در سال ۱۹۴۵ میلادی منشوری در سازمان ملل متحد به امضا رسید که اولین توافقنامه بین المللی برای تضمین اصل برابری زنان و مردان بود. از آن به بعد سازمان ملل متحد به ایجاد یک میراث تاریخی از استراتژی ها،استانداردها، برنامه ها و اهداف مورد توافق بین المللی برای پیشبرد وضعیت زنان در سراسر جهان کمک کرده است و با این رویکرد اولين بار در۸ مارس ۱۹۷۵
روز جهانی زن را گرامی داشت. در طول این سالها سازمان ملل متحد به همراه دیگر نهادها و سازمان های مردم نهادِ فعال در امور زنان، مشارکت زنان را به عنوان شرکای برابر با مردان در دستیابی به توسعه پایدار، صلح، امنیت و احترام کامل به حقوق بشر ترویج داده اند و توانمندسازی زنان همچنان یکی از ویژگی های اصلی تلاش این سازمان ها برای حل مشکلات اجتماعی، اقتصادی و سیاسی در سراسر جهان است .
شعار روز جهانی زن در سال ۲۰۱۹ با عنوان” Balance for Better “ - "
تعادل و توازن برای بهتر شدن" انتخاب شده که خواستار اقدام برای احیای تعادل جنسیتی در سراسر جهان است و در آن فکر کردن برای برابری، هوشمندی و نوآوری در تغییرات مطرح شده است كه تمرکز بر روش های نوآورانه است که با آنها می توان برابری جنسیتی و توانمندسازی زنان به ویژه در سیستم های حمایت اجتماعی، دسترسی به خدمات عمومی و زیرساخت های پایدار را به پیش برد. دستیابی به اهداف بلندپروازانه توسعه پایدار نیازمند تحولات تغییر یافته، رویکردهای یکپارچه و راه حل های جدید است، به ویژه هنگامی که ارتقای برابری جنسیتی و توانمندسازی برای زنان و دختران مطرح میشود. نوآوری و تکنولوژی فرصت های بی سابقه را برای زنان و دختران برای ایجاد یک سیستم جامع تر، خدمات کارآمد و زیرساختهای پایدار آماده می کند تا دستیابی به اهداف توسعه پایدار و برابری جنسیت سرعت بخشیده شود. اما متاسفانه در ايران براي تحقق چنين اهدافي شكاف هاي جنسيتي زيادي وجود دارد.
به نظر میرسد در کنار شاخص های مختلف موجود، یکی از فاکتورهای مهم و مشخص برآوردهای جهانی توسعه و پیشرفت جوامع، تازگي و طراوت طیف جسمی وروحی زنان هر جامعه است که می توان به میزان حضور زنان در اجتماع، سواد مهارتی و علمی آنان، دامنه تاثیرگذاری در سیاستگذاری، درصد تصدی پست های کلان توسط زنان و... اشاره کرد. بااين اوصاف میتوان گفت با توجه به وضع موجود در ایران که زنان هنوز به جایگاه حقیقی شان دست پیدا نکرده اند، از توسعه مد نظر دور هستیم. جاي تعجب دارد كه چرا بايد زنان براي دستيابي به حقوق مسلم شان دست به جنبش ها و فعاليت هاي اجتماعي بزنند.حقي كه در جهان امروز ضرورت وجودي دارد، يك اصل اجتماعي محسوب مي شود و اينكه زنان بخواهند ظرفيت مديريتي و علمي خود را با صرف انرژي در جنبش هاي برابري و عدالت صرف كنند از اصل عدالت اجتماعي بسيار دور است. البته بايد يادآوري كرد در شرايطي كه زنان آنچنان كه بايد و شايد در جامعه خود برای تحقق حقوق فردي و اجتماعي خود مورد حمایت قرار نمي گيرند، جنبش ها و فعاليت هاي اجتماعي در حوزه زنان بسيار موثر خواهد بود اما منظور آن است كه دولتمردان و سياسيون براي داشتن كشوري توسعه يافته و برگرفته از آرا و نظرات و خرد جمعي در مسير برابري و عدالت جنسيتي گام بردارند و نگذارند كار به جايي برسد كه زنان براي حق و حقوق حقيقي شان دست به اعتراض و شكوه بزنند. در حال حاضر در كشور ما با وجود تبيين گري هاي روشني كه از سوي فعالان امور زنان صورت مي گيرد، باز هم جامعه با شرايط آرماني حضور اجتماعي و پرقدرت زنان فاصله اي زيادي دارد، حيف است در سرزميني كه زنان آن به بلنداي هنر و علم و فرهنگ و ورزش و...دست يافته اند، رنگ و نقشي از حضور در عرصه هاي كلان تصميم گيري و سياست گذاري وجود نداشته باشد. زنان به همان اندازه مردان، توان فكري، اجرايي و همچنين ظرفيت پديدآورندگي موفقيت ها و پيشرفت ها را دارند كه اگر اين طور نباشد و به اين اصل اعتقادي نباشد بايد به اصل مساوات در خلقت زن و مرد شك كرد. خالق بر اين تاكيد مي كند كه برابري و تساوي جنسيتي – به آيات قرآن در اين ارتباط مراجعه شود - وجود دارد، چرا برخي اين اصل را در ايران رعايت نمي كنند، پرسشي است كه جامعه امروز ايران به پاسخ آن نياز دارد...