به گزارش مردم سالاری آنلاین؛ روزنامه کیهان در ادامه یادداشت امروز خود نوشت: او دیروز در هفتمین روز از جنگ غزه و در حالی که صهیونیستهای غاصب بالغ بر ۱۸۰۰ فلسطینی بیگناه را با بمباران هوایی به شهادت رسانده بودند، گفت: نابودی اسرائیل، شدنی نیست و بحران کنونی، نیازمند راهحل عادلانه است.
او با ادعای این که «چاره بحران خاورمیانه، تشکیل دو دولت مستقل است، نه نابودی اسرائیل»، از حماس به خاطر حمله به غیرنظامیان انتقاد کرد و گفت چشمبسته از گروههای اسلامی حمایت نمیکند. او همچنین گفته است:«زیادهروی از هر طرفی که باشد- انسانها را بزنند، کودکان را بزنند- مورد تایید ما نیست.»
در حالی که صهیونیستهای غاصب پیش از این همه توافقات را زیر پا گذاشته و بر دامنهاشغالگری و جنایات خود افزودهاند، عبدالحمید خواستار تشکیل دو دولت شد و با تخطئه شعار «اسرائیل باید نابود شود»، گفت: بحران کنونی نیازمند «یک حل و فصل عادلانه» است. واقعیت این است که نه مسلمانان میتوانند اسرائیل را بکنند و نه آن طرف میتواند. این شدنی نیست. وقتی که چیزی شدنی نیست چرا زور میزنند؟
موضع دغلکارانه عبدالحمید برای به رسمیت شناختن رژیم غیر قانونی و جنایتکار صهیونیستی در حالی است که در گذشته، تظاهر به حمایت از جهاد با صهیونیستها میکرد. او در سالهای قبل همواره یهودیان را منشأ تروریسم و رژیم صهیونیستی را «تروریسم دولتی» و محور ناآرامیها در جهان میخواند. وی تیرماه سال ۹۹ در جلسه اختتامیه دوره تفسیر دارالعلوم زاهدان در مسجد مکی، به مکر و حیلههای یهودیان علیه پیامبران الهی اشاره کرده و یهودیان صهیونیست را «منشأ تروریسم» دانست. او که در آبان سال ۹۱ صهیونیستها را «انسانهایی منحوس» خوانده بود، در شهریور ۱۳۹۳،اشغال فلسطین را «ریشه تروریسم» دانسته و گفته بود «دهها سال است که اسرائیل سرزمین فلسطین را اشغال کرده، مردم فلسطین را میکشد و منازلشان را ویران میکند، حرف مردم فلسطین شنیده نشده و به حقوق آنها توجه نمیشود.» او اسرائیل را «کشوری صددرصد اشغالگر، متجاوز و بیرحم» خوانده بود که «در مقابل چشم جهانیان مردم سرزمینهایی را که اشغال کرده است با بدترین صورت قتلعام» میکند.
اما همزمان با پروژه آمریکایی صهیونیستی اغتشاشات در ایران، در بهمنماه سال گذشته عبدالحمید در خطبه نمازجمعه، ادعایی عجیب طرح کرد و گفت: «مردم ایران در فلسطین هم خواهان صلح هستند و معتقدند حکومت اسرائیل و مردم فلسطین باید صلح کنند و فلسطینیها به یک حکومت مستقل برسند.»
درحالیکه تقریباً تمامی علمای اهلسنت هرگونه عادیسازی روابط با رژیم صهیونیستی را «خیانت و زیر پا گذاشتن شریعت اسلامی» میخوانند و در ایران هیچ عالم اهلسنتی حاضر به فتوا درباره سازش با صهیونیستها نیست، مولوی عبدالحمید اکنون خواستار رسمیت بخشیدن به اسرائیل شده است. او در روز قدس امسال هم همزمان با خروش ضد صهیونیستی جهان اسلام مدعی شد: به فکر نابودی دیگران نباشید، پیامبر با یهودیها صلح کرد(!) وی بدوناشاره به فتح قلعه خیبر، انجام چند جنگ با یهودیان خیانتکار و تاراندن آنها از اطراف مدینه به دستور پیامبر (ص) گفته بود: در اسلام اعتدالی، افراطگرایی و تنگنظری جایی ندارد.
این سخنان در حالی است که عبدالحمید در گذشته بهاشغالگری صهیونیستها اذعان داشته و بنابراین دعوت به صلح و سازش با غصبکنندگان سرزمین فلسطین (آن هم در روز قدس) هیچ معنایی جز پادویی برای سرویس جاسوسی موساد ندارد.
این اظهارات سخیف در حالی است که عبدالحمید در گذشته بارها بر مبنای واقعیتهای غیر قابل انکار، رژیم صهیونیستی را رژیمیاشغالگر و تروریست و جنایتکار که چند ده سال است به جنایت در سرزمیناشغال شده فلسطین میپردازد، معرفی کرده و همچنین صهیونیسم جهانی را بنیانگذار امپریالیسم در جهان معرفی کرده است. بدینترتیب باید از این مفتی مذبذب پرسید آیا در اظهارات جدیدش، بر اساس احکام اسلام ناب محمدی (ص) حکم میکند که یهود را بدترین و شدیدترین دشمنان میداند، یا بر اساس اسلام آمریکایی و اسلام اسرائیلی؟!
جانبداری عبدالحمید از صهیونیستهایاشغالگر در حالی است که قرآن کریم، یهودیان را سرسختترین دشمنان خدا و پیامبر و مسلمانان معرفی کرده است و بنابراین باید صراحتا از عبدالحمید پرسید که آیا مسلمان است، یا یهودی صهیونیست، و یا مامور اجارهای موساد؟