شاهنامه و هزارو یک شب هم پایانی داشتند اما به نظر میرسد برای دولت احمدی نژاد و داستانهای او نباید پایانی تصور کرد. با گذشت بیش یک سال از پایان دوران محمود احمدینژاد در قوه مجریه هنوز حواشی او و اعضای دولتش ادامه دارد و حتی میشود گفت یکی از حاشیههای اصلی کشور در دولت روحانی مربوط به دولت دهم است.
بارزترین و آخرین نمونه این جنجالها مربوط به معاون اول دولت دهم، محمدرضا رحیمی است. محسنی اژهای، معاون اول قوه قضائیه در نشست خبری خود با اهالی رسانه از محکومیت محمدرضا رحیمی، به حبس و جزای نقدی خبر داد. اعلام این خبر از سوی سخنگوی قوه قضائیه کافی بود تا معاون اول احمدی نژاد در واکنش به این خبر بگوید: « من فقط محمدرضا رحیمی نیستم، من معاون اول این نظام هستم. بنده ۳۴ سال سابقه خدمت در جمهوری اسلامی ایران را دارم؛ بنابراین نباید این قدر ساده به موضوع نگاه کرد.»
این تنها واکنش رحیمی به این ماجرا نبود. او پس از نامه به رئیس قوه قضائیه و اعتراض به رفتار محسنی اژهای در حاشیه ختم والده آیتالله هاشمی شاهرودی از استراتژی خود در برخورد با این ماجرا پرده برداری کرد.
معاون اول دولت دهم به خبرنگاران گفت: « من اتهاماتم را قبول ندارم و در این زمینه اسنادی دارم که باید آن را ارائه کنم.»
رحیمی پیش از این در جمع طرفداران دولت احمدی نژاد نیز اعلام کرده بود، در این مورد افشاگری خواهد کرد. سایت خبری «دولت بهار» که ارگان خبری تیم احمدینژاد است، گزارش این نشست را منتشر کرده اما تصریح کرده که به دلیل محرمانه بودن مسایلی که توسط رحیمی بیان شده، محتوای آن را منتشر نمیکند. در ادامه گزارش «دولت بهار» آمده است: «در این جلسه رحیمی به تشریح فرآیند طیشده در ماجرای پرونده قضایی خود پرداخت. وی در این جلسه گوشهای از پشت پرده پرونده یادشده و دستهای پنهان را بازگو کرد و وعده داد پس از انتشار قطعی حکم دادگاه، بخشهای دیگری از پشت پرده پرونده را بازگو کند.»
رحیمی البته به این سخنرانی اکتفا نکرده است، بر اساس برخی اخبار رسیده، محمدرضا رحیمی پا را از این تهدید نیز فراتر برده و اعلام کرده درصورتی که حکم صادره در دادگاه تجدید نظر تغییر نکند، نام برخی بزرگان که طبق ادعای او دارای پرونده هایی هستند را افشا خواهد کرد.
این تهدید به افشای رحیمی، درست همان شیوه رئیس دولتهای نهم و دهم طی هشت سال گذشته است. رحیمی با بازگشت به سیاست «بگم، بگم»، میخواهد روند پرونده خود را وارد فاز جدیدی کند.
کافی است کمی به گذشته برگردید و تهدیدهای محمود احمدی نژاد را به یاد بیاورید. رئیس دولت دهم وقتی با خطر برخورد قوه قضائیه با نزدیک ترین افرادش در کابینه یعنی مشایی و بقایی روبرو شد، از همین شبوه استفاده کرد. احمدی نژاد اخطار داد که کابینه خط قرمز اوست و اگر کسی به این خط قرمز تجاوز کند، ناگفتههای بسیاری را خواهد گفت. استیضاح شیخ الاسلامی، وزیر کار دولت دهم نیز نمونه بارز دیگر این رفتار است که نهایتا به پخش فیلم علیه لاریحانی در صحن علنی مجلس منتهی شد.
به نظر میرسد رحیمی نیز برای به حاشیه کشاندن اتهامات خود میخواهد، از استراتزِی فرار رو به جلو استفاده کند و شاید به زبان بهتر از استراتژی « اسمهای در جیب» استفاده کند.
جرم معاون محبوب احمدی نژاد چیست؟
مهمترین پروندههای معاون اول دولت احمدی نژاد مربوط به « بیمه ایران» و « استانداری تهران» است. الیاس نادران، یکی نمایندگان اصولگرای مجلس در ۱۷ فروردین ۱۳۸۹ در جلسهٔ علنی مجلس گفت: «آقای رحیمی رئیس حلقه فساد در خیابان فاطمی است که نسبت به جمعآوری منابع از محل منابع فاسد و توزیع آن تصمیمگیری میکرده است و اکنون تقریباً همهٔ اعضای این شبکه فاسد اقتصادی در خیابان فاطمی دستگیر شدهاند، الا معاون اول فعلی رئیسجمهور»
«حلقه فساد در خیابان فاطمی» مربوط به پرونده فساد مالی در «بیمه ایران» است. آیت الله لاریجانی، رئیس قوه قضائیه ایران، درباره این پرونده می گوید« اعضای یک «باند» توانسته بودند با «جعل اسناد دولتی و قضایی، میلیاردها تومان به حقوق مردم و بیتالمال خسارت وارد کنند که «فقط اختلاس یک نفر از آنان شش میلیارد تومان است»
الیاس نادران همچنین در ۷ دیماه ۱۳۸۹ فاش کرد که محمدرضا رحیمی در اواخر دورهٔ مجلس هفتم در حالی که رئیس وقت دیوان محاسبات اداری بوده است صدها میلیون تومان پول بدون داشتن منبع مالی توزیع کرده است.
پرویز سروری، نماینده مجلس هشتم نیز فاش کرد که رحیمی ۹۰۰ میلیون تومان به نمایندگان مجلس هفتم و هشتم پول داده تا در تبلیغات انتخاباتی هزینه کنند. گرچه روزنامه دولتی ایران در زمان دولت دهم، در گزارشی نوشت که دوست قدیمی رحیمی، این پولها را «برای کمک به نامزدهای اصولگرا که در خط ولایت قرار دارند» به رحیمی پرداخت کرده تا او به باهنر تحویل دهد.
عباس جعفری دولتآبادی، دادستان عمومی و انقلاب تهران در دی ماه سال ۱۳۹۲ اعلام کرد که محمدرضا رحیمی در حال حاضر با قرار وثیقه آزاد است. ۹ شهریور ماه نیز محسن اسماعیلی٬ رئیس کل دادگستری تهران به خبرگزاری دولتی ایرنا گفت: «پرونده م. ر، جزئی از پرونده قطور آن مجموعه (اختلاس از بیمه ایران) بود که بخشی قبلا و بخشی در زمان حاضر رسیدگی شده، قسمتی نیز ممکن است در ادامه به پرونده ملحق شود.»
بدون شک رحیمی لقب پرحاشیه ترین « معاون اول» تاریخ جمهوری اسلامی ایران را به خود اختصاص میدهد. مردی که روزی در جایگاه استانداری کردستان مدح گوی هاشمی رفسنجانی بود و دگر روز احمدی نژاد را تا مقام پیامبر الهی بالا میبرد. هیچ یک از معاونین اول دولتهای گذشته ایران و یا حتی دولت اول احمدی نژاد دارای چنین ویژگی نبودند. مرحوم حسن حبیبی، محمدرضا عارف و پرویز داوودی معاونهای اول دولتهای هاشمی، خاتمی و دولت اول احمدی نژاد در زمره سیاستمداران آرام ایران قرار میگیرند. اما محمدرضا رحیمی در وادی معاون اولی، داستان دیگری دارد. باید دید که این سیاستمدار جنجالی ایران، چه ورقی را برای بازی تازه خود با قوه قضائیه رو خواهد کرد