به گزارش مردم سالاری آنلاین، امروز هند به عنوان سومین مصرفکننده بزرگ انرژی جهان و با انتظار افزایش سرمایهگذاری به بیش از ۳۰۰ میلیارد دلار تا سال ۲۰۳۰، امیدوار است بتواند از گاز طبیعی برای ایجاد تغییر در نقشه انرژی استفاده کند.
چشمانداز قابل پیشبینی برای انرژی هند این است که حجم تولید گاز طبیعی تا سال ۲۰۵۰ به ۶۰ میلیارد مترمکعب میرسد که ۷۳ درصد آن توسط منابعی که در آینده کشف میشوند تولید خواهد شد و مصرف گاز طبیعی دومین کشور پرجمعیت جهان از سطح فعلی ۶ درصد به ۱۵ درصد تا سال ۲۰۳۰ و ۴۵ درصد تا ۲۰۵۰ خواهد بود.در مقابل سهم زغالسنگ بعد از یک دوره افزایش، در نهایت کاهش مییابد و از ۴۴درصد به ۴۱درصد میرسد. انرژی هستهای با کمی افزایش از ۱درصد در سال ۲۰۱۸ به ۳درصد در سال ۲۰۵۰ و انرژی تجدیدپذیر از ۲۴درصد به ۱۱درصد خواهد رسید.
اقتصاد هند در سال ۲۰۳۰ با تولید ناخالص داخلی ۴،۹۰۰ میلیارد دلار، سومین اقتصاد بزرگ جهان شود، درحالیکه هند دارای منابع قابلتوجهی از زغالسنگ است، در منابع نفت و گاز نسبتا فقیر است. این کشور ۴.۵ میلیارد بشکه نفت خام و ۱.۳ تریلیون مترمکعب گاز طبیعی دارد، اما مصرف تجمعی آن طی سالهای آتی به مراتب بیش از این مقدار است.
این گزارش حاکی است؛ با رشد تقاضای انرژی در هند و در راستای متنوع سازی منابع تأمین انرژی، هند برای افزایش نقش گاز طبیعی در اقتصاد برنامهریزی کرده است. مصرف گاز طبیعی در هند قبل از سال ۲۰۰۳، به میزانی بود که این کشور از ذخایر خود گاز طبیعی تولید میکرده است؛ اما پس از آن برای تأمین نیاز داخلی خود اقدام به واردات گاز کرد. در هر حال برآورد خوشبینانه آن است که تولید گاز طبیعی هند در سه دهه آتی روند افزایشی داشته باشد و در سال ۲۰۴۰ به ۸۰ میلیارد مترمکعب (۲۲۰ میلیون مترمکعب در روز) برسد و پس از آن کاهش یابد. این میزان تولید پاسخگوی نیاز این کشور به گاز طبیعی نیست. برآوردها نشان میدهد مصرف گاز طبیعی از ۶۰ میلیارد مترمکعب در سال ۲۰۲۰ (۱۶۵ میلیون مترمکعب در روز) به ۳۴۵ میلیارد مترمکعب در سال ۲۰۵۰ (۹۵۰ میلیون مترمکعب در روز) میرسد و در مجموع ۶.۳ تریلیون مترمکعب گاز طبیعی در سه دهه آتی در هند مصرف میشود. بر این اساس این کشور ناگزیر است برای پرکردن شکاف تولید و مصرف گاز طبیعی به طور تجمعی ۵ تریلیون مترمکعب گاز طبیعی وارد کند . برآوردها نشان میدهد واردات گاز طبیعی در سال ۲۰۳۰ حدود ۱۱۵ میلیارد مترمکعب (۳۱۵ میلیون مترمکعب در روز) خواهد بود و در نهایت در سال ۲۰۵۰ به ۲۲۵ میلیارد مترمکعب (۶۲۰ میلیون مترمکعب در روز) میرسد.
بنابراین در افق ۲۰۵۰ این کشور برای تأمین انرژی مورد نیاز اقتصاد خود ناچار است که ۱۰۷ میلیارد بشکه نفت و ۵ تریلیون مترمکعب گاز طبیعی مجموعا معادل ۳۰ میلیارد بشکه نفت وارد کند.
در همین ارتباط و در ارزیابی امکان صادرات گاز ایران به هند مهران امیرمعینی در گفتوگو با خبرنگار اقتصادی ایلنا، اظهار داشت: ابتدا اینکه هندیها به شدت مخالف تامین نیاز گازی خود از مسیر پاکستان هستند، ممکن است به دنبال خط لوله مستقیم از ایران باشند اما به دلیل تنشهای که بین دهلی و اسلامآباد وجود دارد هیچ تمایلی به اجرای پروژه و دریافت گاز از پاکستان ندارند، ضمن اینکه بعید است خط لوله ایران-پاکستان به سمت هند توسعه داده شود. در مورد صادرات تا چین شاید بتوان فکر کرد ولی اجرای خط لوله زمینی و آن هم از مسیر پاکستان تا هند بسیار بعید است.
وی گفت: هند در سالهای اخیر رشد اقتصادی بالایی را تجربه کرده و یکی از پتانسیلهای افزایش تقاضای نفت و گاز است و از این بابت کشور مهمی است بنابراین بازار این کشور باید بنوعی همواره مورد رصد قرار گیرد.
مدیر عامل پیشین شرکت ملی صادرات گاز ایران گفت: بحث صادرات مستقیم به هند را میتوانیم از مسیر دریا دنبال کنیم البته آبهای بینالمللی اقیانوس هند عمیق است بنابراین هزینهها را بالا میبرد، اما میتوان از طریق الانجی و حتی سیانجی صادرات داشته باشیم، اکنون تکنولوژی ساخت کشتیهای سیانجیبر توسعه پیدا کرده و میتوان به عنوان جایگزین خط لوله مطرح باشد، البته بحث مهم مشکل تحریم است. چالش کشتیهای حمل سیانجی برای برای کشور ما کمتر از الانجی است چون تبدیل و مایعسازی گاز طبیعی لیسانس خاص خود را نیاز دارد که دانش آن در اختیار امریکا و اروپا است. بعبارت دیگر تحریمها کار را سخت میکند هرچند تحریم روی دسترسی به کشتیهای سیانجیبر هم تاثیر دارد، در هر حال مشکل تحریم باید حل شود تا بتوان به این پروژهها فکر کنیم.
وی ادامه داد: برای اجرای خط لوله گاز هم باتوجه به اینکه باید از مسیرهای عمیق اقیانوس عبور کنیم؛ کشتیهایی که میتوانند این خطوط لوله را کف دریا کار بگذارند تعدادشان بسیار اندک و تحریم به نوعی مانع اصلی برای استفاده از خدمات آنها است.
امیرمعینی گفت: ما در هر صورت باید روی سیانجی و الانجی و صادرات آنها سرمایهگذاری کنیم چون امکان صادرات انها به هر نقطهای از دنیا میسر و راحتتر از خط لوله است و همواره بازار خاص خود را دارند و از این بابت نگرانی وجود ندارد، اما به عنوان یک بازار بزرگ و دستیافتنی ابتدا باید به سمت مذاکره با هند هم برویم. ضمن اینکه این نکته مهم را در نظر داشته باشیم که پروژههای گاز زمانبر و از زمان استارت تا رسیدن به مرحله صادرات حداقل ۵ سال طول میکشد بنابراین نباید فرصت را از دست بدهیم.
وی با اشاره به اولویت استفاده از خط لوله یا الانجی و سیانجی تصریح کرد: خط لوله با مسافت ۱۰۰۰ تا ۱۵۰۰ کیلومتر صرفه اقتصادی دارد سیانجی نیز ۱۰۰۰ کیلومتر به بالا صرفه دارد، اما نکته مهم بحث قیمتها است، اصولا قیمت بینالمللی ملاک است، هر قدر هزینه صرفهجویی شود پروژه به اجرا نزدیکتر میشود که این امکان در کشور ما بعید است، چون تحریم هستیم و در نتیجه هزینهها افزایش مییابد.
این کارشناس ارشد حوزه انرژی خاطرنشان کرد: در مطالعاتی که چند سال گذشته انجام شده استفاده از کشتیهای سیانجیبر توجیه داشته است اگر قیمت گاز بیش از ۵ تا ۶ دلار( BTU) باشد و یا ۱۸ تا ۲۰ سنت هر متر مکعب باشد، توجیه داشت، البته در حال حاضر هزینه پروژهها افزایش پیدا کرده چون در دنیا تورم شکل گرفته و این تورم در اروپا و امریکا هم وجود دارد بنابراین باید مطالعه جدید انجام شود و قیمتهایی که به نوعی که هزینهها را پوشش میدهد باید در نظر گرفته شود نتیجه اینکه امروز باید تمامی طرحها مرود مطالعه و ارزیابی مجدد قرار گیرد.