مسعود پزشکیان نهمین رئیسجمهور و رئیس چهاردمین دولت جمهوری اسلامی ایران اولین ماهگرد ریاست جمهوری خود را در روزهای آتی پشت سر خواهد گذاشت.
در اولین ماه فعالیت دولت، و به خصوص در روزهای پس از رای اعتماد و استقرار وزرا، درحالی که پزشکیان شعار وفاق ملی را برای دولت خود برگزید و محور فعالیتهای این دولت را اسناد بالادستی نظام و برنامه هفتم توسعه معرفی اعلام کرد، انتصابات نابجا و بهکارگیری افرادی که سابقا حمایت علنی از آشوبهای فتنه ۸۸ و ۱۴۰۱ را در کارنامه داشته و عناد خود با نظام را نشان دادهاند، خطر دور شدن دولت چهاردهم از حکمرانی خادمانه و خدمتگزارانه به سمت حاشیه آفرینی را بیش از پیش به اذهان مردم گوشزد کرده و موجب نگرانی علاقهمندان به کشور و نظام از تکرار حاشیههای دولت اصلاحات و ناکارآمدیهای دولت روحانی شده است.
انتصابات اخیر در نهاد ریاست جمهوری و بخشهای مرتبط با حوزه دفتر رئیسجمهور و معاون اول و در وزارتخانههایی همچون نفت متاسفانه خاطره حاشیههای بیپایان و ناکارآمدیهای مداوم هشت سال دولت روحانی را به یاد همگان آورده است.
رئیسجمهور محترم در اولین قدمهای این دولت با وجود برخی انتصاباتی که شایسته تقدیر نیز است، افرادی را در مجموعه دفتر رئیسجمهور و نهاد ریاست جمهوری انتخاب نمودند که نه کارنامه اجرائی در خور توجهی داشتهاند و نه سابقه سیاسی مطلوبی در راستای اصول کلی نظام و همچنین منافع کشور را به ثبت رساندهاند.
مردود احتمالی گزینش
مسئول گزینش کشور شده است
محمدجعفر قائمپناه که به واسطه سابقه رفاقت با پزشکیان، در اولین روزهای دولت چهاردهم به عنوان معاون اجرائی رئیسجمهور و نهاد ریاست جمهوری انتخاب شد، نه تنها سابقه اجرائی چندان مشخصی را در کارنامه خود نداشته که مواضع شیطنتآمیز و خلاف واقع وی در آشوبهای 1401، آتشی بر تنور دروغ بافی معاندین بر علیه نظام و کشور بود.
وی در اثنای اغتشاشات 1401، در اظهار نظری عجیب و در حمایت از آشوب آفرینان، در اظهار نظری دروغ و التهاب آفرین مدعی آسیب به بینایی و تخلیه چشم بسیاری از افراد در اثنای آشوبها به واسطه شلیک و برخورد نیروهای امنیتی و دولتی شد.
انتصاب قائمپناه به منصب مهمی همچون معاونت اجرائی رئیسجمهور و نهاد ریاست جمهوری، با وجود چنین مواضع عجیب و التهاب آفرین و تنها به واسطه رفاقت با رئیسجمهور نگرانیها درباره آینده دولت چهاردهم را در همین ابتدای مسیر در میان افکار عمومی افزایش داده است.
عجیبتر اینکه فردی همچون قائم پناه، که خود به واسطه کارنامه نه چندان مطلوبش شاید بدون ارتباط پیشین با رئیسجمهور، در هر فرآیند گزینشی مردود و فاقد صلاحیت به شمار میآمد، در حکمی دیگر از سوی پزشکیان به عنوان مسئول ادارۀ امور گزینش کشور نیز انتصاب شده است.
قائم پناه در یکی از اولین اقدامات خود در مقام مسئول امور گزینش کشور، دستور بررسی مجدد افراد مردود در فرآیند گزینش آموزش و پرورش که مهمترین رکن تربیتی کشور به شمار میآید را صادر کرد و ظن و نگرانی درباره عملکرد احتمالی وی در دولت جدید را بیش از پیش کرد.
«اعتمادِ» حضرتی به اغتشاشات ۱۴۰۱
الیاس حضرتی که در روز گذشته به عنوان رئیس شورای اطلاعرسانی دولت منصوب شد یکی دیگر از افرادی است که سابقه نه چندان مطلوبی در ارتباط مالی با اختلاسگران و مجرمین مالی همچون شهرام جزایری و همچنین ارتباط و حمایت از فتنه گران، سؤالات و تعجب از مشی دولت جدید در انتصابات خود را بیش از پیش کرده است.
روزنامه زنجیرهای اعتماد به مدیرمسئولی حضرتی در طی آشوبها و اغتشاشات 1401 با سوء استفاده از این التهابات به یکی از ارکان تبلیغ علیه نظام مقدس جمهوری اسلامی بدل گشته بود و از این رهگذر سعی در بهرهبرداری جناحی از آب گلآلود اغتشاشات آن سال و ضربه به منافع ملی داشت.
سخنگوی دولت یا سخنگوی اغتشاشگران؟
فاطمه مهاجرانی سخنگوی جدید دولت، نیز از جمله افراد مسئله داری است که سوابق علنی در التهاب آفرینی و آشوب علیه نظام جمهوری اسلامی را به ثبت رسانده است.
فاطمه مهاجرانی در اثنای انتخابات اخیر و در جریان سفر انتخاباتی ظریف به اراک، با سو استفاده از اغتشاشات 1401 با نام بردن از یکی از کشته شدگان التهابات و اغتشاشات 1401 در این شهر، سعی در سوءاستفاده از وی برای مقاصد سیاسی و جناحی داشت.
وی در این سخنان عنوان داشته بود: «به عنوان یک مادر اجازه نخواهد داد مهرشاد شهید دیگری بر خاک بیفتد، اجازه نمیدهیم اندکی تمامیتخواه کوچههای ما را پر از خون جوانان کنند.»
مهاجرانی در شرایطی، نظام را به تمامیت خواهی متهم نمود که مشی مدعیان اصلاحات و جناح مطبوع وی در طی دوماه اخیر در حرکت آشکار به سمت تمامیتخواهی، خالصسازی و درخواست قلع و قمع افراد غیر همسو با دولت پزشکیان، تمامیت خواهی واقعی مدعیان اصلاحات را در چشم ملت آشکار ساخت.
فاطمه مهاجرانی در حالی به سخنگویی دولت جمهوری اسلامی ایران منصوب شد که سابقه نه چندان مطلوب وی در مسئولیتهای قبلی به خصوص در مقام ریاست سازمان ملی پرورش استعدادهای درخشان، نشانگر ناکارآمدی وی در حوزه اجرا بوده و مضاف بر این بر اساس برخی شنیدهها ابهامات جدی درباره اعتبار مدرک تحصیلی دکتری وی وجود دارد.
از توهینهای سخیف به نظام
تا تصاحب میز در وزارت نفت
کسری نوری که بهعنوان مشاور وزیر و سرپرست دفتر وزارتی نفت از سوی پاک نژاد وزیر جدید منصوب شد، از جمله افرادی است که قرائن و شواهد حاکی از عناد وی با نظام بوده است.
نوری در مهرماه سال 1391 در یادداشتی که در صفحه شخصی خود در فیسبوک به اشتراک گذاشته بود با توهین به نظام جمهوری اسلامی و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی عنوان داشت: «سخنان عزیز جعفری فرمانده سپاه مبنی بر قطعی بودن وقوع جنگ بیش از پیش نشان میدهد که جریان حاکم در جمهوری اسلامی دیگر به هیچ عنوان به ادامه حیات در فضائی خالی از تنش امید ندارد. حاکمیت جنگ سالاران افسار گسیخته در اسرائیل و عربدهجویی و بد مستیهای گاه و بیگاه آنها نیز همقطارانشان در تهران را برای دمیدن به تنور جنگ و خشونت بیشتر تحریک میکند. در چنین شرایطی تنها یک درگیری و نزاع منطقهای یا فرا منطقهای است که میتواند سرپوشی بر بیکفایتیهای حاکمان و بهانهای برای خاموش کردن منتقدان باشد. هم افزایی تفکر ویرانگری در تهران و تلآویو به حدی رسیده که دور از ذهن نیست دکتر استرنج لاوی در یکی از دو پایتخت پیدا شود و همین امروز نخستین موشک را شلیک کند. آنچه روشن است غلبه تفکر کینهجویانه و حاکمیت جماعتی مبتلا به اختلالات هذیانی و تمایلات جنگ طلبانه در دنیا بر سرنوشت بشریت در هزاره سوم هزاره دیوانگان است.»
موارد بالا تنها گوشه کوچکی از انتصابات عجیب و عدم دقت دولت در تعیین مدیران و همچنین کادر اجرائی ارشد خود به شمار میآید.
رهبری: از عناصری که نامطمئن بودنِ خودشان را اثبات کردند، مطلقاً استفاده نکنید
این انتصابات و روند تعجب برانگیز دولت در بهکارگیری افراد مسئله دار که مواضع علنی در ضدیت با انقلاب و نظام داشتهاند در حالی صورت میپذیرد که رهبر معظم انقلاب پیش از این در مقطع انتخابات ریاست جمهوری با انذار نامزدهای انتخاباتی از بهکارگیری افراد زاویهدار عنوان داشتند:«کارگزاران خود را از کسانی قرار ندهید که ذرهای با انقلاب زاویه دارند. آن کسی که با انقلاب، با امام راحل، با نظام اسلامی ذرهای زاویه داشته باشد، او به درد شما نمیخورد؛ او همکار خوبی برای شما نخواهد بود»
رهبری همچنین به کرات دولتها را از به کار گیری عناصر و افرادی که نامطمئن بود خود را در بزنگاههای سیاسی همچون فتنه 88 نشان دادهاند برحذر داشتهاند.
ایشان در همین زمینه در 20 تیر 1394 با اشاره به عملکرد افراد در فتنه 88، فرمودند: «بعضیها هستند که نشان دادند و ثابت کردند که عناصر نامطمئنّیاند... بیاعتمادی خودشان را برای نظام ثابت کردند، برای کشور ثابت کردند، برای جمهوری اسلامی ثابت کردند؛ هم برای اسلامیّتش، هم برای جمهوریّتش... همینهایی که سال ۸۸ آن بازی را راه انداختند، خب اینها با جمهوریّت نظام جمهوری اسلامی مخالفت کردند، بدون هیچ منطقی، بدون هیچ حرف قابل قبول و پسندیدهی در مقابل آدمهای باانصاف... از عناصری که نامطمئن بودنِ خودشان را اثبات کردند، مطلقاً استفاده نکنید.»
رهبر معظم انقلاب همچنین در پنجم شهریور 1393، در همین زمینه اظهار داشتند:« بر اساس همین درس از فتنه ۸۸ است که تأکید میشود «مسئله فتنه و فتنهگران، از مسائل مهم و از خطوط قرمز است... باید حتماً خطوط قرمز و خطوط فاصل رعایت شوند»
رئیسجمهور، سرنوشت پیشینیان و آزمون بزرگ
اینک رئیسجمهور محترم در معرض آزمونی بزرگ در حوزه انتصابات و چینش دولت قرار دارد.
مسعود پزشکیان،با نگاهی کوتاه به دولتهای پیش از خود میتواند مسیر آینده دولت چهاردهم را مشخص سازد. حاشیههای بیپایان و مضر دولت اصلاحات، ناکارآمدی و سوءمدیریت دولت روحانی و در مقابل آن سه سال فعالیت امیرکبیروار شهید رئیسی در برابر چشمان پزشکیان قرار دارد.
بدون شک انتصابات افراد مسئله دار نه تنها کمکی به توسعه و پیشرفت مدنظر پزشکیان، سند چشمانداز و برنامه هفتم توسعه نمیکند که دولت را در چاه ویل حاشیههایی خواهد انداخت که در طی 4 سال در برابر دیدگان ملت ایران قرار دارد.
پزشکیان بهتر از هر کسی به این نکته احاطه دارد که افراد زاویهدار نه تنها نفعی برای وی به همراه نخواهد داشت بلکه این افراد وی را به عنوان پلی برای مطامع و خواستههای جناحی و باندی خود دیده و هیچ دلسوزی برای وی نخواهند داشت.