۱
سه شنبه ۵ مهر ۱۴۰۱ ساعت ۱۸:۰۲
محمد سروش محلاتی در دومین شب از مراسم هیات عشاق الائمه حزب مردم‌سالاری؛

اجبار مردم به دین داری سبب دین گریزی می‌شود

آیت الله سروش محلاتی گفت: اجبار و اکراه مردم به دینداری منجر به دینگریزی می‌شود. این روش در شرایطی در برخی از جوامع اسلامی اجرا می‌شود که قرآن به صراحت رسالت پیامبر را در ابلاغ دین منحصر کرده است.
اجبار مردم به دین داری سبب دین گریزی می‌شود
به گزارش مردم سالاری آنلاین ،استاد دروس خارج حوزه علمیه قم در دومین شب از مراسم سوگواری رحلت پیامبر گرامی(ص) در هیات عشاق الائمه حزب مردم‌سالاری تصریح کرد: ما مسلمانان آگاهی عمیقی از سیره پیامبر نداریم؛ مخصوصا آگاهی بر اساس مدارک متقن و معتبر. یکی از مباحث اصلی در زمینه شناختن سیره پیامبر، شناخت قلمرو رسالت آن حضرت است. این بحث به دو شاخه شناخت قلمرو رسالت پیامبر از نظر مضمون و محتوا و شناخت رسالت ایشان از نظر شیوه‌ها و روش‌هایی که حضرت به کار می‌گرفتند تقسیم می‌شود. در قسمت اول به این پرسش‌ها می‌پردازیم که در رسالت پیامبر چه موضوعاتی دیده می‌شود؟ پیامبر برای اینکه انسان را به چه مطالبی هدایت کند مبعوث شده است؟ در قسمت دوم به این پرسش‌ها پرداخته می‌شود که رسول خدا برای انجام رسالت خود از چه روش‌هایی باید استفاده کند و از چه روش‌هایی نباید استفاده کند؟
وی افزود: شناخت روش‌های رسالت پیامبر مسأله اساسی امروز است. آیا به کارگیری زور برای وادار کردن انسان‌ها به دینداری جایز است یا خیر؟ آیا رسول اکرم از زور، اجبار و اکراه برای مؤمن ساختن انسان‌ها استفاده می‌کرد؟ معتبرترین منبع برای ما مسلمانان قرآن است و پس از قرآن باید به سراغ روایات رفت.
پیامبر اکرم (ص) مسئول وادار کردن مردم به ایمان نیست
آیت الله سروش محلاتی گفت: آیات مربوط به این موضوع را در چهار دسته می‌توان تقسیم کرد؛ دسته اول آیاتی است که به پیامبر خطاب می‌کند که ‌ای پیامبر تو مسئولیتی برای وادار کردن مردم به ایمان و اسلام نداری. این دسته آیات جنبه سلبی دارد. دسته دوم آیاتی است که جنبه اثباتی دارد و می‌گوید وظیفه پیامبر در مقابل اعراض مردم چیست. دسته سوم آیاتی است که ارزش ایمان را به اختیار و آزادی انسان می‌داند. دسته چهارم آیاتی است که می‌فرماید خداوند نخواسته مردم به زور ایمان بیاورند.
وی ادامه داد: در آیات دسته اول، خداوند مسئولیت وادار کردن مردم به ایمان را از دوش پیامبر خود برمی‌دارد؛ مثلاً در سوره شورا خداوند می‌فرماید: «فَإِنْ أَعْرَضُوا فَمَا أَرْسَلْنَاکَ عَلَیْهِمْ حَفِیظًا»؛ این پیامبر حفظ و نگهبانی از مردم از نظر ایمان برعهده تو نیست. تو وظیفه نداری که ببینی چه کسی مؤمن شده و چه کسی مؤمن نشده است. تو وظیفه حفاظت از ایمان افراد مومن را برعهده نداری.
این استاد دروس خارج حوزه علمیه با اشاره به برخی از آیات قرآن گفت: خداوند در سوره انعام می‌فرماید «لَسْتُ عَلَیْکُم بِوَکیلٍ»؛ یعنی ای پیامبر خودت اعلام کن که من برشما وکالت و سلطه‌ای ندارم و اختیاردار شما نیستم. در همین سوره دوباره می‌فرماید: «ما جَعَلْناکَ عَلَیْهِمْ حَفِیظاً وَ ما أَنْتَ عَلَیْهِمْ بِوَکِیلٍ». در سوره یونس نیز خداوند می‌فرماید « قُلْ یَا أَیُّهَا النَّاسُ قَدْ جَاءَکُمُ الْحَقُّ مِنْ رَبِّکُمْ فَمَنِ اهْتَدَى فَإِنَّمَا یَهْتَدِی لِنَفْسِهِ وَمَنْ ضَلَّ فَإِنَّمَا یَضِلُّ عَلَیْهَا وَمَا أَنَا عَلَیْکُمْ بِوَکِیلٍ»؛ هرکسی که سخن پیامبر را بشنود و هدایت شود به نفع خود او است و هرکسی که نپذیرد گمراه می‌شود و ضرر گمراهی نیز به خود او وارد می‌شود و من در این میان وظیفه‌ای ندارم. پیامبر باید این مکتب را ارائه کند، حال شما بپذیرید یا نپذیرد. در سوره زمر می‌فرماید «إِنَّا أَنْزَلْنَا عَلَیْکَ الْکِتَابَ لِلنَّاسِ بِالْحَقِّ فَمَنِ اهْتَدَى فَلِنَفْسِهِ وَمَنْ ضَلَّ فَإِنَّمَا یَضِلُّ عَلَیْهَا وَمَا أَنْتَ عَلَیْهِمْ بِوَکِیلٍ»؛ در سوره انعام نیز می‌فرماید « قَدْ جَاءَکُمْ بَصَائِرُ مِنْ رَبِّکُمْ فَمَنْ أَبْصَرَ فَلِنَفْسِهِ وَمَنْ عَمِیَ فَعَلَیْهَا وَمَا أَنَا عَلَیْکُمْ بِحَفِیظٍ»؛ هرکسی که حقیقت را ببیند خودش نفع می‌بیند و کسی نیز که کور باشد و نبیند خودش ضرر می‌کند. ای پیامبر تو وکیل نیستی. در سوره غاشیه نیز می‌فرماید: فَذَکِّرْ إِنَّمَا أَنْتَ مُذَکِّرٌ، یعنی ای پیامبر تو فقط باید تذکر داده و یادآوری کنی اما سلطه‌ای برای اعمال قدرت کردن و مردم را به زور به این سو و آن سو بردن نداری. در سوره قاف نیز می‌فرماید: « نَحْنُ أَعْلَمُ بِمَا یَقُولُونَ وَمَا أَنْتَ عَلَیْهِمْ بِجَبَّارٍ » من می‌دانم مشرکان چه می‌گویند اما تو حق نداری که دربرابر آن‌ها اعمال زور کنی. در سوره نساء نیز می‌فرماید « مَنْ یُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطَاعَ اللَّهَ وَمَنْ تَوَلَّى فَمَا أَرْسَلْنَاکَ عَلَیْهِمْ حَفِیظًا». در این دسته آیات بار‌ها تکرار شده که‌ای پیامبر تو پیامبر و صاحب رسالت هستی اما وکیل، جبار، حفیظ و مصیطر نیستی. آیات از این دست در قرآن زیاد است.
مسئولیت پیامبر اکرم (ص) فقط ابلاغ دین است
آیت الله سروش محلاتی به دسته دوم از آیاتی که به رسالت پیامبر پرداخته اشاره کرد و گفت: وقتی پیامبر تذکر داد و راهنمایی کرد عده‌ای می‌پذیرند و عده‌ای اعراض می‌کنند. خداوند در قرآن می‌فرماید هرکسی که اعراض کرد دودش در چشم خودش می‌رود و وظیفه تو تمام است. موضوع این دسته از آیات اعراض است. تأکید این آیات بر این است که مسئولیت پیامبر فقط ابلاغ است و غیر از این مسئولیتی ندارد. در سوره شورا می‌فرماید: «فَإِنْ أَعْرَضُوا فَمَا أَرْسَلْنَاکَ عَلَیْهِمْ حَفِیظًا إِنْ عَلَیْکَ إِلَّا الْبَلَاغُ»، یعنی تو نگهبان آنان که از راه خداوند اعراض می‌کنند نیستی. می‌خواهند بروند بروند. تو فقط مسئولیت داری که پیامت را ابلاغ کنی. در سوره آل عمران می‌فرماید: «فَإِنْ أَسْلَمُوا فَقَدِ اهْتَدَوْا وَإِنْ تَوَلَّوْا فَإِنَّمَا عَلَیْکَ الْبَلَاغُ»، اگر پذیرفتند که هدایت می‌شوند و اگر روگردان شدند چیزی غیر از ابلاغ بر عهده تو نیست. در سوره نحل می‌فرماید «فَإِنْ تَوَلَّوْا فَإِنَّما عَلَیْکَ الْبَلاغُ الْمُبِینُ»، ای پیامبر غیر از ابلاغ پیام به صورت روشن چیزی بر عده نداری. علامه طباطبائی در ذیل این آیه می‌فرماید پیامبر پیام خود را می‌رساند و به دنبال آن اجبار و اکراه به کار نمی‌برد.
وی ادامه داد: خداوند در سوره مائده می‌فرماید: « فَإِنْ تَوَلَّیْتُمْ فَاعْلَمُوا أَنَّمَا عَلَى رَسُولِنَا الْبَلَاغُ الْمُبِینُ»، اگر شما مردم روگردان شوید، بدانید که فقط برعهده پیامبر بلاغ مبین است. نمی‌گوید که اگر برگشتید پیامبر شما را گوشمالی می‌دهد. نپذیرفتید حساب شما با خدا و قیامت است و کار پیامبر با ابلاغ پیام تمام است. در سوره تغابن می‌فرماید: «وَأَطِیعُوا اللَّهَ وَأَطِیعُوا الرَّسُولَ فَإِنْ تَوَلَّیْتُمْ فَإِنَّمَا عَلَى رَسُولِنَا الْبَلَاغُ الْمُبِینُ»، اگر رویگردان شوید پیامبر ما فقط مسئولیت بلاغ مبین را دارد. این مضمون بار‌ها در قرآن تکرار شده اما گویا که ما مسلمانان اولین بار است که این آیات را می‌شنویم. در سوره نور می‌فرماید « قُلْ أَطِیعُوا اللَّهَ وَأَطِیعُوا الرَّسُولَ فَإِنْ تَوَلَّوْا فَإِنَّمَا عَلَیْهِ مَا حُمِّلَ وَعَلَیْکُمْ مَا حُمِّلْتُمْ وَإِنْ تُطِیعُوهُ تَهْتَدُوا وَمَا عَلَى الرَّسُولِ إِلَّا الْبَلَاغُ الْمُبِینُ»؛ یعنی اگر از اطاعت خدا روگردان شدند، هرکسی بار خود را و مسئولیت خود را تحمل می‌کند. همه این آیات رسالت پیامبر را از نظر شیوه و روش کاملاً محدود می‌کند و می‌گوید غیر از رساندن پیام مسئولیت دیگری برعهده ندارد.
مشیت الهی بر انتخاب آزادانه دینداری تعلق گرفته است
استاد دروس خارج حوزه علمیه قم به دسته سوم از آیاتی که رسالت پیامبر را تبیین می‌کند اشاره کرد و گفت: در این دسته از آیات، خداوند می‌فرماید اراده و مشیت ما بر این تعلق گرفته که مردم آزادانه دینداری را انتخاب کنند و دین زوری فایده ندارد. اگر پیامبر بخواهد روشی غیر از این را برگزیند، در برابر اراده و مشیت خداوند قرار گرفته است. در سوره انعام آمده است: وَلَوْ شَاءَ اللَّهُ لَجَمَعَهُمْ عَلَى الْهُدَى فَلَا تَکُونَنَّ مِنَ الْجَاهِلِینَ؛ اگر مشیت خدا تعلق گرفته بود همه مردم را بر هدایت قرار می‌داد. ای پیامبر مبادا از آدم‌های جاهل باشی که گمان کنی در برابر اراده من باید کاری کنی که همه مردم هدایت شده و ایمان بیاورند. فلاتکونن با نون تأکید آمده است و بعد می‌گوید اگر کسی بخواهد همه مردم را به هدایت وادار کند از جاهلین است. آیه خیلی صریح با پیامبر سخن می‌گوید. در سوره یونس نیز می‌فرماید: «وَلَوْ شَاءَ رَبُّکَ لَآمَنَ مَنْ فِی الْأَرْضِ کُلُّهُمْ جَمِیعًا أَفَأَنْتَ تُکْرِهُ النَّاسَ حَتَّى یَکُونُوا مُؤْمِنِینَ»، ای پیامبر اگر ما می‌خواستیم همه کسانی را که روی زمین بودند مؤمن می‌گرداندیم. تو می‌خواهی مردم را به ایمان اکراه کنی؟ مرحوم علامه در ذیل این آیه می‌فرماید ایمانی که خدا از انسان‌ها خواسته ایمان برآمده از اختیار است. انسان‌ها باید بفهمند، درک کنند و آزادانه بپذیرند. خدا ایمان از روی زور و جبر را نمی‌پسندد.
انسان باید با اختیار هدایت را بپذیرد
آیت الله سروش محلاتی به دسته چهارم از آیاتی که به تبیین رسالت پیامبر می‌پردازد اشاره کرد و گفت: این آیات تأکید دارد که انسان باید از روی اختیار هدایت را بپذیرد. در سوره تکویر می‌فرماید: «إِنْ هُوَ إِلَّا ذِکْرٌ لِلْعَالَمِینَ لِمَنْ شَاءَ مِنْکُمْ أَنْ یَسْتَقِیمَ»، این قرآن ذکر برای همه انسان‌هایی است که می‌خواهند راه هدایت را بپیمایند. یعنی انسان باید هدایت را بخواهد. در سوره عبس آمده است: «کَلَّا إِنَّهَا تَذْکِرَةٌ، فَمَنْ شَاءَ ذَکَرَهُ»؛ یعنی برای کسی تذکره است که بخواهد. در سوره مدثر نیز روی همین اختیار و آزادی انسان تأکید کرده است. در سوره کهف آمده است: «وَقُلِ الْحَقُّ مِنْ رَبِّکُمْ فَمَنْ شَاءَ فَلْیُؤْمِنْ وَمَنْ شَاءَ فَلْیَکْفُرْ»، ای پیامبر بگو حق از جانب خدا در اختیار شما قرار گرفته است، هرکسی که می‌خواهد ایمان بیاورد و هرکسی که نخواست کافر شود. البته کسی که ایمان بیاورد پیامد‌های ایمان برای او خواهد بود. اینجا بنا نیست که زور و جبری در کار باشد. در سوره دهر می‌فرماید: إِنَّ هَذِهِ تَذْکِرَةٌ فَمَنْ شَاءَ اتَّخَذَ إِلَىرَبِّهِ سَبِیلًا؛ هرکسی که می‌خواهد به طرف خدا راهی داشته باشد این کتاب تذکره است. در سوره‌های مزمل و تکویر نمونه این آیات تکرار شده است.
وی افزود: در سوره فرقان آمده است: قُلْ مَا أَسْأَلُکُمْ عَلَیْهِ مِنْ أَجْرٍ إِلَّا مَنْ شَاءَ أَنْ یَتَّخِذَ إِلَى رَبِّهِ سَبِیلًا؛ هرکه می‌خواهد راهی به سوی خدا بپیماید ما به او راه را نشان می‌دهیم و مسئولیت پیامبر بلاغ است. قرار نیست کسی را به زور به بهشت ببرند. مرحوم علامه طباطبایی قبل از انقلاب المیزان را نوشته است. در ذیل این آیه می‌فرماید خدا راه را برای کسی که می‌خواهد قرار داده است. یعنی خدا می‌خواهد به مردم بفهماند از طرف پیامبر آزادی کامل برای انتخاب وجود دارد. اکراه و اجباری از طرف پیامبر وجود ندارد. وظیفه پیامبر تبشیر و انذار است. مردم در کار خودشان مختار و آزاد هستند. در سوره صاد آمده است: قُلْ مَا أَسْأَلُکُمْ عَلَیْهِ مِنْ أَجْرٍ وَمَا أَنَا مِنَ الْمُتَکَلِّفِینَ؛ در سوره انسان آمده است: «إِنَّا هَدَیْناهُ السَّبِیلَ إِمَّا شاکِراً وَ إِمَّا کَفُوراً».
خانواده‌ها از دین‌گریزی جوانان نگرانند
این فقیه نواندیش تصریح کرد: چطور شده افرادی در جامعه نسبت به آنچه که در قرآن با این صراحت و تکرار مطرح شده فاصله پیدا کرده‌اند؟ پیامبر و خاتم انبیاء در یک دوران بیست و سه ساله با این منطق کار را به جایی می‌رساند که فوج فوج انسان‌ها عاشق دین می‌شوند اما وقتی که قدرت به دست ما می‌افتد به گونه‌ای عمل می‌کنیم که مردم فوج فوج از دین خارج می‌شوند. معلوم است که یکجای کار اشتباه است. روش پیامبر جواب داده است اما آیا ما روش پیامبر را طی کرده‌ایم؟
وی ادامه داد: امروزه دین‌گریزی جوانان به نگرانی خانواده‌ها تبدیل شده است و در کنار گریز از دین، دچار گریز از کشور و جامعه شده‌ایم. نمی‌شود با فشار و زور جامعه را اصلاح کرد. اگر این روش جواب می‌داد خداوند به پیامبرش آن را تجویز می‌کرد. مسائل عمیقتر از آن چیزی است که امروز در سطح جامعه دیده می‌شود. مشکلات ما لایه‌های عمیق فکری دارد. کسانی مانند آیت الله طباطبایی و آیت الله بهشتی را از دست دادیم و در مبانی و اصول آسیب دیدیم
این استاد حوزه علمیه تصریح کرد: ما عادت کرده‌ایم تاریخ پیامبر اکرم (ص) را فقط از منابع ضعیف تاریخی بخوانیم حال آنکه این قرآن سند است. مسأله‌ای نیست که در قرآن مسکوت مانده باشد. باید به قرآن و سنت پیغمبر اکرم (ص) برگردیم. خداوند راه را به ما نشان داده است.
 
کد مطلب: 175623
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *