شاید تعریف خانواده امروز با دوران گذشته تفاوت داشتهباشد و حتی نتوانیم خانواههای گسترده قدیم را تصور کنیم. اما هنوز خانواده اولین جایگاهی است که فرد در آن با روابط اجتماعی آشنا میشود. خانواده در تربیت کودکان نقش اساسی دارد. میتوان ریشه بسیاری از رفتار فرد را در خانواده جستجوکرد.
دکتر نسرین دانایی جامعهشناس و استاد دانشگاه در خصوص تاثیر خانواده بر روابط اجتماعی افراد به نامه نیوز گفت:"خانواده با اینکه کوچکترین نهاد اجتماعی است اما بزرگترین نقش را در ساختار اجتماعی بازی میکند. به عنوان مثال اگر بخواهیم تاثیر خانواده را از دوران کودکی فرد بررسی کنیم، اجتماعی شدن فرد در جامعه به وسیله خانواده شکل میگیرد. اجتماعی شدن فرآیندی است که از دو سالگی برای فرد اتفاق میافتد و در واقع میتواند کودکان را برای زندگی اجتماعی آماده کند. فرایند جامعه پذیری از دو تا هفت سالگی شکل میگیرد. خانواده میتواند ۷۵ درصد از شخصیت هر فردی را قبل از هفت سالگی شکل دهد. پس به دلیل اینکه خانواده نقش بسیار مهمی در این مساله دارد پدر و مادر باید بیشتر به فرایند جامعه پذیری کودک توجه داشتهباشند. "
دانایی با اشاره به اینکه امروزه در خیلی از خانوادهها مادر و پدر کنترل روابط اجتماعی را مثل گذشته در اختیار ندارند، بیانکرد:" متاسفانه در بیشتر مواقع میبینیم که آموزشگاهها این نقش را بر عهده گرفتهاند. چون دراکثر مواقع والدین شاغل هستند، کودکان در اختیار آموزشگاههایی قرار میگیرند که نمیتوانند هنجارهای اجتماعی لازم را در کودک نهادینه کنند. هنجارهایی که توسط والدین میتوانند در کودکان، به شکل ارزشهایی درونی درآیند. این باعث میشود که آموزشگاهها به کودکان یک چیز را یاد دهند در حالی که والدین چیز دیگری را به کودکان آموزش میدهند (والدینی که آگاهی لازم برای تربیت کودکان ندارند) و این در آینده باعث تعارض در خانواده خواهدشد. "
وی افزود:"در سن نوجوانی میبینیم کودکان مسائلی را مطرح میکنند که کاملاً با ارزشهای خانواده درتعارض قراردارد. پیشنهاد من به والدین این است که سطح آگاهی خود را در خصوص روابط اجتماعی و رفتار فرزند خود افزایش دهند. این کار را میتوانند با مطالعه بیشتر و استفاده از کارگاههای آموزشی تربیت کودک انجام دهند. "
والدین آینه فرزندان هستند
این جامعهشناس با اشاره به اهمیت سالهای اول آموزش کودکان گفت:"معمولاً چیزهایی که پایه شخصیت افراد در زندگی است، مثل چگونگی راه رفتن، صحبت کردن، معاشرت کردن و ... تا قبل از ۹ سالگی در کودک نهادینه میشود. البته این موضوع هم مهم است که والدین بیش از آموزش زبانی، با رفتار خود کودک را تربیت میکنند. چرا که در خیلی از مواقع میبینیم والدین کار ناشایستی مثل دروغگویی یا دیگر کارهایی که در جامعه ناهنجاری محسوب میشود را انجام میدهند. درحالی که باید بدانیم والدین آینه فرزندان هستند. رفتار خوب و بد یا باید و نباید باید از طریق رفتار صحیح آموزش دادهشود. در غیر این صورت کودکان با خود میگویند اگر این کار خوب است چرا پدر یا مادر من انجام نمیدهند و اگر چنین کاری بد است چرا پدر و مادرم انجام میدهند. این باعث شکلگیری تعارض در ذهن کودکان میشود."
دانایی یکی از مهمترین عواملی که باعث سست شدن پایههای خانواده میشود را بیارزش شدن روابط در خانواده دانست و بیان کرد:" قدیم سنتی به عنوان آیین سفره داشتیم که طبق آن باید همگی برای جمع شدن دور سفره غذا در ساعت مشخصی در خانه حضور داشتند. ولی امروز خود والدین این قانون را رعایت نمیکنند. بنابر یکسری فشارهای اقتصادی هر دو والدین مجبور به کار کردن هستند و نمیتوانند برای وعدههای صبحانه و نهار در کنار فرزندان خود باشند . ولی والدین میتوانند قانونی بگذارند و در خانواده نهادینه کنند که همگی باید در ساعت مشخصی با هم شام بخورند و سر میز در کنار یکدیگر باشند. فکر میکنم با تشویق فرزندان و ایجاد صمیمیت در کودکان این قانون میتواند در خانواده به اجرا گذاشتهشود. به این طریق یکی از مهمترین معضلهای روابط اجتماعی و خانوادگی حل خواهدشد."
والدین در حضور کودکان مشاجره نکنند
این استاد دانشگاه با اشاره به شهرنشینی و پیشرفت تکنولوژی اظهار داشت:" با توجه به افزایش و گسترش تکنولوژی میبینیم زن و شوهر هر کدام سرگرم وارد شدن به شبکههای اجتماعی از طریق گوشی همراه خود هستند. فرزندان هم همینطور، در خانواده هرکس مشغول کار خود است. و به این طریق صمیمیت در خانواده کمرنگ میشود. با کمترشدن صمیمیت فرزندان رغبت کمتری برای حضور در خانواده پیدا میکنند. و سعی میکند بیشتربا دوستان خود زمان بگذرانند و اگر هم در خانه باشند ترجیح میدهند که با استفاده از اینترنت و دیگر امکانات تکنولوژی خود را سرگرم کنند."
دانایی برای توانمند سازی روابط خانوادگی پیشنهاد داد:" اگر بخواهیم این روند را کنترل کنیم باید استفاده از تلویزیون را به ساعات خاص محدود کنیم،البته اگر نمیتوانیم تلویزیون را از خانواده حذف کنیم. همینطور ساعات استفاده از شبکههای اجتماعی را در خانواده کمتر کنیم چون استفاده از آنها تاثیری جزکمرنگ شدن روابط اجتماعی نخواهدداشت. سوم اینکه متاسفانه از دوران کودکی برنامهریزی خاصی برای ساعات فراغت کودکان و جوانانمان نداریم. این باعث میشود کودکان بیهدف در خانه فقط وقت خود را بگذرانند. از سوی دیگر خانوادههایی داریم که خیلی سختگیرند و کودکان خود را خیلی محدود میکنند. ما باید حد تعادل را از دوران کودکی و نوجوانی به فرزندان خود بیاموزیم. که در هر کار خود هدفمند باشند. اگر بتوانیم این برنامهریزی را در کودکان خود بهوجود آوریم که هر کار باد سر وقت خود انجام گیرد.والدین همچنین باید توجه داشته باشند که در حضور کودکان خود مشاجره نکنند. بحث و فریاد والدین موجب استرس و گریزان شدن کودکان از خانه میشود. و صمیمیت را در خانه کم خواهدکرد."
آگاهی کم والدین زمینهساز شکاف نسلی
این جامعه شناس آگاهی والدین را یکی از عوامل مهم در حفظ بنیان خانواده دانست و گفت:" ابتدا با بالابردن آگاهی والدین از طریق رسانهها، میتوانیم بنیانهای خانواده را محکم کنیم. والدین به خودآگاهی برسند و خود را ارزیابی کنند که چه کار مثبتی از لحاظ تربیتی و اخلاقی برای فرزند خود انجام دادهاند؟ چون بعضی از والدین فکر میکنند که با فراهم کردن خواستههای کودک خود، نیازهایش برطرف میشود. در حالی که در این روند والدین فرسوده شده و وقتی به درون زندگی این افراد نگاه میکنیم، میبینیم که به کودکان خود از لحاظ عاطفی و اخلاقی آموزشی ندادهاند. این باعث میشود که والدین و فرزندان کمکم از هم فاصله بگیرند و فاصله و شکاف نسلی که همواره عامل ترس متفکران بود در ایران اتفاق بیافتد. "
دانایی با اشاره به اینکه خانواده پایه شخصیتی فرزندان را بنا میکند، بیان کرد:" اگر یک خانواده فقط در پی تامین نیازهای اقتصادی فرزندان خود باشد و توجه به تربیت و اخلاق کودکان را کم کنند. باعث خواهدشد پایههای شخصیتی کودکان شکل نگیرد. متاسفانه خیلی از والدین را میبینم که برای کودکان زیرهفت سال امکانات مادی زیادی تامین میکنند. درحالی که اگر برای تربیت و پرورش روان کودکان بیشتر وقت گذاشتهشود، آمار جرم و جنایت، قتل، اعتیاد، استرس، پرخاشگری و... کاهش پیدا میکند. اگر والدین با فرزندان خود دوست باشند نه درحد خیلی زیاد، چون اگر صمیمیت بیش از حد وجود داشتهباشد دیگر حد و مرز پدر و مادر از بین میرود. این صمیمیت اگر در حدی باشد که موجب اعتمادسازی در بین افراد شود، تاثیر زیادی خواهدداشت. چون اولین افرادی که از مشکلات کودکان در خارج از خانه مطلع میشوند باید پدر و مادر باشند. ولی بعضی از والدین در مقابل درد و دل کودکان خود، او را محدود می کنند یا حتی کتک میزنند، در کل رفتاری خصومتآمیز دارند. اعتمادسازی گام اول صمیمیت بین والدین و فرزندان است."
کیفیت در روابط، مهمتر از کمیت
این استاد دانشگاه برنامهریزی را شرط مهمی برای والدین شاغل دانست و گفت:"والدین معمولاً صبح و ظهر همراه فرزندان خود نیستند و کودکان نیز نیمی از روز خود را در مدارس و آموزشگاهها میگذرانند. بنابراین مادران شاغل وقتی به خانه میرسند، ساعت ۵ بعد از ظهر خواهدبود. بنابراین باید والدین برنامهریزی خاص برای زمانی که به خانه میرسند داشته باشند. مثل تمرینهای ورزشی و ریلکشیسن خود را برای زندگی خانوادگی آماده کنند. معتقدم والدین آگاه به خصوص مادر آگاه حتی اگر فرصتی برای وقت گذاشتن با فرزندان خود ندارد باید کیفیت این رابطه را بالا ببرد و با کمی استراحت و آرامش با فرزندان خود رابطه برقرار کنند. "
وی افزود:" البته من خیلی از خانمها شاغل را دیدم که برنامهریزی دقیقتری از خانمها خانهدار دارند. متاسفانه بعضی از خانمهای خانهدار کنار فرزندان خود هستند ولی کار مثبتی برای آنها انجام نمیدهد، چون آگاهی لازم را ندارد. البته این موضوع قطعی نیست و خیلی از خانمهای خانهدار هستند که رابطه کامل و درستی با فرزندان خود برقرار میکنند. کیفیت رابطه مهم است و نه کمیت آن، بنابر این مهم است که والدین نسبت به رفتار و پرورش کودکان خود آگاهی کسب کنند. تا اگرچه زمان کمی وقت دارند ولی بتوانند در همان ساعات تاثیرگذار باشند. چون در هر صورت والدین مجبورند که کار کنند. "
منبع:نامه نیوز