عباس عبدی در روزنامه بهار نوشت:
بازی با آمار و فریب دادن دیگران از طریق آمار، رفتاری شناختهشده در جامعه ماست. این موضوع از یک سو موجب بیاعتباری آمار میشود و از سوی دیگر، زمینه را برای پاتکهای آماری فراهم میکند و در واقع این مکان را میدهد که سایر افراد نیز به نحو نادرستی از حربه آمار علیه رقبای خود استفاده کنند. چند روز پیش اعلام شد که خودرو پراید بیشترین مرگ و میر را در تصادفات جادهای داشته است و در نتیجه به لحاظ ایمنی پایینترین درجه را دارد. بلافاصله دستاندرکاران کارخانه مربوط با نقد استدلال مذکور در مقام دفاع از ایمنی پراید برآمدند.
این یادداشت در مقام دفاع از معیارهای ایمنی پراید و مقایسه آن با سایر خودروها نیست، زیرا قیمت این خودرو به تنهایی میتواند این مقایسه را انجام دهد، ضمن اینکه برای سنجش ایمنی خودروها آزمونهایی وجود دارد که در آزمایشگاهها انجام میشود و نتایج آنها به مراتب معتبرتر از هر روش دیگر است، از این رو به دو نکته دیگر اشاره میشود. نکته اول اینکه وقتی مقامات دولتی در نحوه استفاده از آمار هر طور که میخواهند عمل میکنند و با استناد نادرست به آنها در مقام توجیه عملکرد خود برمیآیند، چرا دیگران نتوانند از همین شیوه در نقد و رد عملکرد آنان استفاده کنند؟
وقتی مقامات میگویند سالانه یکمیلیون و ۶۰۰هزار شغل ایجاد میشود، ولی رقم بیکاری کم نمیشود و شاخص فعالیت نیز کمتر از سال ۱۳۸۴ میشود، چرا دیگران نباید از تعداد کشتههای تصادفات ویژگیهای امنیتی خودرو را حدس بزنند؟ اتفاقا این مورد معقولتر است تا آن آمار مقامات دولتی. بنابراین چیزی که عوض دارد، گِلِه ندارد. ولی نکته مهمتر این است که استفاده از آمار کار سادهای نیست و پیچیدگیهای خاص خود را دارد و آشنایی با این پیچیدگیها را باید در اظهارات و گزارشهای مقامات دولتی مشاهده کرد تا مردم هم آنها را یاد بگیرند. برای آشنایی با این پیچیدگیها، ادعای ضعف ایمنی و مقاومتی پراید را که براساس آمار بیشترین کشتههای تصادفات بیان شده، تحلیل و نقد میکنیم. فرض کنیم که تعداد کشتههای ناشی از تصادفات در خودرو پراید بیش از هر خودرو دیگر بوده است، در این صورت آیا فقط با استناد به این آمار میتوان گفت که این خودرو از نظر ایمنی ضعیفترین است؟ پاسخ کوتاه این است که تنها براساس این عدد نمیتوان چنین ادعایی کرد. چرا؟
۱ـ ابتدا باید دید تعداد این خودرو در مقایسه با سایر خودروها چقدر است؟ اگر ۳۰ سال پیش این آمار ارائه میشد، حتما کشتههای پیکان بسیار بیشتر بود، زیرا در آن زمان پیکان اکثریت مطلق را در میان خودروها داشت. بنابراین کشتههای بیشتر میتواند ناشی از تعداد بیشتر آن خودرو باشد. ۲ـ تعداد هم کفایت نمیکند و باید میزان تردد را مبنای داوری قرار داد. اگر صد دستگاه بنز و صد دستگاه پراید باشد، ولی رانندگان پراید به هر دلیلی دوبرابر مالکان بنز رانندگی کنند، در عمل دوبرابر احتمال وقوع تصادفات برای آنان وجود دارد.
۳ـ باید نوع رانندهها را مقایسه کرد. اگر کسانی که از بنز استفاده میکنند، از افراد میانسال و آرام باشند، ولی پراید و مثلا پژو ۲۰۶ را جوانان سوار شوند که علاقهمند به سرعت و لاییکشیدن و ریسکپذیر و بیتفاوت به مقررات هستند، در این صورت طبیعی است که تصادفات بیشتری هم بکنند بدون اینکه این مسئله مربوط به سطح ایمنی آن باشد. اتفاقا در این مورد هر دو خودرو چنین هستند و در سطح شهر میتوان این واقعیت را دید. ۴ـ اگر پراید خودرو طبقه پایین باشد، در این صورت افراد بیشتری در آن سوار میشوند، چون تعداد خانوادههای آنان بیشتر است و به احتمال مسافربر هم هستند که تعداد افراد در خودرو بیشتر است و اگر تصادف کنند، چون تعدادشان بیشتر است، با مرگ و میر بیشتری مواجه میشوند.
۵ـ شاید افرادی که پراید سوار میشوند، نسبت به ایمنی خود از طریق بستن کمربند ایمنی حساسیت لازم را نداشته باشند و به لحاظ فرهنگی نسبت به این مسئله بیتفاوت باشند. در این صورت مرگ و میر آنها نیز در اثر تصادف بیشتر خواهد شد. ۶ـ اگر مردمی که پراید سوار میشوند فقیرتر باشند، شاید در تهیه لاستیک سالم، انجام تعمیرات و تعویض قطعات مناسب ناتوان یا بیتفاوت باشند، در نتیجه خودرو پراید را به دلیل ضعف مالی نتوانند در وضعیت مناسب ایمنی نگهداری کنند. شاید خودرو چنین افرادی فرسودهتر و مستهلکتر هم باشد، که این مسئله ناشی از استفاده زیاد از آن است و ربطی به اصل ایمنی خودرو ندارد.
۷ـ اگر این خودرو نزد طبقات پایینتر بیشتر است، شاید در جادههایی از آن بیشتر استفاده میشود که از سطح استاندارد پایینتری برخوردار است و همین مسئله موجب تصادفات و مرگ و میر بیشتری برای آنان میشود. از همه مهمتر اینکه در اینگونه جادهها حضور اورژانس و انتقال مصدومان به بیمارستان مشکلتر است و همین امر هم به مرگ و میر بیشتر مجروحان منجر میشود در حالی که سایر خودروها در مقایسه با پراید به نسبت کمتری در اینگونه جادهها تردد میکنند. به آنچه که گفته شد میتوان موارد دیگری را هم اضافه کرد، به هیچوجه هم هدف این نبود که ادعای مطرحشده علیه سطح ایمنی پراید رد شود، بلکه هدف اصلی این است که گفته شود، استفاده از یک آمار و داوری درباره آن، به این سهولتی که ابتدا به ذهن میآید نیست و اگر دانشِ لازم را برای چگونگی استفاده از آمار نداشته باشیم، آمار و اطلاعات نه تنها راه ما را روشن نخواهد کرد، بلکه موجب گمراهی نیز خواهد شد. ضمن آنکه اگر با استفاده از ترفندهای پیش پا افتاده، بتوان آمار را تبدیل به چماقی برای ساکت کردن دیگران کرد، در این صورت نباید تردید داشت که دیر یا زود این چماق علیه استفادهکنندگان قبلی نیز بهکار خواهد رفت. اگر مقامات دولتی نسبت به استفاده نادرست از آمار، علیه عملکرد خودشان گلهمند هستند، بهتر است که خودشان در استفاده صحیح و علمی از آمار و ارقام پیشگام شوند.