محمدباقر قالیباف همزمان با سالگرد انتخابات ریاست جمهوری در گفت و گویی با روزنامه خراسان ضمن انتقاد از عملکرد جمنا و بزرگان اصولگرا، به تکرار شعارهایش درباره ۴ درصدی ها پرداخت.
به گزارش
مردم سالاری آنلاین، قالیباف در این گفت و گو همچنین از وضعیت رشد اقتصادی کشور در سال ۸۰ که مصادف با دوره ریاست جمهوری سید محمدخاتمی بود تمجید کرد اما مدعی شد که دولتمردان در این موضوع نقشی نداشتند! محورهای مهم سخنان قالیباف را بخوانید:
یک اردوگاه و یک جریان سیاسی باید بداند که حرکت سیاسی یک پروژه نیست، بلکه یک پروسه است. اصلاً بخشی از اختلافات و موفق نبودن ها از همین جا آغاز می شود که این گفت و گو را یک پروژه می بینند. مثلاً شما ببینید همین حرکت جمنا، انتخابات تمام شد، این حرکت هم تمام شد. کم کم که به انتخابات مجلس نزدیک بشویم، حتماً باز زمزمه هایی مطرح می شود. درحالی که این گفت و گوها باید دایمی باشد. یک نکته مهم دیگر این که بعضی ها فکر می کنند می توانند و حتی وظیفه دارند برای جمع تصمیم بگیرند و بقیه هم وظیفه دارند از تصمیم این ها حمایت کنند! این هم یک اشکال است.
آن سه هزار نفری که در مجمع جمنا بودند فکر می کردند باید نظر خودشان را بگویند، در حالی که آن ها آمده بودند تا افکار عمومی جامعه را نمایندگی کنند، حداقل اردوگاه خودشان را نمایندگی کنند. ممکن است من یک نظر شخصی داشته باشم، ولی وقتی جامعه و جهت گیری ها را ببینم ممکن است به تصمیم دیگری برسم. این ایراد در جمنا مشهود بود.
رخی اوقات ضرورت دارد مرکز حرف آخر را بزند. اما بعضی وقت ها نماینده را مشخص می کنند بعد می گویند سازوکاری درست کنید که به این فرد برسید. نامزد انتخاب کردن در همه جا چه در انجمن مدرسه، چه در مجلس و چه در ریاست جمهوری، مثل انتخاب همسر است! شما ممکن است به فرزند خود ده ها دستور بدهید که چطور زندگی کند و او هم با دل و جان قبول کند، اما اگر بخواهید دستوری برای او همسر اختیار کنید، مقاومت می کند.
4 درصدی ها فرصت کسب و کار درست را در کشور از بین می برند. این ها با دور زدن قانون، ثروت بی تلاش و هنگفت به دست می آورند. کدام تولیدکننده خودروی چهار میلیاردی سوار می شود؟ او می فهمد که چهار میلیارد تومان چه گردشی برایش ایجاد می کند. در هیچ کجای دنیا بانک ها وام نمیدهند. اصل چرخه تولید و اشتغال در حوزه بازار سرمایه است، اما در ایران بانک ها به جای بازار سرمایه نشسته اند. بانک ها هم دست 4 درصدی هاست. بعضی وقت ها تصمیمات دولت ها ناشی از 4 درصدی هاست. مثلا همین تصمیم بردن نقدینگی در شب عید به خاطر ارز، 4 درصدی است. سود بانک را بالا آوردند، نرخ ارز را هم نتوانستند حل کنند. تصمیم شجاعانه دولت در کاهش سود هم منتفی شد. این تصمیم هم تصمیم 4 درصدی هاست.
بیشترین درآمد کشور در تاریخ در دوره ای اتفاق افتاد که رشد اقتصادی منفی 6 درصد شد؛ در دوره آقای احمدی نژاد! رشد اقتصادی در آن دوره باید دو رقمی میشد. همین اتفاق برای رژیم گذشته هم رخ داد. یک مثال دیگر، در اول دهه 80 نفت شد حدود 13 دلار که بیش از نصف آن هزینه استخراج آن می شد. تنها سالی که اقتصاد ما در بخش صنعت رشد دو رقمی کرد، سال 80 بود. به خاطر این که پدرخواندگی دولت در اقتصاد حذف شد. 4 درصدی ها حذف شدند. صادرات توسط دولت روان شد. البته دولتمردان آن زمان فکر نکنند که این کار را کردند! مردم بودند که وارد شدند. نفت 13 دلاری ما را به رشد دو رقمی رساند و نفت 120 دلاری ما را به منفی 6 درصد رساند و عملاً اشتغال جدیدی تولید نکرد. این که بدانیم کشور را مردم باید اداره کنند نه دولت، موضوع اصلی ماست. مشکل ما نداشتن پول نیست.