به گزارش مردم سالاری آنلاین، نشست راه گفتوگو با عنوان جمهوریت نظام اسلامی، مبانی و راهکارها، با حضور مهدی فاضائلی و محمد عطریانفر در محل روزنامه اطلاعات برگزار شد.
در ابتدا محمد عطریانفر با اشاره به مبانی جمهوریت نظام اسلامی، گفت: در این مقطع تاریخی باید روی این موضوع بسیار متمرکز شویم. قبل از دوران امام چنین سابقهای از بحث جمهوریت پیدا نمیکنیم و دیدگاههای حضرت امام محور اصلی موضوع جمهوریت نظام است.
وی افزود: مردم که بندمایع موضوع جمهوریت هستند، در اندیشه امام بسیار پررنگ است. ایشان در دوران کوتاه ده ساله، در سخنرانی بیشترین عنوان استفاده را از واژه مردم کرده است و این واژه در فرمایشات حضرت امام موج میزند واژه دیگری به این معنا پررنگ نیست. امام مردم برایش موضوعیت داشتند و بیش از آن که خودش متذکر بشود به این امر میخواست سیاستمداران پیرامون را نسبت به این امر متذکر کند.
عطریانفر با بیان اینکه ریشه مردم در اندیشه امام کجاست؟ گفت: در حدی که ما از امام شناخت داریم به این جمعبندی رسیدیم که امام با واژه مردم بازی نکرد و کار سیاسی نکرد. در منظومه فکری امام مردم جایگاه اصیل و بزرگی داشتند.
وی افزود: من اشاره داشته باشم که دوستان مطلع باشند که عنوان جمهوریت یک قالب است و یک چتری است که امام آن را از یک منجلابی که در گذشته وجود داشت، نجات داد و این عنوان را تطهیر کرد و ما باید پاسدار این اقدام شگرف امام باشیم. جمهوریت را به عنوان یک ظرفیت تعریف کرد و دنبال آن بود که مردم آزاد باشند و باورش این بود از این ظرف به عنوان ظرفیتی برای خدمت به مردم استفاده کنیم.
فضائلی در ابتدای سخنانش گفت: در بحث جمهوریت از نگاه امام و رهبری باید پرسید آیا در امتداد هم هستند آیا رهبری بعد از امام ادامه همان راه بوده؟ یکی از مهم ترین تفاوتهای انقلاب اسلامی با انقلابهای دیگر دنیا آن است که آن انقلابها بعد از یک دوره کوتاهی از مسیر خودش جدا شده و نسبت به آن آرمانها که رهبران اصیلش داشتند، فاصله گرفتند. رهبر انقلاب از همان ابتدا یکی از وظایفی که برای خود ترسیم کردهاند، بحث جلوگیری از تحریف مسیر انقلاب و تلاش برای جلوگیری از تحریف امام بود که در این ۳۴ سال مکرر انجام دادند و در ۱۴ خرداد ایشان همیشه درباره اندیشه و مسیر امام نیز جهاد تبیین را انجام دادند.
وی افزود: یکی از اصول و آرمانهای امام که زنده نگه داشته شد، همین بحث پایبندی به خط امام و اصول امام در محافل است. یکی از اصول امام بحث مردم و جمهوریت است یکی از تفاوتهای ماهوی حرکت امام با بقیه حرکتها علیه رژیم پهلوی همین تکیه امام به مردم بود و بقیه گروهها مخاطب اصلیشان مردم نبودند، ما در تاریخ ایران اساسا حرکت دیگری که مردم نقش ایفا کرده باشند، نداریم به جز ملی شدن صنعت نفت.
فضایلی عنوان کرد: امام حرکتش را با مردم آغاز کرد و ۱۵ سال صبوری کرد و در تمام این سالها خطاب امام مردم بودند و نحوه انتشار سخنان امام در شبکههای مردمی صورت میگرفت که این تفکر در اندیشه امام یک سابقه دیرینه دارد.
وی تصریح کرد: زمانی که شهید مطهری پیش امام میرود و برمیگردد امام را تجسم چهار ایمان ترسیم میکند؛ ایمان به باور مردم، از مهمترین ایمانها بود که آن را در مسیر ایمان به خدا و ایمان به هدف قرار میدهد. مهمترین مجموعهای که امام به آن اتکا میکرد مردم بود که در ابتدای پیروزی انقلاب و در حوادث ابتدای انقلاب در قائله کردستان و در جنگ و دفاع مقدس آنان را حلال مشکلات کشور میدانست و دقیقا این نگاه هم کاملا از نگاه مردم دریافت شده که ما در مراسم استقبال و تشیبع امام مشاهده میکنیم.
فضائلی تصریح کرد: این اندیشه امام از متن اسلام نشات گرفته و همان مبنای اسلام امام را به این مسیر رساند که امام هم از همان ریشههای اسلامی استفاده کرده و مردم را در متن مسائل قرار داد. امام بلافاصله بعد از پیروزی انقلاب تاکید داشتند باید رفراندوم برگزار شود و از مسئولین کشور مطالبه میکردند. امام در اسفند ۵۷ و در فروردین ماه گفتند جمهوری اسلامی نه یک حرف زیاد نه یک حرف کم و بار دیگر در فروردین ۵۸ نه یک کلمه زیاد نه یک کلمه کم کردند.
وی افزود: اساساً جمهوریت و اسلامیت از همدیگر قابل تفکیک نیست، یعنی این دو از هم جدا نیستند نه یک کلمه کم نه یک کلمه زیاد. در این راستا رهبر انقلاب در دیدار خبرگان در سال ۸۰ میگویند جمهوری اسلامی یک مرکب انضمامی نیست، با توجه به آن چه در اندیشه امام است بر این بیان و تفصیلی که آقا در این موضوع دارند، هر جریانی که بخواهد جمهوریت را پر رنگ کند که در مقابل اسلامیت قرار بگیرد و هر جریان که بخواهد اسلامیت را آنقدر پر رنگ کند که در مقابل جمهویت قرار گیرد نسبت به این مکتب به بی راهه رفته است. در اصل ۵۷ قانون اساسی درباره اصلاح قانون اساسی دو موضوع جمهوریت و اسلامیت غیرقابل تجدیدنظر و بازنگری است.
در ادامه عطریانفر گفت: همان طور که گفتم امام به جمهوریت اعتبار بخشید و ما باید عناوینی دیگر از جمهوریت در دورههای گذشته را هم از همین جنس بازخوانی کنیم. در زمان تغییر قدرت از قاجار به پهلوی علمای آن زمان بحث جمهوریت را به رسمیت نمیشناختند آنها می گفتند ما این سلطنت را مشروط میکنیم تا این سلطه مستبد نباشد و به تدریج این روند حق حاکمیت ملی، به نفع مردم خواهد شد. مردم نسبت به حضور خودشان در امر حاکمیت قدرت مردد بودند و علما مردم را با نگاه جدایی طلبانه از فضای نخبگان سیاسی جدا می دیدند.
وی افزود: ما در بحث حاکمیت مقولهای به نام شهروند و رعیت داریم. در گذشته تفکر این بود که مردم رعیت هستند و کسانی که در بحث حکومت اسلامی متوقف میشوند، حق انتخاب و مشارکت را از مردم دریغ بدارند. یکی از کارهایی که در کشور ما به همت امام صورت گرفت، بحث حق انتخاب و حق مشارکت در آینده زندگی خود توسط مردم بود.
این فعال سیاسی تصریح کرد: اگر دوستان دقت کنند ما دارای مقاهیم قدرت، حاکمیت، حاکمیت ملی، وطن و آزادی هستیم. ما برای معنای آزادی میجنگیدیم. فکر میکنم ادبیات جدیدی که امام خلق کرد مبتنی بر نظریه پیوند ناگسستنی دین از سیاست بود. این معانی را باید از واقعیت تفسیر کنیم. یکی از ترجیع بندهایی که امام از آن در پاریس استفاده میکرد، جمهوری اسلامی بود.
عطریانفر تصریح کرد: دوستانی از روحانیون سنتی بودند که به امام تذکر میدادند میگفتند آنقدر که از کلمه جمهوری اسلامی استفاده میکنید آیا به نتایج آن در جامعه واقف هستید؟ که امام با این تفکرات میجنگیدند و گفتند مردم هر چه خواستند حتی اگر خلاف واقع باشد، همان است و روی آن مصر بود.
در ادامه فضائلی گفت: من آنچه که در بیانات امام و رهبری دیدم چنین تفکیکی از حکومت اسلامی از جمهوری اسلامی ندیدم. اما یک توضیحی در ارتباط همین نگاه باور واقعی رهبری و امام به مردم بدهم. یکی از مهمترین عرصههایی که حضور همه مردم میتواند تجلی پیدا کند بحث انتخابات است. یکی از رسمیترین و قابل اتکاترین جاهایی که بحث حضور مردم نشان داده میشود، بحث انتخابات است. در بحث انتخابات موضوع دعوت امام کاملا مشخص است. تاکید رهبری هم بر مشارکت حداکثری در تمام دورهها با تعابیر مختلف مطرح شده است. حتی رهبری گفتند کسانی که به جمهوری اسلامی اعتقاد ندارند، به خاطر ایران به صحنه بیایند. حالا باید ببینیم آیا این باور در همه مسئولین کشور با رهبری همراه است یا خیر؟ آن کسانی که صرفا روحانیون سنتی بودند و با امام مواجهه داشتند، میگفتند، امام نباید آنقدر روی مردم تاکید داشته باشد.
وی تصریح کرد: بعد از دوران امام و رهبری آقا، کسانی بودند که به رهبری گفتند ما با یک دموکراسی مدیریت شده و مشارکت حداقلی میتوانیم انتخابات را با مشارکت ۱۲ میلیونی برگزار کنیم. اما رهبری سفت و محکم جلوی این نظریه ایستادند و اجازه ندادند که با مشارکت حداقلی و با آرای ۱۰ تا ۱۲ میلیونی رئیسجمهور انتخاب شود.
این فعال سیاسی در ادامه گفت: من سال ۸۴ با جمعی از دوستان خدمت آقای هاشمی رفتیم، سوالمان از ایشان بود این بود که وضعیت کشور را چگونه میبینید، مرحوم آقای هاشمی تحلیلشان این بود که شرایط کشور بحرانی است. یکی از بحثهایی که گفتند این بود که این تاکیداتی که بر بحث مشارکت میشود به هرحال مشکلاتی را برای نظام بوجود آورد. ایشان هم معتقد به مشارکت حداکثری نبود و آقا با این تفکرات مخالفت میکردند و هیچ وقت زیر بار آن نمیرفت که کسی را برای انتخابات انتخاب کنیم.
وی افزود: این باور واقعی به مردم و مشارکت مردم یک بحث جدی است. رهبری میگفتند پایبندی به رای مردم خیلی خیلی بحث مهمی است که نتیجه انتخابات هر چه باشد ما باید به آن پایبند باشیم. یکی از آن نتایج انتخابات مربوط به انتخابات مجلس ششم بود که آن ترکیب با نگاه رهبری فاصله داشت، انتخابات زمان ۸۸ انتخابات ۸۴ و انتخابات ۹۲ جز همان انتخاباتی بود که رهبری به نتایج آن پایبند بود. یک عدهای نتیجه انتخابات را نمیپذیرفتند و رهبری هم اعلام کرد من زیر بار ابطال انتخابات نمیروم و رهبری تاکید داشتند به تخلفاتی که در انتخابات شده است، رسیدگی شود اما زیر بار ابطال نمیروم.
فضائلی تصریح کرد: در سال ۸۸ موضوع ایستادگی رهبری در حمایت از احمدینژاد نبود بلکه حمایت از رای مردم بود. در همان ایام بعد از انتخابات به مهندس موسوی گفتند از طریق مراجع قانونی موضوع تخلف انتخابات را پیگیری کنید و من تمام قد از شما حمایت خواهم کرد و حامی شما خواهم بود اما در ادامه اتفاقات دیگری افتاد. یکی از عرصههایی که نقش رهبری در تداوم مکتب امام بود، بحث جمهوریت است. در انتخابات دوم خرداد، فردی مثل فلاحیان به رهبری گفت انتخابات را باطل کنید اما رهبری چنان برخوردی با او کرد که هنوز از رفتار فلاحیان مکدر است. در یک دوره دیگری افراد دیگری پیشنهادات دیگری میدادند که رهبر انقلاب با آن مخالفت کردند و این پایبندی از مقام گفتن تا عمل خیلی تفاوت دارد. اینکه بگوییم هر جا به نفع ما نبود بگوییم تقلب شده یا سلامت در انتخابات وجود ندارد یا هر جا کاندیدای ما رای آورده بگوییم همه چیز خوب است، این درست نیست.
در ادامه عطریانفر گفت: بر این باور هستم واژه مردم و جمهوریت در اندیشههای رهبری موج میزند و در این مسیر لحظهای کوتاهی نکردند و نمونههای بسیار درخشانی وجود دارد که میتوانیم آن را ارزیابی کنیم. اما برخی ذیل تمسک به رهبری، قدرت و نفوذ توانمندیهایی دارند که میتوانند با استفاده از ظرفیت جناحی و حزبی به منافع ملی ما و حقیقتی که رهبری از آن دفاع میکند آسیب بزنند. در یکی از انتخاباتها شورای نگهبان بنا به تاثیری که یک جناح خاص داشت، با توجه به آنکه نتیجه انتخابات مطابق انتظار آنان نبود، اصرار به ابطال نتیجه انتخابات داشت اما رهبری ایستادگی کردند و نگذاشتند انتخابات باطل شود. بنابراین وقتی درگیریهای حزبی و جناحی شکل میگیرد بر منافع ملی ما رجحان پیدا میکند که این از مصیبتهای جمهوری اسلامی در طول ۴۳ سال گذشته است.
وی تصریح کرد: در حاکمیت دوگانه، از جمع دوستان ما آقایان عباس عبدی و سعید حجاریان طبق این نظریه با یکدیگر بحث داشتند یک نفر موافق حاکمیت دوگانه بود و دیگری این بحث را رد میکرد. این واژه حاکمیت دوگانه کژتابی است. در جامعه مسلمان امروز، به دلیل تکثر ملت، دچار چندگانگی هستیم و باید این موضوع به رسمیت شناخته شود.
عطریانفر در ادامه گفت: به حوادث سال ۸۸ اشاره شد که من نیز جزو آن جمع بودم. من به دوستان گفتم این یک دعوای خانوادگی است از کجا فهمدید که من برانداز هستم. حسین شریعتمداری در آن زمان اعلام کرد در یک کوچه تنگ و بن بست ما تریلی هستیم که در آنجا حاضر هستیم و شما سوار ژیان هستید که باید کنار بکشید تا له نشوید. من در جواب آقای شریعتمداری گفتم بله حرف شما درست اما این تریلی و ژیان میتوانند در کنار همدیگر زبان مشترک هم را پیدا کرده و مسیر را باز کنند. به همین منظور من معتقدم در مقاطعی حاکمیت دوگانه آری و در مواقع دیگر خیر.
فضائلی در ادامه گفت: از باب تاکید میخواهم بگویم که اگر بخواهیم وظیفه رهبری را در نظر بگیریم صیانت از جمهوری اسلامی است. در بحث یکدست شدن نظام، اگر بخواهیم واکاوی دقیقی از بیانات امام و رهبری درباره سلایق مختلف داشته باشیم، در دوران امام کشور شرایطی داشت که در اوایل انقلاب اختلاف نظرهای جدی بین جریانات سیاسی به وجود آمد. جریانی تحت عنوان چپ نامیده میشد که آن را سالمترین و جدیترین تفکر در دفاع از ولایت فقیه میدانستند و اصلا به اوامر ارشادی توجه نمیکردند. بعد از آن دوستان دفتر تحکیم وحدت در سال ۶۴ از ولایت فقیه تعریف دیگری ارائه کردند که امام مقابل آن ایستاد و ولایت مطلقه فقیه معنا و شکل دیگری پیدا کرد .
وی تصریح کرد: امام در سال ۶۷ انشعاب بین جامعه روحانیت مبارز از مجمع روحانیون مبارز را پذیرفت. در چارچوب نظام و انقلاب اسلامی گروهکهای مختلفی انشعاب پیدا کردند اما امام انشعاب این دو جریان از یکدیگر را تایید کرد و شما این تایید را در زمان رهبری نیز میبینید. یک زمان آقایان خاتمی و موسوی خوئینیها نزد رهبری رفتند. گفتند اگر شما نبودید من جریان دیگری مانند شما را ایجاد میکردم تا نگاه تقابلی در جامعه صورت بگیرد.
فضائلی در ادامه گفت: وقتی آقای خامنهای رهبر شدند، افراد و کسانی که جزو یاران او بودند گفتند که ما وارد دفتر رهبری خواهیم شد. اما بعد از آنکه حکم ریاست بازرسی را به نام آقای ناطق زدند، افراد غیر سیاسی را در دفتر خود انتخاب کرد. آقای موسوی خوئینیها را به عنوان مشاور خود انتخاب میکنند. بعد از اختلافاتی که آقای مهندس موسوی با رهبری در زمان ریاست جمهوری داشتند، رهبری از مشاورههای ایشان در جاهای مختلف استفاده میکردند. انتصابهایی که در شوراهای عالی مختلف از جمله شورای عالی انقلاب فرهنگی انجام میشود، نشان میدهد که رهبری از جریانهای فکری مختلف استفاده میکند. در انتخابات مجلس هفتم نیز، بعد از آنکه لیست مورد نظر آقای کروبی رای نیاورد و ایشان به پاستور راه پیدا نکرد، رهبری در دفتر خود اتاقی در اختیار آقای کروبی گذاشت. بنابراین میخواهم بگویم تنوع سلایق در چارچوب اندیشههای رهبری به این شکل است که اگر قرار است فقط یک سلیقه در مسند قدرت باشد، اساسا نه شدنی است و نه مورد مطلوب نظام قرار میگیرد. این نگاه و چتر رهبری کوچک نشده است بلکه بعضیها میخواهند خود را از این چتر جدا بدانند.
عطریانفر در ادامه گفت: در حوزه کارکرد احزاب در جمهوری اسلامی گامهایی برداشته شد اما این حد و نصابها جوابگو نبوده است. ما در سطوحی از ردههای بالای حاکمیت ایراداتی داریم که تا این ایرادات رفع نشود، مشکلات حل نمیشود. شاید جبر زمانه ما را در این نقطه قرار داده، اما واقعیتهایی در کشور و در حافظه تاریخی بزرگان ما وجود دارد که آن اندیشه چپ مارکسیستی در کشور است و این اندیشه ردپایی دارد که اگر بستری برای فعالیت داشته باشند میتوانند تا کجا نفوذ پیدا کنند. در ذهن بزرگان ما اگر حزب توانمندی نام برده شود، آن حزب توده است و اگر این بستر فراهم شود و به آنان میدان داده شود جماعتی به قدرت خواهند رسید که مضمون انقلاب که اسلام است را تضعیف خواهند کرد.
وی تصریح کرد: ما چرا بعد از گذشت چهل و اندی سال از انقلاب باید همچنان از احزاب بترسیم. جمهوری اسلامی دیگر نباید توجیهی داشته باشد. بعد از ۴۵ سال پدیده تحزب در مسیر دست به دست شدن قدرت به یک امر طنز تبدیل شده است. تا چه زمانی باید منتظر باشیم تا رهبری برای حضور در انتخابات دعوت کند، اجازه دهیم رقابت سیاسی در انتخابات شکل بگیرد. در حوزه انتخابات دو حزب داریم فوقش سه حزب. این موضوع از مصیبتهای جمهوری اسلامی است که دو نفر در کنار یکدیگر حزب تشکیل میدهند بنابراین ما باید در این موضوع سامان پیدا کنیم. حاکمیت به شکل علنی درخواست خود از احزاب را مطرح کند تا این امکان فراهم شود تا بزرگان ما بتوانند در بزنگاهها به حاکمیت در چارچوب احزاب کمک کنند و موضع یکسان داشته باشند.
فضائلی هم در پایان گفت: از نگاه امام و رهبری تحزب، آن معنای غربی که دعوت به خود و تلاش برای تصاحب قدرت باشد به شدت با آن مخالف هستند. اما اگر احزاب موید و دنبال کننده آرمان انقلاب باشند امر پذیرفته و شدنی است. ما باید خودمان را در یک فرآیند تمدن ساز ببینیم که متاسفانه در آغاز راه هستیم تا به یک ساختار مستحکم که در تمدن اسلامی وجود دارد، برسیم. یکی از ایرادات این است که منافع ملی در مقابل منافع حزبی و قبیلهای رنگ میبازد و یکی دیگر از ایرادات این است که رسانههای ما حزبی عمل میکنند و منافع ملی و امنیت ملی توسط احزاب خسارت میبینند و در بخشهای مختلف، باید قبول کنیم که منافع ملی را در جاهایی قربانی منافع حزبی و جناحی کردیم.