از همین رو، آنچه میتوان اکنون درباره این دولت گفت، ناظر بر برخی برداشتها و پیشپنداشتها است که این یادداشت سعی دارد به آنها بپردازد. واقعیت این است که در دنیای پیچیده و پرچالش سیاست امروز، برخورداری از رویکردی که همزمان به مشارکت و تحول توجه داشته باشد، امری دشوار، اما بایسته و ضروری است. در این بین، مسعود پزشکیان، به عنوان سیاستمداری کارکشته و جراحی کارآزموده، گویا سودای آن دارد تا سیاستهایی را پیدا و پیاده کند که نه تنها پاسخگوی نیازهای روز جامعه باشد، بلکه به بهبود کیفیت زندگی مردم و ایجاد وفاق ملی نیز بینجامد.
در این یادداشت، به طور خلاصه نقاط قوت سیاستهای مدیریتی او و تمایزهای آن با دولتهای قبلی را بررسی خواهیم کرد.
۱- مدیریت مشارکتگرا- یکی از ویژگیهای بارز سیاستهای پزشکیان - که بسآمد بالایی در سخنان وی دارد - توجه به مشارکت عمومی و مشاوره با نخبگان و اقشار مختلف جامعه است. او اهمیت نظرات مردم را در فرآیند تصمیمگیری به خوبی درک کرده و از ظرفیتهای موجود برای برقراری فضایی باز و گفتوگومحور استفاده میکند. در مقایسه با دولتهای پیشین، بهویژه دولتهای نهم، دهم و سیزدهم - که به نوعی با مدیریت خودکفا و منفعل - به تصمیمگیریهای یکجانبه و خودبسنده تمایل داشتند و جامعه را بیشتر با نتایج تصمیمات خود مواجه میکردند تا با مشارکت در فرآیند تصمیمگیری، سیاستهای پزشکیان بر تعامل و همکاری با مردم تأکید دارد. این تغییر شیوه مدیریتی، بیتردید در میانمدت به تقویت اعتماد عمومی و بهبود ارتباط میان دولت و مردم منجر میشود و سعی در ترمیم و بهبود وضعیت آن دارد.
۲- رویکرد تحولگرا- پزشکیان در پی ایجاد تحولی بنیادین در ساختارهای مدیریتی و سیاسی است و به خاطر برخورداری از سابقه موثر علمی و دانشگاهی، از روشهای نوآورانه برای حل مشکلات استقبال میکند و با وجود محدودیتهای زمانی که بهواسطه تحریم و تورم انباشته برای برطرف کردن مسائل مزمن مملکت وجود دارد، او به تغییرات مثبت در سازمانها و نهادها بیتوجه نیست. این تحولگرایی نمایانگر اراده او برای بهبود کیفیت خدمات و وضعیت کشور است. بهطوریکه با وجود سنگاندازیهای داخلی و خارجی که ممکن است به عنوان موانع بر سر راه این تحولات قرار بگیرند، عزم پزشکیان برای ادامه اصلاحات و پیشرفت بر اساس برنامهریزیهای دقیق ثابت و استوار است. این اقدامات شبیه به یک جراحی موفق قلب است که نیازمند دقت، صبر و اجرای اصولی است.
۳- پرهیز از هیجانزدگی و تغییرات ناگهانی- یکی از نقاط قوت مدیریتی پزشکیان، پرهیز از رویکردهای هیجانی و عجولانه در اتخاذ تصمیمات است. او به مسائل با دقت و تأمل مینگرد و سعی میکند تصمیمات خود را بر اساس تحلیلهای منطقی و مستند اتخاذ کند. همچنین، به نظر میرسد که او به گفتوگوهای منطقی با طرفهای درگیر در سپهر سیاسی ایران اعتقاد دارد. به عبارتی، درست همان طور که فلاسفهای چون پل ریکور و یورگن هابرماس بر این باورند که در یک گفتوگوی موثر، باید بپذیریم که بخشی از حقیقت نزد دیگری است، پزشکیان نیز با پذیرش دیدگاههای مختلف، سعی دارد تضادهای بالقوه را به فرصتهایی مغتنم برای حل مسائل تبدیل کند. او در این مسیر به دنبال برقراری رابطهای تعاملی است که نیازمند همکاری میان تمامی ذینفعان باشد.
۴- توجه به تجربیات گذشته- پزشکیان به تجارب قبلی توجه دارد و در انتخاب مدیران جدید، سعی میکند از این تجربیات بهرهبرداری کند. او به خوبی میداند که هر مدیریتی، چه درست و چه نادرست، درسهایی برای یادگیری دارد و در تلاش است تا از دانش و تجربیات گذشته برای پیشبرد سیاستهای خود بهرهبرداری کند. این رویکرد نشاندهنده اهمیت شناخت ریشهای مشکلات و تلاش برای ارائه راهکارهای موثر است. به عبارتی، او همچون جراحی که به آناتومی دقیق اعضای بدن تسلط دارد، به پیچیدگیهای مدیریتی نیز توجه میکند و سعی میکند راههای درمانی مناسبی برای آنها پیدا کند.
۵- گردش آزاد نخبگان- پزشکیان، با وجود برخی محدودیتهای ناگزیر، به نظر میرسد از همان ابتدا به گردش آزاد نخبگان و به کارگیری ایدهها و نظرات جدید توجه داشته باشد. اگر چه تا رسیدن به یک استاندارد جهانی در این مورد، راه زیادی در پیش است، اما این توجه پزشکیان به نخبگان و فعالان حوزههای مختلف میتواند به عنوان منبعی ارزشمند برای پیشرفت کشور محسوب شود. در این راستا، بازوی مشاورتی معاونت راهبردی رییسجمهور و محمدجواد ظریف نیز نقش مهمی در سیاستگذاریها و یاری رساندن به پزشکیان ایفا میکنند. این همکاری نه تنها به تقویت رویکرد مشارکتگرا کمک میکند، بلکه به تسهیل روند تصمیمگیریها و ایجاد هماهنگی میان نهادهای مختلف نیز منجر میشود.
۶- توجه به مشکلات مزمن و حل آنها- پزشکیان با درک عمیق از چالشهای موجود، از جمله مشکلات اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، در تلاش است تا به حل تدریجی و بنیادی این مسائل بپردازد. او با وجود محدودیتهای زمانی، دستکم در مقام سخن سیاستهایی را دنبال میکند که بهبود وضعیت عمومی را در اولویت قرار دهد. این توجه به مشکلات مزمن و تلاش برای حل آنها، از ویژگیهای مثبت مدیریت اوست. همان گونه که یک جراح میداند برای بهبود سلامت بیمار باید به مشکلات بنیادی و مزمن توجه کند، پزشکیان نیز با تمرکز بر ریشههای مشکلات اجتماعی و اقتصادی، به دنبال ارایه راهکارهای موثر با نتایج بلندمدت است.
نتیجهگیری- سیاستهای مدیریتی مسعود پزشکیان با تأکید بر سه محور ساختاری مشارکتجویی، تحولگرایی و پرهیز از هیجانزدگی و نیز توجه به تجربیات گذشته و تأکید بر گردش آزاد نخبگان، نقاط قوت بارزی دارد که تا همین مرحله آن را از دولتهای قبلی متمایز میکند. این رویکردها، در بلندمدت نه تنها میتواند به برقراری وفاق ملی در معنای واقعی کلمه کمک کند، بلکه به ارتقای سطح کیفیت زندگی مردم و بهبود شرایط کشور نیز منجر خواهد شد و همین میتواند به عنوان الگویی برای مدیریت موثر در آینده مطرح میشود و به تحقق اهداف راهبردی کشور یاری رساند.