وب سایت خبری تحلیلی آر.بی.سی اوکراین در تحلیلی با اشاره به مذاکرات روسیه و آمریکا در عربستان با عنوان؛ زیر گوش ایران؛چرا ترامپ در حال آرامسازی خاورمیانه است و چگونه این کار بر جنگ روسیه و اوکراین تأثیر خواهد گذاشت؟ نوشت: علاوه بر اوکراین، دونالد ترامپ اقداماتی قاطعانه در خاورمیانه انجام داده است. برنامه او برای حل مشکلات غزه و ایران چیست و چگونه میتواند از طریق خاورمیانه بر روسیه فشار وارد کند؟
پس از کنفرانس امنیتی مونیخ، ولودیمیر زلنسکی، رئیسجمهور اوکراین، به امارات متحده عربی رفت. در همین زمان، یک هیئت بزرگ اوکراینی در عربستان سعودی حضور دارند و زلنسکی نیز قرار است در روزهای آینده به سعودی سفر کند. ایالات متحده و روسیه برنامه دارند تا در عربستان سعودی، برای پایان دادن به جنگ مذاکراتی را برگزار کنند که در دور اول آن، وزیر امور خارجه ایالات متحده، مارکو روبیو و وزیر امور خارجه روسیه، سرگئی لاوروف، شرکت داشتند. تاکنون اوکراین در این مذاکرات دخالت نداشته است. در عوض، اوکراین و ایالات متحده مذاکراتی در کییف بدون حضور روسیه برگزار خواهند کرد.
انتخاب عربستان سعودی به عنوان بستری برای گفتگو با روسیه تصادفی نیست. علاوه بر این، تنها به زمینه روسیه مربوط نمیشود. رئیسجمهور ایالات متحده، دونالد ترامپ، تصمیم گرفته است نه تنها به جنگ روسیه علیه اوکراین پایان دهد بلکه به همان اندازه در آرامسازی خاورمیانه فعالیت کند، آنهم جایی که عربستان سعودی نقش مهمی ایفا میکند.
پس از ۷ اکتبر ۲۰۲۳، این منطقه به دومین نقطه داغ در جهان پس از اوکراین تبدیل شد. حمله حماس به اسرائیل، که به دنبال آن حمله اسرائیل در نوار غزه و سپس ورود حزبالله و سایر همپیمانان ایرانی به جنگ غزه که در همان زمان زد و خورد موشکی ایران و اسرائیل نیز در گرفت، خطر وقوع یک درگیری منطقهای را ایجاد کرد که تلاشهای دیپلماتیک تاکنون مانع آن شدهاند.
دونالد ترامپ رئیسجمهور ایالات متحده، بارها گفته است که یکی از ابزارهای اعمال فشار بر روسیه و ایران، پایین بودن قیمت نفت به سطح ۴۵-۵۰ دلار در هر بشکه خواهد بود. بدون عربستان سعودی، یکی از بزرگترین تأمینکنندگان نفت جهان، این امر امکانپذیر نیست. برای افت قیمتها، کشورهای خلیج فارس، از جمله عربستان سعودی، باید تولید نفت خود را افزایش دهند تا عرضه آن بیشتر شود و کاهش قیمت تحریک شود.
تصادفی نیست که فرستاده ویژه ترامپ برای خاورمیانه، استیون ویتکاف، اکنون به مذاکرات بین ایالات متحده و روسیه پیوسته است. او بود که در ۱۱ فوریه به مسکو پرواز کرد تا گروگان آمریکایی، مارک فوگل، را بازگرداند. همزمان، به گفته فاکس نیوز، گفتگوی ویتکاف با پوتین، رئیسجمهور روسیه، ممکن بود به ۳.۵ ساعت به طول بیانجامد! فرستاده ترامپ روز قبل از گفتگو با پوتین، درباره پایان دادن به جنگ با رهبران عربستان سعودی و قطر گفتگو کرده بود.
ایلان زالایت، پژوهشگر مؤسسه مطالعات امنیت ملی و مرکز موشه دایان در دانشگاه تلآویو به RBC-Ukraine گفت: «کشورهای خلیج فارس، به ویژه عربستان سعودی، همچنین منابع لازم برای بازسازی نوار غزه را دارند. علاوه بر این، ترامپ به سرمایهگذاری عربها در خود ایالات متحده علاقهمند است، چه به صورت مستقیم و چه به صورت غیرمستقیم از طریق خرید سلاحهای آمریکایی. پادشاهی عربستان نیز به احیای همکاری کامل با ایالات متحده علاقهمند است، زیرا روابط بین این دو کشور تحت دولت بایدن از اولویتهای واشنگتن دور بودند.
عربستان سعودی با انتظارات زیادی وارد دولت ترامپ شد، به این امید که او سلاحها و فناوریهایی را که قبلاً ایالات متحده از فروش آنها خودداری کرده بود به این کشور بفروشد و مهمتر از همه، در توسعه یک برنامه هستهای و ارائه تضمینهای دفاعی خاص از آن حمایت کند. در عوض، ریاض آماده است هزینههای قابل توجهی بپردازد.»
در دوران ریاست جمهوری بایدن، او محدودیتهایی بر فروش مهمات دقیق و سایر سلاحها وضع کرد تا عربستان سعودی را وادار کند به کمپین نظامی خود علیه حوثیها در یمن پایان دهد. او همچنین در مورد حقوق بشر اظهاراتی داشت و به طور کلی روابط شخصی ضعیفی با رهبر غیررسمی کشور، ولیعهد محمد بن سلمان، داشت. بنابراین، برای مدتی طولانی، ریاض با افزایش تولید موافقت نکرد، اگرچه تیم بایدن خواهان آن بود.
در ازای دریافت سلاح و فناوری از ترامپ، عربستان سعودی اعلام کرده است که طی چهار سال آینده ۶۰۰ میلیارد دلار در ایالات متحده سرمایهگذاری خواهد کرد. با این حال، محدودیتهایی وجود دارد. این کشور در حال اجرای یک برنامه بلندپروازانه مدرنسازی به نام چشمانداز ۲۰۳۰ است که هدف آن اصلاح اقتصاد کشور به منظور کاهش وابستگی به نفت است. و این برنامه بود که بخش عمدهای از وجوه آزاد را دریافت کرد.
وزیر اقتصاد عربستان سعودی، فیصل الابراهیم، در مجمع جهانی اقتصاد در داووس در تاریخ ۲۴ ژانویه گفت: «رهبری عربستان سعودی به طور غیرمستقیم آمادگی خود را برای کمک به کاهش قیمتها تأیید کرد و اظهار داشت که موضع پادشاهی و اوپک (سازمان کشورهای صادرکننده نفت) با هدف تضمین ثبات بازار در بلندمدت برای تأمین کافی عرضه به منظور پاسخگویی به تقاضای رو به رشد، بهویژه از سوی ایالات متحده و هوش مصنوعی، است.»
با این حال، چگونگی توسعه توافقات بین ایالات متحده و عربستان سعودی بستگی به رخدادهای پیرامون اسرائیل و ایران دارد.
در دوران بایدن، دیپلماسی آمریکا به اندازه اوکراین به اسرائیل و حماس توجه داشت. و از نظر تعداد سفرهای آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجه ایالات متحده، به این منطقه حتی بیشتر بود. با این حال، کارآیی چنین سفرهایی مورد تردید بود. مذاکرات برای توقف درگیریها و بازگشت گروگانهای اسرائیلی ماهها بدون موفقیت زیادی ادامه داشت.
با ورود دونالد ترامپ همه چیز تغییر کرد. حتی قبل از مراسم تحلیف او، فرستاده ویژه رئیسجمهور جدید آمریکا، استیون ویتکاف، در یک سفر بیش از کل تیم بایدن طی یک سال انجام داد. حتی مقامات اسرائیلی این را تأیید کردند. با وساطت استیون ویتکاف مذکور، اسرائیل و حماس مجبور شدند به آتشبسی تن دهند که هیچکدام از طرفین را بهطور کامل راضی نکرد.
با وجود خطر دائمی شکست این توافق، اکنون سوال بازسازی نوار غزه مطرح میشود. در درجه اول، ضروری است که فاجعه انسانی ناشی از تهاجم اسرائیل و درگیریهای بعدی را برطرف کنیم. علاوه بر این، پایه اجتماعی میلیونها فلسطینی محروم، اجازه میدهد که حماس بارها و بارها نیروهای خود را تجدید کنند، با استفاده از روایتهایی که اسرائیل، نه حماس، را مقصر تمامی مشکلات میدانند.
برای حل این مشکل، ترامپ پیشنهادی رادیکال ارائه کرده است - انتقال حدود دو میلیون فلسطینی از نوار غزه. به جای خرابهها، باید مجتمعهای مسکونی، تجاری و تفریحی مدرن در غزه ساخته شود. او این ایده را در جریان دیدار بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل، از ایالات متحده مطرح کرد.
بهدور از یقین است که این طرح موفقیتآمیز خواهد بود. با این حال، ترامپ با وجود غیرقابلباور بودن ایده اسکان مجدد، آن را رها نکرده است، هرچند با تعدیلاتی. بهویژه، او در جریان بازدید پادشاه عبدالله دوم از اردن به ایالات متحده در ۱۱ فوریه، درباره اسکان موقت از نوار غزه با وی گفتگو کرده است.
منطقه نگرشهای متفاوتی نسبت به ایده ترامپ دارد. ۶۹٪ از اسرائیلیها از پیشنهاد اخراج ساکنان غزه به کشورهای دیگر حمایت میکنند. در عین حال، یک نظرسنجی اخیر توسط شبکه تلویزیونی کانال ۱۲ اسرائیل نشان داد که اکثر شهروندان این طرح را غیرواقعی میدانند.
در کشورهای عربی، نگرش نسبتاً منفی است. حماس در بسیاری از کشورها بهعنوان یک نیروی خصمانه تلقی میشود، بخشی از شبکه اخوانالمسلمین که اغلب بهدنبال تضعیف نهادهای سنتی حکومتی است. با این حال، یک احساس تاریخی نسبت به فلسطینیها بهمعنای وسیع وجود دارد.
ایلان زلایت گفت: “نمیبینم که چگونه ایده پذیرش انبوه فلسطینیان توسط هیچ کشوری در منطقه پذیرفته شود. علاوه بر بار سنگین اقتصادی، کشورهای عربی به مدت هشت دهه این روایت را پرورش دادهاند که در مبارزه برای فلسطین در کنار فلسطینیان ایستادهاند. آنها نمیتوانند بهطور ناگهانی موافقت کنند که فلسطینیها باید به جاهای دیگر بروند، حتی در ازای جبران مالی.”
مصر، کشوری که با نوار غزه هممرز است و از سوی ترامپ بهعنوان یکی از مکانهای اسکان مجدد در نظر گرفته شده، بهشدت این ایده را رد کرد. در عین حال، مصر قصد دارد طرحی با چشماندازی جامع برای بازسازی غزه ارائه دهد تا حضور مستمر مردم فلسطین بر روی سرزمین خود را مطابق با حقوق مشروعشان تضمین کند. این دیدگاهی است که برای اردن، یکی دیگر از همسایگان اسرائیل و همچنین برای بسیاری دیگر در منطقه، نزدیک به قلب است.
پادشاه اردن در حساب کاربری خود رد شبکه ایکس نوشت: “بازسازی غزه بدون جابهجایی فلسطینیان و رسیدگی به وضعیت وخیم انسانی باید اولویت همه باشد،” پس از دیدارش با ترامپ. او گفت که دو رهبر گفتگویی سازنده داشتند، اما کشورش همچنان نگران پیشنهاد ترامپ است. بههر حال، ایده اسکان مجدد بهنوعی تحت فشار ترامپ قرار خواهد گرفت. علاوه بر این، ایالات متحده اهرم فشار کافی بر مصر و اردن دارد.
سرهی دنیلوف، معاون مدیر مرکز مطالعات خاورمیانه در کیف، به RBC-اوکراین گفت : «اولاً، هر دو کشور به شدت در حوزه امنیتی به ایالات متحده وابسته هستند. آنها به تسلیحات آمریکایی مجهز هستند و برای این تسلیحات کمک دریافت میکنند. و این یک عامل قدرتمند است. ثانیاً، بهویژه در مصر، وضعیت اقتصادی به هیچ وجه بهترین نیست. آنها برای وام و همکاری به بازار سرمایه وابسته هستند.»
رهبران خاورمیانه قصد دارند در اجلاس اتحادیه عرب در ۲۷ فوریه تصمیم بگیرند که چگونه به اقدامات ترامپ پاسخ دهند.
همزمان با فعالیتهای مربوط به اسرائیل و نوار غزه، ترامپ اعلام کرده است که تمایل دارد یک توافق هستهای جدید با ایران منعقد کند. این دو حوزه بهطور نسبتاً نزدیکی به هم مرتبط هستند، چه رسد به حمایت ایران از روسیه و رقابت دیرینهاش با عربستان سعودی.
این وب سایت اوکراینی در پایان تحلیل خود مدعی شد: هنگامی که اسرائیل عملیاتی نظامی علیه حماس آغاز کرد، ایران نیز پس از ترور هنیه و حسن نصرالله دبیرکل حزب الله به انتقام از اسرائیل برآمد (وعده صادق). پس از اینکه اسرائیل به حملات پاسخ داد، ایران بهطور مستقیم حملات موشکی و پهپادی علیه آن انجام داد. این تبادل حملات چندین بار خاورمیانه را به آستانه یک جنگ منطقهای بزرگ کشاند، اما میزان تنش کاهش یافت.یکی از پیامدهای این اقدامات تضعیف بخش قابلتوجهی از متحدان ایران در منطقه بود.در نتیجه، ایده تولید سلاحهای هستهای در میان نخبگان ایرانی محبوبیت پیدا کرده است. همانطور که RBC-Ukraine بهتفصیل نوشته، ایران در حال حاضر یک کشور در آستانه هستهای است، به این معنا که دارای فناوری و منابع لازم برای ساخت سلاحهای هستهای در آینده نزدیک است، اما هنوز این فرآیند را آغاز نکرده است.
در حال حاضر، یک گروه مخفی از دانشمندان ایرانی در حال کار بر روی یافتن روشهایی برای تبدیل سریع ذخایر سوخت هستهای به سلاح هستند، به گزارش نیویورک تایمز و به نقل از منابع آشنا با اطلاعات. بر اساس منابع این آژانس، ایران اورانیوم غنیشده تا ۶۰ درصد برای چهار تا پنج بمب در اختیار دارد، اما این اورانیوم باید تا ۹۰ درصد بیشتر غنیسازی شود.
ترامپ در تاریخ ۵ فوریه در شبکه اجتماعی تروث نوشت که او میخواست ایران کشوری بزرگ و موفق باشد، اما کشوری که نتواند سلاحهای هستهای داشته باشد. او بیان کرد که گزارشهایی که میگویند ایالات متحده با همکاری اسرائیل قصد دارد ایران را به کلی نابود کند بسیار اغراقآمیز هستند. او همچنین تمایل خود را برای یک توافقنامه صلح هستهای قابلتأیید که به ایران اجازه دهد در صلح توسعه یابد و شکوفا شود، ابراز کرد.
این نخستین تلاش جامعه بینالمللی برای کنترل برنامه هستهای ایران نیست. در سال ۲۰۱۵، پنج عضو دائمی شورای امنیت سازمان ملل - ایالات متحده، چین، روسیه، فرانسه، بریتانیا و آلمان - توافقی با ایران به نام برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) امضا کردند. این توافق فراهمکننده حضور ناظران در تأسیسات هستهای ایران بود تا اطمینان حاصل شود که کشور به توسعه سلاحهای هستهای نمیپردازد. در ازای آن، برخی از تحریمها علیه ایران برداشته شدند. با این حال، در سال ۲۰۱۸، ترامپ ایالات متحده را از توافق هستهای خارج کرد و فشارها بر ایران را مجدداً افزایش داد.
در واکنش به اظهارات ترامپ، رهبر معظم ایران، آیتالله علی خامنهای، در تاریخ ۷ فوریه بهطور عمومی امکان مذاکرات جدید با ایالات متحده را بهطور دقیق به دلیل تجربههای منفی گذشته رد کرد. خامنهای گفت که نباید با چنین دولتی (دولت ترامپ) مذاکره کرد، زیرا این دولت نه عاقلانه است، نه مدبرانه و نه شایسته.
ایلان زلایت در گفتگو با این وبسایت ادعا کرد: «ایران از بیپروا بودن ترامپ هراس دارد و آماده رسیدن به نوعی توافق میشود. با این حال، مشخص نیست که آیا فرمولی وجود دارد که در مرحله کنونی برنامه توافق هستهای ایران، که بسیار پیشرفتهتر از زمانی است که برجام در سال ۲۰۱۵ امضا شد، مورد قبول هر دو طرف باشد یا خیر»
همزمان با اعلام مذاکرات، ترامپ یادداشتی را امضا کرد مبنی بر اعمال فشارهای مجدد بر ایران، که به وزارت خزانهداری ایالات متحده دستور داد تا از طریق تحریمها و مکانیسمهای اجباری علیه افراد و نهادها، حداکثر فشار اقتصادی را بر ایران اعمال کند.
پس از آن، عباس عراقچی، وزیر امور خارجه ایران، گفت که مذاکرات، اگر ممکن باشد، تحت سیاست فشار حداکثری امکانپذیر نخواهد بود و به برداشته شدن برخی از تحریمها مشروط خواهد بود. همزمان، ترامپ شرایطی ایجاد کرده است که زمان به ضرر ایران عمل میکند.
سری دانیلوف گفت: “عامل اصلی فشار قبلاً مورد استفاده قرار گرفته است. مشکلات صادرات نفت ایران آغاز شدهاند. این مشکلات به شدت بر توانایی تامین نفت منطقه آسیا-پاسفیک تأثیر میگذارند. با توجه به وضعیت دشوار در اقتصاد و بودجه، از دست دادن درآمدهای نفتی فاجعهبار خواهد بود.”
به گفته وی، عامل دیگری که میتواند برای فشار آوردن به تهران استفاده شود، تهدید حملات به تأسیسات هستهای ایران است. این حملات میتوانند توسط ایالات متحده یا کشورهای دیگر صورت گیرند. در دسامبر گذشته، تایمز اسرائیل با استناد به مقامات نظامی گزارش داد که اسرائیل در حال توسعه چنین طرحهایی برای مواقع ضروری است. علاوه بر این، تجربه مشابهی نیز وجود دارد. در سال ۱۹۸۱، نیروی هوایی اسرائیل رآکتور هستهای اوسیراک در عراق را نابود کرد.
اعضای تیم ترامپ تاکنون از بیان نظرات مستقیم در حمایت از چنین نیتهایی خودداری کردهاند و به ایجاد ابهام استراتژیک پرداختهاند. مارکو روبیو، وزیر امور خارجه ایالات متحده، در یک کنفرانس مطبوعاتی در تل آویو در ۱۷ فوریه گفت که اسرائیل و آمریکا در مقابله با تهدید ایران در کنار یکدیگر ایستادهاند. او بیان کرد که توافق کردهاند که ایران نباید سلاح هستهای داشته باشد و تجاوز ایران در منطقه باید متوقف شود.
اما، اگر سناریوی حمله عملی شود، منطقه با یک جنگ بزرگ مواجه خواهد شد. و سپس ممکن است ترامپ برای اوکراین وقت نداشته باشد. بنابراین جنگ روسیه علیه اوکراین و پیچیدگیهای روزافزون تناقضات در خاورمیانه بیشتر و بیشتر به هم مرتبط میشوند. همیشه مشخص نیست که چگونه وقایع منطقه میتواند توسط اوکراین یا روسیه مورد استفاده قرار گیرد، اما فرصتهای بیشتری برای این کار ایجاد خواهد شد.