بهرام پارسایی نماینده ادوار مجلس شورای اسلامی در گفتوگو با خبرنگار ایلنا، در آسیبشناسی از عدم حضور ۵۰ درصد مردم در انتخابات گفت: مشارکت مردم در این دور از انتخابات ریاست جمهوری نشان داد که از خیلی از مسائل ناراضی هستند. یعنی شاید فکر کردند بهترین راه برای بیان نارضایتی عدم مشارکت است. در دور اول ۶۱ درصد و در دور دوم اکثریت بیش از ۵۰ درصد بود. امیدوارم حاکمیت، مسئولان ارشد به ویژه قوای سهگانه و هرکسی که در کشور صاحب نفوذ است صدای مردم را بشنوند. شاید خیلی از رأیهایی هم که داده شد، اعتراضی بود یعنی رأی با موافقت نبود. مثلا رأیهایی که در دور دوم به آرای آقای پزشکیان اضافه شد را میتوان در این مقیاس سنجید. یعنی اگر بخواهیم واقعبینانه فکر کنیم، مردم از شرایط موجود در عرصه سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی، رضایت ندارند و این عدم مشارکت کاملا گویا است و این کار آقای پزشکیان را خیلی سنگین میکند و باید صدای ملت شنیده شود. وقتی آقای جلیلی با اقتدار میگویند ما همان راه را در چارچوب دولت سایه ادامه میدهیم، به نظرم کار را مشکلتر کرده و امثال آقای جلیلی نمیخواهند صدای ملت را بشنوند.
وی افزود: مردم واقعا رک و شفاف حرفشان را زدند. شاید صحنهای که احساس میکردند کمترین هزینهای برایشان دارد، همین انتخابات بود که وضعیت نشان داده شد. بعضیها انتخابات را به معنای تأیید یا عدمتأیید نظام میدانند. اما به نظر یکی از پیامهایی که حاکمیت و دولت منتخب باید بگیرند این است که ببینند مردم چه میخواهند و مسائل کلان را براساس اصل ۵۹ قانون اساسی به رفراندوم بگذارند. موضوعی که وجود دارد این است که در دولت قبلی نشان داده شد که حتی طرفداران دولت قبل هم خیلی از وضعیت راضی نیستند و اینکه آقای جلیلی اعلام کرد که من راه دولت سیزدهم را ادامه میدهم ریزش شدیدی در آرای طرفداران سیاستهای فعلی ایجاد کرد.
این فعال سیاسی یاد آور شد: اگر آرای دقیق و درست را حساب کنیم، تقریبا یک پنجم جمعیت کشور طرفدار سیاستهای دولت گذشته هستند. اگر حاکمیت و دولت میخواهند در برنامههایشان موفق باشند و اعتماد مردم را جلب کنند به نظرم باید در سیاستهایشان تجدیدنظر کنند، به ویژه در سیاستهای خارجی که اکثر مردم از آن ناراضی هستند و پیام مردم در آن کاملا مشخص است.
وی تصریح کرد: مهاجرت ایرانیان از کشور برآمده از سیاستهای غلط است و کمتر کسی از روی رضا و رغبت مهاجرت میکند. یعنی اگر کسی در کشورش امکانات و شرایط برای زندگی فراهم باشد، به ندرت مهاجرت میکند. آمار مهاجرت در کشور ما از ۱۰۱ کشور جهان بیشتر است. یعنی به طور مثال آمار مهاجرت از جمعیت دانمارک، نروژ و ترکمنستان، بیشتر است. نرخ مهاجرت ایرانیان ۲ برابر کرواسی، گرجستان، ۳ برابر قطر، ۴ برابر لتونی و ۹ برابر قبرس است. یعنی با این جمعیتی که از کشور ما مهاجرت کرده ما یک ایران دیگر خارج از کشورمان داریم که در کشورهای سراسر دنیا تکه پاره شدهاند. این نتیجه سیاستهای غلط فعلی است که اگر واقعا ایران را آباد کنیم و یک ایران مستقل نه فقط در شعار بلکه در عمل داشته باشیم، این جمعیت مهاجر هم میبینند که کشورشان شرایط زندگی را دارد و برمیگردند.
پارسایی یادآور شد: تا زمانی که افرادی مثل جلیلی و دیگران دولت سایهشان را آشکار کرده و از گفتن این حرفها، کارشکنیها، اعمال نظر و نفوذشان ابایی ندارند، بعید میدانم بتوان چشمانداز روشنی را برای کشور دید و حاکمیت باید جلوی این افراد را بگیرد. در کشورهای دیگر در یک رقابت ریاست جمهوری وقتی نامزدی رأی نیاورد، دیگر دخالتی در امورات نمیکند. اما در کشور ما به صراحت میبینیم کاندیدایی که کمتر از ۲۰ درصد به او رأی دادند یعنی به سیاست او هم رأی ندادند، میآید در کار دولت فعلی دخالت میکند و به شکل علنی میگوید من برنامههای قبلیام را با قدرت بیشتری پیش میبرم.
این فعال سیاسی در پاسخ به این که نگرانی بابت کارشکنی احتمال عوامل دولت سایه در دولت چهاردهم وجود دارد چه اقداماتی باید برای مقابله با این کارشکنی صورت بگیرد، گفت: به نظر من اقتدار آقای پزشکیان را میطلبد که به عنوان رئیسجمهور وظیفهاش را در چارچوب قانون اساسی انجام دهد. اینطور اقدامات، اقداماتی فراقانونی بوده و در هیچ جای قانون اساسی دیده نشده است تا افرادی برای خودشان یک دولت در سایه تشکیل دهند و هرکاری دوست دارند انجام دهند.
وی افزود: به نظر من اقتدار دولت در اجرای قانون، جمع کردن بساط این افراد و کارشکنیها است. با توجه به آنکه رئیسجمهور اختیار تام ندارد، نیاز دارد تا حاکمیت هم به این تصمیم رسیده باشد که به دولت کمک کند تا بساط این دولت سایه را جمع کند. در سالهای قبل هم که هنوز این کارشکنیها به این شدت نبود، آقای خاتمی میگفتند که هر ۹ روز ما یک بحران داشتیم. یا دولت آقای روحانی لوایح ۵گانه FATF را به مجلس دهم داد و مجلس زیرفشار، تهدیدهای پیامکی و فشارهای گوناگون بالاخره آن را تصویب کرد. اما آقای پورمحمدی گفتند که آقای جلیلی در مجمع مخالفت کردند و دیگران هم همراهیشان کردند و در نهایت طرح بایکوت شد. یعنی اگر نهادهایی برآمده از رأی ملت در مقابل افراد فراقانونی کم بیاورند، هیچ امیدی به بهبود وضعیت نیست مگر اینکه دولت محکم بایستد.
پارسایی یادآور شد: حتی آقای روحانی نتوانست لایحهای را که مجلس تصویب کرده بود، کاری دربارهاش انجام دهد و مجمع تشخیص مصلحت و آقای جلیلی که در شورای عالی امنیت ملی بودند جلوی آن کار را گرفتند. بنابراین رئیس جمهور باید خواستار اجرای قانون اساسی باشد و مورد حمایت قرار بگیرد. با توجه به آنکه رئیس جمهور در کشور ما مثل کشورهای دیگر در جایگاه نخست نیست، نیاز به حمایت دارد تا بتواند در اجرای قانون اساسی موفق باشد. همچنین مردم چه آن گروهی که رای دادند و چه اکثریتی که رای ندادند باید به شکلی مطالبهگر باشند تا رئیس جمهور زمینه مطالبهگری مدنی آنان را بدون آنکه آسیبی به آنان وارد شود فراهم کند.
وی در پاسخ به این سوال که بخشی از بدنه تندرو جریان اصولگرا مردم را به خاطر انتخاب آقای پزشکیان سرزنش کرده و سعی میکنند آنان را نسبت به دولت سوم روحانی بترسانند. برای جلوگیری از این مسئله باید چه اقداماتی صورت بگیرد، گفت: ما تا جایی که این گروه را میشناسیم منطقی بر گفتارشان حاکم نیست. یعنی آسمان و ریسمان میکنند، نقد نمیکنند، بلکه تخریب کرده یا مغرضانه صحبت میکنند. وگرنه همه میدانند دولت آقای روحانی موفقتر از دولت سیزدهم بود. یعنی آمارهای غلطی میدهند. به عنوان مثال گوشت کیلویی ۸۰ هزار تومان دولت آقای روحانی را در دولت آقای رئیسی ۸۰۰ هزار تومان میخرند. اصلا دولت سیزدهم چه مزیتی داشته که مردم را از دولت آقای روحانی میترسانند؟ نمیخواهم از دولت روحانی دفاع کنم اما عملکرد ایشان بسیار موفقتر از دولت سیزدهم بود و این گفتارشان قطعا خوراکی برای طرفداران افراطی خودشان خواهد بود که به صورت تعصبی برخورد میکنند. وگرنه خودشان هم میدانند، قیاس معالفارق بوده و نمیتوان تریبون را خاموش کرد. مردم خودشان قضاوت میکنند و میدانند چه کسی درست یا غلط میگوید. بنابراین این حرفها فقط خوراکی برای مجموعه داخلی خودشان است.
پارسایی در پاسخ به این سوال روابط دولت آقای پزشکیان با قوای دیگر در چه مسیری خواهد بود، گفت: قطعا آقای پزشکیان کار راحتی پیش رو نخواهد داشت. چون در مجلسی که الان تشکیل شده، با توجه به سابقه مجلس یازدهم، برخی نمایندگان کردار و رفتارشان در تقابل با خواستههای اجتماعی مردم، نادیده گرفتن اعتراضات و نشنیدن صدایشان است. امیدوارم آقای قالیباف با این شوکی که به او وارد شد به خودش آمده باشد و بتواند به شکلی مجلس را مدیریت کند تا با تعداد افراد متعادل و متمایل به اصلاحطلبی که در مجلس هستند بتوانند با هم رایزنی کرده تا چالش جدی میان دولت و مجلس به وجود نیاید. زیرا در نهایت ملت چوب این اختلافات را میخورد. قوهقضائیه هم سیاستهای خودش را دارد. اینکه چه انسجامی بین دولت، مجلس و قوه قضائیه به وجود بیاید میتواند به سیاستها و توصیههای رهبری هم ربط داشته باشد.
این فعال سیاسی در مورد توصیه خود به پزشکیان برای حل چالشها در مسیر پیش رو، گفت: توصیه من به آقای پزشکیان آن است که حتما باید از تجربیات موفق و ناموفق دولتهای دیگر استفاده کند. از ناموفقها درس بگیرند و از تجربیات موفق هم استفاده کند. بر اجرای قانون اساسی اصرار داشته باشد. مشکل اصلی در کشور ما عدم اجرای قانون اساسی است. در عینحال راه تعاملی با دو قوه دیگر پیش بگیرد تا بتواند کارها را به خوبی پیش ببرد. در حال حاضر ایشان در رقابت با آقای جلیلی پیروز شدند اما اکثریت آنهایی بودند که رأی ندادند. یعنی باید حتما دیدگاههای آنها را در نظر بگیرد. یعنی آنهایی که مانند این دو جناح لیدر یا گروه خاصی ندارند، بتوانند رو در رو با آقای پزشکیان صحبت کنند. یعنی باید کار کارشناسی صورت بگیرد و ببینند علت آنکه انتخابات را به رسمیت نشناختند، شرکت نکردند چیست و سعی کنند در جهت جلب رضایتشان گام بردارد.
وی افزود: من فکر میکنم اگر آقای پزشکیان بر اجرای قانون اساسی و به ویژه فصل سوم که حقوق ملت است اصرار داشته باشد میتواند نظر دیگران را جلب کند گرچه کار سختی است اما شدنی است. به هر حال طیف تندرو دست از کارشکنی برنمیدارند. مورد دیگر آنکه شفاف با مردم صحبت کند. هرجایی میخواهد قانون را اجرا کند، یا افرادی را معرفی کرد که در راستای اجرای قانون اساسی است اما برای او چالش و مزاحمت ایجاد کردند، شفاف برای مردم توضیح دهد. ما انتظار استعفا نداریم بلکه به صورت شفاف برای مردم روند کار را توضیح دهند.
پزشکیان تصریح کرد: امیدواریم کشورمان روزهای بهتری در پیش داشته باشد و مردم از زیر بار مشکلات، فشارهای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی رها شوند. فقط توصیهام این است که اگر حجاب به مسائل عقیدتی گره خورده، در واقعیت این طور نیست بلکه یک مسأله اجتماعی است و باید صدای مردم را بشنوند. همانطور که گفتند من صدای معترضین سال گذشته خواهم بود، اگر در جایی به بنبست رسید با مردم شفاف صحبت کنند و از اهرم قانونی که اصل رفراندوم است استفاده کنند تا نام نیکی از خودشان به جای بگذارند و اولین رئیسجمهوری باشند که مسائل مهم اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی را به رأی مردم میگذارند.