس محکمی ندارد، ضمن پاسداشت عقاید وباورها در کنار تعاریفی که از گذشتگان و فرهنگ وتمدن کهن ایرانی به جای مانده است از خسارت های فرهنگی و انسانی بکاهیم .