جبهه پايداری، زخمی از شکست‌‌های پياپی

گروه سياسي- رحمان زين الدين: دولت دوم احمدي نژاد سعي کرد که برخلاف مجلس هشتم، مجلسي در راس امور تقنيني کشور قرار گيرد که بيشترين همگرايي با دولت کريمه داشته باشد. بنابراين بسياري از وزراي مستعفي يا نيروهاي نزديک به خود را ترغيب کرد تا در انتخابات مجلس نهم ثبت نام کنند تا حداقل در خانه ملت از بابت عدم حضور ياران لاريجاني خيالي آسوده داشته باشد.بر همين اساس امثالي مانند مهدي کوچک زاده، حميد رسايي، مسعود ميرکاظمي، جواد کريمي قدوسي، محمود نبويان، مرحوم روح الله حسينيان، علي اصغر زارعي، عليرضا زاکاني، نصرالله پژمانفر، حسين طلا، اميرحسين قاضي زاده‌‌هاشمي و ... در انتخابات نهمين دوره مجلس شوراي اسلامي ثبت نام کردند و به خانه ملت نيز راه يافتند.
به گزارش مردم سالاری آنلاین ،پس از يک سال از حضور اين افراد در مجلس، مردم در خرداد سال 92 دوباره به پاي صندوق‌‌هاي رفتند و اين بار دولتي را انتخاب کردند که بطور کامل با دولت مستقر متفاوت بود و حسن روحاني را به رياست جمهوري رساندند.
آغاز مذاکرات در عمان پس از تحريم‌‌هاي فلج کننده
دوسال قبل از برگزاري انتخابات رياست جمهوري زمانيکه باراک اوباما رئيس جمهوري آمريکا بود، اقدام به اجراي تحريم‌‌ها عليه ايران گرفت و اولين دوره تحريم‌‌هاي فلج کننده برعليه مردم ايران اجرا شد. احمدي نژاد که تا قبل از آن قطعنامه‌‌هاي شوراي امنيت بخصوص فصل هفتم منشور ملل متحد را کاغذ پاره مي‌دانست، ناگهان با موج همراهي و همگرايي کشورهاي جهان حتي دوستان ايران از جمله چين و روسيه و حتي کشورهاي کوچکي مانند جيبوتي و اريتره با تحريم‌‌هاي سازمان ملل مواجه شد.
در اين بين چندين بار از رهبر انقلاب درخواست کرد که مذاکراتي که رهبري آنرا سعيد جليلي به عنوان دبير شوراي عالي امنيت ملي برعهده داشت، به شخص وي واگذار کند تا به شکلي به بيانيه خواني جليلي در مذاکرات پايان داده و تحريم‌‌هاي ايران را دوباره بردارد.
اما رهبري با سپردن آن به احمدي نژاد مخالفت کرد ولي بطور محرمانه به وزير خارجه جديدالوردش (صالحي) سپرد تا در عمان مذاکرات محرمانه را کليد بزند.
پيش از اينکه روحاني که بر مسند رياست جمهوري بنشيند بدون اينکه از موضوع مذاکرات محرمانه اطلاع داشته باشد، شعار رفع تحريم‌‌ها را داد و مردم هم به اين شعار راي دادند.
پس از يرگزاري انتخابات مذاکرات وارد فاز جديدي شد و مسئوليت آن در وزارتخانه باقي ماند. محمدجواد ظريف که در دولت جديد وزيرامورخارجه شد پرونده را به سرعت در دست گرفت و براي به سرانجام رساندن آن چندين دوره مذاکرات فشرده برگزار کرد.
در حين برگزاري اين مذاکرات نمايندگاني که با حمايت احمدي نژاد بر کرسي‌‌هاي سبز بهارستان نشسته بودند، اقدام به مخالفت با مذاکرات کردند و آنرا از نظر خود مخالف اصول انقلاب دانستند که بايد براي رسيدن به آن «پايداري» کرد.
براي همين اولين متينگ سياسي خود را در سفارت سابق آمريکا براي برگزاري مذاکرات هسته اي با 1+5 اعلام کردند.
همين نشست که باعنوان «دلواپسيم» برگزار شد، هسته اصلي حزبي که اين روزها نامش را زياد در رسانه‌‌ها مي‌شنويم، گذاشته شد؛ يعني جبهه پايداري.
بعدها اين حزب رهبر معنوي خود را مصباح يزدي قرار داد و از دو آيت الله ديگر نيز دعوت کرد تا شوراي فقاهت اين حزب را تشکيل دهند. همين حزب بعد از امضاي برجام ميان ايران و 1+5 بزرگترين مخالف آن شد و حتي در مجلس دهم توسط مجتبي ذوالنوري آنرا در صحن مجلس به آتش کشيد. علي لاريجاني که رياست اين سه دوره مجالس هشتم، نهم و دهم را برعهده داشت، درباره اين افراد به صراحت چندين بار در صحن مجلس از عهدشکني و غيرقابل اعتماد بودن آنها گلايه کرد و پس از رياست از مجلس نيز اين گروه را تعداد محدودي دانست که در عين حال صداي بلندي دارند.
اين افراد در نهايت در دوره رياست جمهوري سيزدهم بسياري از پست‌‌هاي دولتي و کليدي را تصاحب کردند و تقريبا اميدوار بودند که با نقشه‌‌هايي در سر دارند، در آينده رئيس جمهوري مستقر را مي‌توانند به عنوان رئيس مجلس خبرگان و سپس در مسندي بالاتر پس از تغييرات در کشور بگمارند. اما ناگهان ابراهيم رئيسي که براي افتتاح پروژه اي به مرز ايران و آذربايجان سفر کرده بود، در پروازي ناموفق به شهادت رسيد و تمامي دنيا در برابر چشمان اين گروه تيره و تار شد.
اولين و دومين شکست پايداري
البته اين گروه چون در پست‌‌هاي حساس دولتي حضور داشت، در اسفندماه سال گذشته که مسئوليت برگزاري انتخابات دوازدهمين دوره مجلس را برعهده داشت، سعي کرد که بازهم مجلس مانند مجلس نهم بيآفريند اما حتي با عدم حضور مردم در پاي صندوق‌‌هاي راي بيش از 90 نماينده اصلاح طلبي و اعتدالي به مجلس وارد شدند و اولين شکست اين گروه رقم خورد.
دومين شکست آن‌‌ها سقوط بالگرد رئيس جمهوري شهيد بود که ناگهان همه آرزوهاي خود را در برابر چشمانشان دود شده و مي‌ديدند که به هوا مي‌رود. پس از تشکيل مجلس شوراي اسلامي عليرضا زاکاني که در ابتداي دولت سهم خود را براي پوششي بودن در انتخابات سيزدهمين دوره رياست جمهوري دريافت کرده بود، به شهرداري تهران رفت و از نمايندگي استعففا داد. اما وي در ابتداي تشکيل مجلس يازدهم به همراه علي اکبر کريمي و روح‌الله نجابت موضوع عدم تصويب اعتبارنامه غلامرضا تاجگردون را مطرح کردند و در نهايت از تصويب آن در مجلس با اينکه شوراي نگهبان مخالفتي نداشت، جلوگيري کردند.
سومين و چهارمين شکست پايداري
اما اين بار در مجلس دوازدهم زاکاني نبود و مالک شريعتي و اميرحسين ثابتي اين مهم را برعهده گرفتند که اين بار به دليل حضور 90 نفر از نمايندگان متمايل به اعتدال و اصلاحات نقشه آنها بر آب شد و بازهم شکست خوردند. اين سومين شکست آنها از اسفندماه گذشته تاکنون بوده است.
اما چهارمين شکست آنها پيروزي مسعود پزشکيان در انتخابات بر سعيد جليلي نامزد راديکال جناح راست بود. مسعود پزشکيان که در انتخابات تنها نامزد اصلاح طلبان بود، در مناظرات درخشيد و حتي زاکاني که اين بارهم نقش پوششي را براي سعيد جليلي بازي مي‌کرد، به صراحت گفت که تا انتهاي انتخابات مي‌ماند و اجازه نمي‌دهد که پزشکيان رئيس جمهور شود، اما نه فقط تا انتها در بازي نمايند بلکه پزشکيان نيز رئيس جمهور شد. اين شکست ديگري براي جبهه پايداري يا همان دلواپسان قديمي بود.
پنجمين شکست پايداري
پنجمين شکست طي چند روز گذشته رخ داد. يعني زمانيکه همگان منتظر عدم راي تندروها به محمدرضا ظفرقندي، سيدرضا صالحي اميري، احمد ميدري و عبدالناصر همتي به عنوان 4 وزير پيشنهادي اصلاح طلب دولت پزشکيان از سوي آنها بودند، به ناگهان در دقايق واپسين، پزشکيان در صحن مجلس حضور يافت و در نطقي آتشين تمامي نقشه‌‌هاي آنها را برآب کرد و راي تمامي وزراي خود را از مجلس گرفت.
درحاليکه طي چند روز گذشته و در خلال بررسي صلاحيت وزراي پيشنهادي اميرحسين ثابتي، ابراهيم رضايي، مالک شريعتي و حميد رسايي بصورت آشکار و به عنوان سربازان خط مقدم و محمود نبويان، مرتضي آقا تهراني و نصرالله پژمانفر با لابي‌‌ها و رايزني‌‌هاي سنگين به دنبال عدم راي آوري اين چهار نفر بودند که با سعي و تلاش محمدرضا عارف معاون اول رئيس جمهوري، شهرام دبيري معاون پارلماني و شخص محمدباقرقاليباف به عنوان رئيس مجلس، تمامي وزرا راي اعتماد گرفتند و پنجمين شکست سنگين جبهه پايداري رقم خورد.
يه نظر مي‌رسد با مشت‌‌هاي سنگيني که بخصوص در دقايق پاياني راي اعتماد از سوي رئيس جمهوري بر صورت جبهه پايداري و سخنانش درباره هماهنگي تمامي وزرا با رهبر انقلاب گفته شد، اين گروه کم تعداد اما پرصدا تا مدتها نتواند سر بلند کرده و دوباره پرو بال بگيرد. بخصوص اينکه با تعويض دولت، بسياري از نيروهاي اين جريان از دستگاه‌‌هاي اجرايي پيش از اين خارج شده يا به زودي خارج خواهند شد، که اين نيز باعث مي‌شود تا اين جريان دوباره به سوراخي خزيده و دوران فترت خود را آغاز کند. در عين حال جريان پيروز در انتخابات و حتي اصولگرايان سنتي که پايداري را به عنوان پاجوش قلمداد مي‌کردند، بايد مواظب باشند که دوباره اين جريان فرصت عرض اندام پيدا نکند، چون اينبار زخمي از قاليباف و يارانش و اصلاح طلبان و اعتداليون به دنبال مصادره تمامي ارکان قدرت با سرعت و شدت بيشتر به سمت خالص سازي حرکت خواهد کرد.