این که در فاصله دو روز مانده به بازی با ژاپن بگوییم که چقدر می ترسیم و چقدر استرس داریم جز این که استرس را از مغزمان به ساق بازیکنان مان منتقل کند فایده ای ندارد. فعلا همه سکوت می کنیم. نه این که چیزی نباشد برای گفتن که اتفاقا گفتنی بسیار است. در زمین چمن روی نیمکت، یکی دو تا مشکل که نداریم اما بیانش فایده ای ندارد و همان بهتر که چیزی نگوییم.
این وسط اما یک چیزی اذیت مان می کند؛ این که ما رسانه ها، ما خبرنگاران در کنار کارشناسانی که کارمان، شغلمان و وظیفه مان این است که حرف بزنیم، نقد کنیم و ایراد بگیریم به دلایلی که بالاتر گفتیم مهر خاموشی به لب زده ایم تا مانع موفقیت تیم نشویم، چشم مان را بسته ایم و سکوت کرده ایم تا تیم دچار حاشیه نشود، اما سرمربی تیم ملی که یک توهم توطئه هم از قدیم در ذهنش جا خوش کرده، به دست خودش تیم را به سمت حاشیه می برد.
تیم ملی در بازی با سوریه خوب نبود؟ همه می دانیم، ایراد فنی داشت؟ باز هم همه می دانیم. بیان و واکاوی اش کاری ندارد. ساده ترین کارشناسان هم به راحتی قادر به آنالیز آن هستند. اما ما نمی گوییم شما هم نگویید. اگر سهم خودتان روی نیمکت تیم ملی در نتایج متزلزل را بر نمی دارید، حداقل خشم تان را سر بازیکنان خالی نکنید.
آقای قلعه نویی اگر ایراد تیم تان را یافته اید. اگر فهمیده اید کدام بازیکنان بازده تیم ملی را پایین آورده اند، اگر پی برده اید که ضعف کجاست که خوشا به سعادت تان. دو روز وقت دارید؛ حلش کنید و دست کوهنورد ما را بگیرید و به قله برسانید. اما اگر می خواهید دو سه بازیکن را مقصر ناکامی احتمالی تیم ملی معرفی کنید، بدانید که از این خبرها نیست. این سکوت همیشگی نیست و تورنمنت هم بالاخره یک جایی تمام می شود و ما دیگر معذوریتی نداریم و واو به واو می گوییم که بر سر تیم ملی در این مدت چه آمده است.
آقای قلعه نویی بارها گفته اید تیم مثل خانواده است. پس اگر از بچه هایتان ناراضی هستید داخل خانواده حلش کنید. حالا تقریبا همه فهمیده اند که آن دو سه بازیکنی که شما از عملکردشان ناراضی هستید چه کسانی هستند. اظهارنظر شما جز تضعیف روحیه و وارد کردن استرس به آنها چه سودی داشته است؟