به گزارش مردم سالاری آنلاین به نقل از خبرآنلاین ،بازگشت محمدجواد ظریف، به عنوان معاون راهبردی مسعود پزشکیان به دولت چهاردهم با واکنش های مختلف رو به رو شده است. او در جلسه هیات دولت روز چهاشنبه ۷ شهریورماه با حضور در این جلسه بازگشت خود را علنی کرد. اگرچه بعد از دیدار اعضاء هیات دولت چهاردهم با رهبر انقلاب، ظریف خبر داد که پس از «پیگیری و رایزنی» و «دستورکتبی» مسعود پزشکیان، به معاونت راهبردی بازگشته است. او در همین مطلب از «حضور دیرهنگام در دیدار رهبری» نیز پوزش خواسته بود.
غیبت فیزیکی ظریف از دولت نزدیک به دو هفته طول کشید. ۲۲ مردادماه او در شبکه اجتماعی ایکس از استعفای خود خبر داده و نوشته بود که «برخی مردودین از جانب مردم، با تفسیر عجیبی از قانون مصوب ۱۴۰۱ ، اشتغال بنده در مشاغل حساس را به بهانهای برای فشار بر دولت چهاردهم تبدیل کرده بودند. بنده نیز برای جلوگیری از هرگونه شائبه یا بهانه برای کارشکنی در کار دولت دکتر پزشکیان عزیز، هفته گذشته طی نامهای از معاونت راهبردی رئیس جمهور انصراف داده بودم».
روایت فشارها به ظریف و پزشکیان با استناد به قانون مصوب سال ۱۴۰۱ مبنی بر نحوه به کار گیری اشخاص در مشاغل حساس همان داستان علی لاریجانی در ایام انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ بود. اگرچه مخالفان ظریف دست به دامن قانونی تازه نوشته شدند تا او را از حلقه اصلی دولت فعلی کنار بزنند اما وضعیت ظریف و شمول قانون مذکور برای او آنقدر حرف و حدیث ابهام حقوقی و سیاسی داشت که مشخص بود این قانون بهانه است.
نیت کسانی که برای حذف ظریف بر پزشکیان و دولت فشار می آوردند هم همان جمله معروف لاریجانی در نامه به شورای نگهبان بود:« «یک کلام بگویید بنا داشتیم شما را حذف کنیم.»
حذف ظریف اما محقق نشد. اگرچه استعفای او در بازه زمانی آغاز بررسی صلاحیت ها باعث شد تا نام اش در ایام بررسی صلاحیت وزرای کابینه در مجلس از دولت برداشته شود و بهانه برای سنگ اندازی در مجلس به دولت کم، اما بازگشت او به دولت، حضورش در جلسه هیات دولت چهاردهم با چهره ای مصمم نشان از تجربه جدید در دولت چهاردهم است، تجربه موردی پیروزی «لابیهای پنهان» بر شبکه ریشهدار خالصسازی و تندروی.
با آغاز روزهای کار دولت چهاردهم هر آنچه درباره وعده ها و مطالبات مبهم باشد یک نکته مشخص شده است؛ پزشکیان مرد لابی های پنهان و البته مدارا کردن است. او ترکیب کابینه اش را به شکلی چید که بتواند در گرفتن رای اعتماد چانه زنی کند. در کنار این مسیر به نظر می رسد مساله ظریف با لابی های پنهان با لایه های بالای نظام و نهادهای ذی ربط در این حوزه حل شده است.
حتی اگر همان ساعت های بازگشت ظریف به کابینه، حمید رسایی در توئیتی این اقدام را خلاف قانون بداند و برای پزشکیان خط و نشان بکشد، باز هم مشخص است پزشکیان مسیر بازگشت ظریف به کابینه را آنقدر بی صدا و محکم طی کرده که جا برای اقدامی از جانب امثال رسایی و ثابتی باقی نماند و واکنش هایشان به اخم و تخم در فضای مجازی یا صحن مجلس محدود شود.
پزشکیان در زمان رفتن ظریف از کابینه گفت که او «مشاور» است و حتما از تجربه افراد استفاده می شود. همان زمان که در مجلس در حال پاسخ به این سوال و مصاحبه در اینباره بود اما می دانست که قرار نیست ظریف مشاور بماند.
از ۲۱ مرداد که ظریف استعفا داد تا ۶ شهریور که خبر بازگشتش منتشر شد، مسعود پزشکیان با این استعفا موافقت نکرد. خبر یک دیدار میان ظریف و پزشکیان نیز به صورت عمومی منتشر شد. با این حال پزشکیان نه واکنش عمومی نشان داد، نه خط و نشان کشید و نه انتقادی از فشارها برای رفتن ظریف کرد.
پزشکیان بر خلاف ظریف استاد سخنوری نیست و نمی تواند با چیدن کلمات در کنار هم معجزه خلق کند اما رویه و راهبرد دیگری را در دستورکار خود درباره دولت اش در پیش گرفته؛ لابی های پنهان و تایید های محکم برای برهم زدن سناریوهای حمله به نزدیکانش در دولت و حذف آن ها.
حمید رسایی جزو اولین کسانی بود که درباره بازگشت ظریف به دولت در توئیتر نوشت: «در صورت صحت ادعای آقای ظریف و ابقای وی در جایگاه معاونت، مطابق قانون، اولاً این حکم معاونت راهبردی کان لم یکن (یعنی باطل) و ثانیاً مرتکب (یعنی آقای پزشکیان) به محرومیت از حقوق اجتماعی درجه ۵ ماده ۱۹ قانون مجازات اسلامی (۵ تا ۱۵ سال محرومیت) محکوم میشود.»
نویسنده کیهان بخش دوم این انتقاد را کامل کرد و او نیز با تیتر «چند پرده از بیصداقتی ظریف» نوشت: «آقای ظریف پس از معرفی کابینه پیشنهادی آقای پزشکیان، شامورتی بازی درآورد و با تظاهر به اینکه از کابینه پیشنهادی راضی نیست، ژست استعفا از معاونت راهبردی را گرفت. (هرچند که علت اصلی ناراحتی وی، ممنوعیت قانونی ناشی از تابعیت دوگانه فرزندان بود).»
ظریف نماد رای مردم در کابینه چهاردم در کنار خود مسعود پزشکیان است. او شمایل مقاومت بدون حاشیه در مقابل جریانی است که تصور می کند از هر انتخابات و کابینه ای باید ترکیب باب میل آن ها بیرون بیاید.
بسیاری معتقدند که حضور ظریف در افزایش میزان رای به مسعود پزشکیان موثر بود. علاوه بر این حضور ظریف در دولت پزشکیان نشان می دهد که بخشی از سیاست های خارجی و پرونده ای همچون FATF می تواند به چه سمت و سویی برود.
تردیدی نیست که موضوع ظریف و حضورش در دولت و فشار برای کنار رفتن او تازه در ابتدای راه است. صحن مجلس که آغاز به کار کند صداهایی در این زمینه بلند می شود اما بعید است نتیجه ای داشته باشد.
آنچه در مورد محمدجواد ظریف در دولت پزشکیان رخ داد تجربه ای از اهمیت لابی گری پنهان است. لابی هایی که البته باید در یک بده بستان سیاسی رخ دهد اما کارت هایی را در دست رییس دولت باقی نگه می دارد تا بتواند در زمان مقتضی برای امثال ظریف مصرف کند.