ایسنا: این نویسنده پیشکسوت ادامه داد: سعدی افشار بازیگری دوست داشتنی، مردی شیرین و البته انسانی بسیار خوب بود و از درگذشت او بسیار متاسف شدم.
خالق رمان «کلیدر» که سال گذشته به دیدار سعدی افشار رفته بود،یادآور شد: همه هنرمندان تئاتر را دوست میدارم و سعدی افشار را نیز. روزهای پایانی سال گذشته میخواستم یک بار دیگر به دیدنش بروم و متاسفم که چنین فرصتی فراهم نشد.
دولتآبادی که سالها قبل به عنوان بازیگر و نمایشنامهنویس در حیطه تئاتر فعالیت داشته و دبیر نخستین سندیکای تئاتر ایران بوده است، یادآور شد: آشنایی من با سعدی افشار به زمانی برمیگردد که به عنوان مسئول سندیکای تئاتر از ایشان دعوت کردم تا در برنامه افتتاح فستیوال تئاتر حضور داشته باشد تا این فستیوال با حضور ایشان افتتاح شود.
خالق رمان «جای خالی سلوچ» به حضور درخشان سعدی افشار در مراسم افتتاحیه فستیوال تئاتر اشاره کرد و ادامه داد: شب درخشانی بود هم برای دوستان تئاتری و هم تماشاگران فستیوال و هم برای خود سعدی افشار کهآن شب مانند یک گل رز میدرخشید و برای همه ما شبی فراموش نشدنی بود، نه من آن شب را از یاد بردم،نه تماشاگران تئاتر و نه خود سعدی افشار.
نویسنده رمان «کلنل» با به یادآوردن آن برنامه، ادامه داد: وقتی آن فستیوال برگزار شد که عراق به ما حمله کرده بود. در آغاز من درباره هنر و نمایش سخنرانی کردم و برنامه را با سعدی و گروه نوازندگانش طوری تنظیم کرده بودم که پس از جمله پایانی من، موسیقی نواخته و سعدی وارد صحنه شود، آن جمله این بود «ما آن مطربانیم که در خون میرقصیم » و پس از آن موسیقی آغاز شد و سعدی با رقص به صحنه آمد و آن همه شکفتگی که بعد از گذشت آن همه سال هنوز در یادها مانده.
دولتآبادی در ادامه با اظهار تاسف از درگذشت سعدی افشار به ایسنا گفت: رفت بیآنکه فرد دیگری را جانشین خود کند. هرچند امروز نیز جوانانی در این عرصه فعالیت میکنند اما تئاتر روحوضی ویژگیهای خود را دارد و فردی که وارد این حیطه میشود باید از کودکی در گروههای تئاتر سنتی بپلکد و از سوی دیگر به زبان کوچه و بازار نیز مسلط باشد چرا که هنرمندان این گونه نمایشی، بداهه گویی میکنند. آنها در عین ظرافت، از همه کلمات استفاده میکنند بیآنکه به صراحتی ناپسند کشیده شوند.
محمود دولتآبادی که همواره مورد علاقه سعدی افشار بوده است درباره این علاقهمندی گفت: تاثیرات عاطفی که از میان نمیرود. من صمیمانه به استقبال سعدی افشار رفته بودم و از او خواستم تا برنامه فستیوال تئاتر را او افتتاح کند. او ناگهان حس کرد بر فراز همه هنرمندان تئاتر قرار گرفته و پس از گذشت ۳۰ سال هنوز حس احترام من به یاد او مانده بود و در ذهنش بود، کسی بود که نگاهی متفاوت به او داشت.