رییس کمیسیون شهرسازی و معماری شورای شهر تهران با تاکید بر اینکه محور اقدامات مدیریت شهری باید انسان های شهر، کیفیت زندگی و حقوق عمومی باشد، تغییر پارادایم از شهرسازی سوداگرا به شهرسازی انسان گرا را ابر پروژه مدیریت شهری دوره پنجم اعلام کرد.
محمد سالاری در گفت و گو با
مردمسالاری آنلاین در واکنش به ادعای های رقبا مبنی بر اینکه مدیریت شهری دوره پنجم کارنامه ندارد وکاری انجام نداده است،گفت: مساله اینست که ابتدا باید کار را تعریف کرد، اگر منظور از کار مجموعه ای از همان رویکردها و استراتژی های دوره های گذشته بخصوص دوره مدیریت شهری قبل است که باید بگوییم قرار بود با روی کار آمدن شورای پنجم، بسیاری از استراتژی های غلط آن دوره متوقف شود.
وی با ذکر مثالی ادامه داد: وقتی در کشوری جنگی اتفاق می افتد،کسانی که به جنگ می روند و از تمامیت ارضی سرزمین خود دفاع می کنند و آنهایی هم که جنگ را به صلح عزتمندانه می رسانند، مورد تجلیل قرار می گیرند و نام آن ها در تاریخ ثبت می شود، چراکه هیچ جنگی برای کشورها و بشریت خوب نیست اما هیچ وقت از آن گروه حکمرانان و مسئولینی که نمی گذارند جنگی رخ دهد، یادی نمی شود. بسیاری از مدیران کشور ما در طول تاریخ مبتنی بر نگاه، باورها و تعاملاتی که داشتند باعث شدند که جنگی رخ ندهد، چراکه اعتقاد به دیپلماسی، تعامل و همزیستی مسالمت آمیز داشتند.
سالاری افزود: مدیریت شهری دوره پنجم نیز مجموعه قابل توجهی از رویه های غلطی که در نظام مدیریت شهری نهادینه شده بود و مجموعه همین رویه ها باعث شده که امروز شهر ما دچار مسئله و بحران باشد را تا حد زیادی متوقف کرد.
رییس کمیسیون شهرسازی و معماری شورای شهر تهران با اشاره به شکل گیری یک انگاره اشتباه در نظام مدیریت شهری کشور از سال های دور و اوج گیری آن بعد از اتمام جنگ،اظهار داشت: اولین اشتباه در دهه 60 اتفاق افتاد و آن هم کاهش و سپس حذف بودجه دولتی شهرداری های شهرهای بزرگ و کلان شهرها بود، با این توجیه که شهرهای بزرگ ظرفیت های درآمدزایی دارند و می توانند از ظرفیت های سرمایه گذاران بخش خصوصی، بنگاه های اقتصادی، بانک ها، گردشگری و ... استفاده و شهر را با ظرفیت های خودشان اداره کنند.
وی ادامه داد: در آن زمان بحث درآمدهای پایدار مطرح و مقرر شد، دولت طی لایحه ای چارچوبی برای درآمدهای پایدار مشخص کند تا شهرداری ها در آن چارچوب برای اداره شهرها کسب درآمد کنند اما مساله اینجاست که بخش اول یعنی محروم شدن کلان شهرها از بودجه دولت محقق شد اما بخش دوم که لایحه درآمدهای پایدار بود به نتیجه نرسید، تا اینکه در دولت اول آقای روحانی، ایشان قول دادند که لایحه درآمدهای پایدار را مصوب کنند و به مجلس بفرستند. این وعده در دولت دوم ایشان محقق شد و لایحه مذکور به مجلس رفت و تصویب شد، هرچند در فرایند تهیه و تصویب این لایحهف مطالبات شوراهای شهر و شهرداری ها چندان محقق نشد. نهایتا مصوبه مجلس به شورای نگهبان ارسال و ایراداتی به آن گرفته شد و به مجلس برگشت که همزمان با تغییر مجلس بود و مجلس یازدهم نیز هنوز در این خصوص اقدامی انجام نداده است.
شهرفروشی آسان ترین راه برای درآمدزایی شهرداری ها
این عضو شورای شهر تهران با اشاره به اینکه از دهه 60 تا کنون، هنوز چارچوب لایحه درآمدهای پایدار و اینکه کلان شهرها و شهرداری ها مبتنی بر چه چارچوبی اداره شوند، مشخص نشده است، گفت: این موضوع باعث شد که شهرداری ها آسان ترین راه برای درآمدزایی یعنی شهرفروشی را انتخاب کنند. در اینجا منظور از شهرفروشی، فروش تراکم قانونی که در طرح تفصیلی وجود دارد، نیست.
وی در خصوص تراکم فروشی قانونی توضیح داد: تراکم قانونی مربوط به 940 هزار پارسل شهر تهران است که روی طرح تفصیلی قرار گرفته و مصوبه شورای عالی شهرسازی و معماری و کمیسیون ماده 5 را دارد و حقوق مکتسبه مردم است، لذا ما مخالفتی با آن نداریم، چراکه اگر قرار است مبنی بر مفاد طرح جامع و طرح تفصیلی،10 میلیون نفر جمعیت در شهر تهران ساکن شوند، قاعدتاً باید بارگذاری های قانونی انجام صورت گیرد و قاعدتاً به خدماتی نیز مانند پاساژها، مراکز تجاری، اداری، خدماتی، بنگاه های اقتصادی، فضای سبز و فضای ورزشی و فضای مذهبی و فضای درمانی در کنار بارگذاری ها نیاز است.
مال سازی بدون نیازسنجی محلات و تهیه پیوست های مطالعاتی
سالاری منظور از شهرفروشی را بارگذاری های خارج از طرح تفصیلی دانست و اظهار داشت: شهرداری ها برای تامین درآمد، فروش تراکم غیرقانونی و غیرقابل توجیه را شروع کردند و درکوچه هایی با عرض کم، بلندمرتبه سازی و آپارتمان سازی کردند یا مجوز ساخت مال ها و مگامال ها و پروژه های بزرگ مقیاس را بدون پیوست های مطالعاتی صادر کردند، در صورتی که در طرح تفصیلی تاکید شده اجرای پروژه ها باید مبتنی بر مطالعه و نیازسنجی باشد و عوارض و آثار مثبت و منفی آن در آینده، پیش بینی شود و اینگونه نباشد که یک مال ایجاد شود و در آینده زندگی مردم آن محله تحت تاثیر آثار منفی قرار بگیرد.
این عضو شورای شهر تهران با بیان اینکه این رویه آنقدر جذاب بود که کم کم به تمام هزار و 320 شهر تسری یافت، ادامه داد: این موضوع حتی منجر به آغاز ساخت و ساز در حریم شهرها شد و این در حالیست که مجموعه شهری تهران، یعنی تهران و تمام کانون های جمعیتی اطراف آن باید باهم اداره شوند، چراکه بسیاری از مردمی که در سکونتگاه های اطراف تهران زندگی می کنند، خدمات آموزشی، دانشگاهی، درمانی، مترو و تفرجگاهی را از تهران دریافت می کنند، بنابراین ما اگر بخواهیم برای شهر تهران برنامه ریزی کنیم، باید برای مردمی که در اطراف این مجموعه و خارج از طرح تفصیلی زندگی می کنند نیز برنامه ریزی کنیم.
وی با بیان اینکه متاسفانه استراتژی شهرفروشی منجر به کسب درآمد فراوان شده بود و سرشار از امضاهای طلایی، رانت و فساد بود، گفت: این رویه اقتداری برای شهرداری ایجاد می کرد که به امپراتوری تولید پول تبدیل شدند، به گونه ای که همه سازمان ها و نهادها محتاج شهرداری بودند و در این وضعیت، بسیاری از چشمه سارها، باغات، کوه ها، دشت ها و مزارع از بین رفتند و بجای آن ها ساختمان ساخته شد اما خبری از نهادهای نظارتی از جمله سازمان بازرسی، قوه قضاییه، شوراهای شهر حتی جامعه رسانه ای و جامعه مدنی نبود.
افزایش مرگ و میر و ابتلا به امراض لاعلاج بدنبال کاهش کیفیت زندگی
سالاری ادادمه داد: وقتی بارگذاری و جمعیت پذیری در شهر فراتر از ظرفیت اکولوژیکی باشد و سرانه های خدماتی متناسب با نیاز شهروندان تامین نشود، کیفیت زندگی کاهش پیدا می کند و در این شرایط شاهد رکورد زنی ابتلاء به امراض لاعلاج، مرگ انسان ها بر اثر آلودگی هوا و مسائلی از این قبیل خواهیم بود.
رییس کمیسیون شهرسازی و معماری شورای شهر تهران با بیان اینکه ما این نوع شهرسازی را شهرسازی سوداگرا می نامیم، اظهار داشت: اساسا تصمیماتی که در شهرسازی اتخاذ می شود باید موجب ارتقای کیفیت محیطی، افزایش سرانه های خدماتی، افزایش فضای سبز، صیانت از باغات و میراث طبیعی و میراث تاریخی و ایجاد هویت برای شهر شود اما متاسفانه این موضوعات در گذشته مورد توجه قرار نمی گرفت و صرفا سازه، بتن، کالبد در مقابل کیفیت زندگی دارای اهمیت بود.
وی با اشاره به جذابیت این روش برای همه ذینفعان، گفت: مدیران شهری از مسیر شهر فروشی درآمدهای بی حد و حصری داشتند و این موضوع برای آن ها اقتدار ایجاد می کرد، مجموعه قابل توجهی از پروژه ها بدون نیازسنجی و مطالعات تعریف و قراردادهای بی ضابطه متعددی منعقد می شد، حتی بانک ها، بنگاه های اقتصادی، نهادهای حاکمیتی، هلدینگ های اقتصادی که ذیل نهادهای حاکمیتی فعال بودند و حتی دولت ها نیز وارد چرخه شهرفروشی شدند و این مساله نیز لطمه زیادی را به شهر وارد کرد.
وجود ابر چالش ها در شهر حاصل شهرسازی سوداگرانه است
این عضو شورای شهر تهران تصریح کرد: از آنجاییکه استراتژی شهر فروشی در آن مقطع زمانی و به صورت موقت موجب فعال شدن صنایع وابسته به حوزه ساخت و ساز و مسکن و اشتغالزایی ناپایدار شده بود، این روش مورد استقبال مردم قرار گرفته بود تا جایی که از منظر آنها، شهرداران، مدیران و شوراهای شهری ممتاز بودند که شهر را به کارگاه عمرانی تبدیل کنند، فارغ از اینکه پروژه هایی که اجرا می شد، چه آثار و تبعاتی برای کلیت شهر دارد. نهایتا نتیجه این شد که ما امروز با ابرچالش هایی از قبیل نا ایمن بودن ساختمان ها، افزایش ترافیک و آلودگی هوا، کمبود سرانه های خدماتی و کاهش کیفیت زندگی در شهرهایی مانند تهران مواجهیم.
وی ادامه داد: مجموعه درآمد بسیار انبوهی که کسب می شد نیز بیشتر در پروژه های عمرانی سخت افزاری بزرگ مقیاس مانند بزرگراه سازی، پل سازی، تونل سازی هزینه می شد و اگر قرار بود فضای سبزی ایجاد شود، در حریم شهر ایجاد می شد، این در حالی بود که سرانه فضای سبز مناطق مرکزی شهر بعضاً صفر بود. دلیل اتخاذ این رویکرد سخت افزاری هم این بود که این پروژه ها برای بستر عمومی جامعه ملموس بود و این موضوع باعث می شد مردم آن ها را مانند قهرمانان بدانند و اینگونه در ساختار سیاسی کشور ارتقا پیدا می کردند.
سالاری با اشاره به آثار و تبعات احداث پروژه پل طبقاتی صدر، بیان کرد: این پل از نظر فنی، مهندسی و تکنولوژی بسیار ارزشمند است اما اگر آثار مثبت و تبعات منفی آن را با هم جمع بزنیم، تبعات منفی آن بیشتر است، چراکه یک محله مسکونی را از شهروندان گرفت، سیما و منظر شهری را تخریب کرد، موجب افزایش ورود خودرو به شهر شد ( امروز دنیا به این نتیجه رسیده که ساخت بزرگراه های متعدد موجب جذب سفر و تشویق مردم برای استفاده بیشتر از خودرو می شود) و لذا این موضوع باعث شد که اعتبارات، منابع و دارایی های شهر اعم از املاک و اراضی ارزشمند در پروژه های سخت افزاری هزینه شود.
رییس کمیسیون شهرسازی و معماری شورای شهر تهران با بیان اینکه از آنجاییکه ظرفیت شهر و املاک و اراضی محدود بود، ظرفیت درآمدزایی طرح تفصیلی در مناطق مخصوصاً مناطق برخوردار، اشباع و بودجه ها تمام شد، اظهار داشت: در این زمان که مصادف با دوره چهارم مدیریت شهری بود، آقای قالیباف طی بخشنامه ای رسمی به مناطق و معاونت ها اعلام کردند که دیگر فقط پروژه های دارای ۵۰ درصد پیشرفت به بالا را پیش ببرند. در این زمان مدیران شهرداری با مطالبات مردم محلات برای فضاهای سبز و ورزشی و مراکز درمانی مواجه شدند که کمبود آن ها از آثار وتبعات استراتژی شهرفروشی بود، در این زمان مجبور بودند که درآمد حاصل از شهرفروشی را برای رفع مشکلات ایجاد شده ناشی از اجرای پروژه های سخت افزاری و ساخت و سازهای بی رویه و خارج از قاعده هزینه کنند و اینگونه این چرخه باطل شکل گرفت.
توقف رویکرد و چرخه باطل شهر فروشی
محمد سالاری با اشاره به روی کار آمدن مدیریت شهری دوره پنجم و توقف رویکرد و چرخه باطل شهر فروشی، گفت: شهر تهران در فضایی تحویل دوره پنجم شدکه شهرداری حداقل ۵۰ هزار میلیارد یعنی معادل بودجه سه یا چهار سال شهرداری بدهی داشت، از طرفی ظرفیت درآمدزایی طرح تفصیلی نیز تا حد زیادی اشباع شده بود، تحریم های ظالمانه اعمال شده بود و در ادامه مسیر مساله کرونا نیز از راه رسید و همانطور که بر اقتصاد کل کشور تاثیر گذاشت، بر اقتصاد پایتخت نیز تاثیرگذار بود و شهر فروشی که درآمد بسیاری را نصیب شهرداری می کرد و ما نیز شهر فروشی را متوقف کردیم.
وی ادامه داد: ما مبتنی بر شعارمان یعنی توجه به کیفیت زندگی، به عنوان اولین گام، مصوبه برج باغ را لغو کردیم در صورتی که بخش زیادی از درآمد شهرداری از محل صدور پروانه برای برج باغ ها بود، در مصوبه دیگری شهرداری را مکلف کردیم که بدون مجوز هیچ یک از املاک و اراضی شهر واگذار نشود و بدین ترتیب از بذل و بخشش ها که امپراطوری پول پاشی را ایجاد کرده بود، جلوگیری کردیم.
بازگشت کمیسیون ماده 5 به جایگاه اصلی خود
این عضو شورای شهر با اشاره به اقداماتی که در دوره پنجم در راستای افزایش کیفیت زندگی انجام شده است، گفت: نظام شهرسازی در شهرداری تهران و بطور کلی درکل کشور، آلوده و فساد آمیز است و بیش از ۹۰ درصد مراجعات مردمی به شهرداری ها از درگاه شهرسازی است. طی دوره های گذشته، بیش از 83 درصد تصمیماتی که در کمیسیون ماده ۵ شهرداری گرفته می شد، بصورت موردی و مربوط به بلند مرتبه سازی و مال سازی و ... بود و تنها 13 درصد تصمیمات آن مربوط به طرح های موضعی و موضوعی که ماموریت اصلی این کمیسیون است، بود و ما در دوره فعلی این روال را اصلاح کردیم و اکنون کمیسیون ماده 5 به جایگاه اصلی خود یعنی همان پرداختن به طرح های موضوعی و موضعی که در کیفیت زندگی نقش اساسی دارند، برگشته است.
سالاری با اشاره به طرح های موضعی که در این دوره و در راستای افزایش کیفیت زندگی پیگیری شد و به نتیجه رسید، افزود: طرح موضعی 570 هکتاری فداییان اسلام در محدوده مناطق 20 و 15 و 16 که بیش از 50 درصد پارسل های این محدوده بالای یک هکتار است، به فضای بی دفاع تبدیل شده بود، چراکه 20 سال فریز شده است و مردم بلاتکلیف مانده بودند. ما در این دوره، سه سال روی این طرح مطالعات انجام دادیم و این طرح را به کمیسیون ماده 5 بردیم و مصوب شد، براساس این طرح بازآفرینی، این محدوده به یک محیط سرزنده بانشاط و گردشگری تبدیل می شود.
تعیین تکلیف، تکالیف مغفول مانده طرح تفصیلی
وی ادامه داد: محله نفرآباد در شاه عبدالعظیم نیز به مدت 30 سال فریز شده بود و قرار بود با اجرای طرحی تبدیل به گور باغ شود، حتی 120 ملک نیز توسط شهرداری تملک و تخریب شده بود که حاصل مدیریت از بالا به پایین و بدون مشارکت مردم و نادیده گرفتن حقوق عمومی بود. ما در این دوره یک طرح معماری و شهرسازی ایرانی اسلامی در جوار حرم حضرت عبدالعظیم حسنی برای نفرآباد تهیه کردیم و پس از تصویب، به مرحله کلنگ زنی و اجرا رسید و مردم آنجا به شدت خوشحال شدند و ده ها مورد از تکالیف طرح تفصیلی که مغفول مانده بود را تعیین تکلیف کردیم و به سرانجام رساندیم.
رییس کمیسیون شهرسازی و معماری شورای شهر تهران در خصوص طرح تفصیلی منطقه 22، گفت: وقتی طرح تفصیلی شهر تهران ابلاغ شد، تمام تدوین کنندگان و تصویب کنندگان و ابلاغ کنندگان طرح، اذعان می کردند که با ابلاغ طرح تفصیلی تمام بخشنامه ها، رویه ها و مصوبات کمیسیون ماده 5 و ... لغو و در طرح تفصیلی تجمیع می شوند و بصورت شفاف در سامانه قرار می گیرد و صاحبان ۹۴۰ هزار پارسل می توانند حقوق مکتسبه خود را در سامانه مشاهده کنند اما شهرداری تهران بندهایی موسوم به بند 29-16 و 30-16 را پیشنهاد می دهد و به تصویب می رسد که می گوید مصوبات 320، 351 و 357 کمیسیون ماده 5 قبل که اجازه ساخت و ساز 21 طبقه را در منطقه 22 می دهد، تمدید شوند و عملا به موجب این بند، منطقه 22 که قرار بوده یک منطقه فراغت محور، دانش بنیان و الگوی توسعه پایدار در کشور باشد و کمبود سرانه های خدماتی شهر تهران را تامین کند، تبدیل به مجموعه گسترده ای از برج سازی ها شود که اکنون فقیرترین و بحران زده ترین منطقه از منظر سرانه های خدماتی است.
ایجاد سازوکار بانک زمین
سالاری افزود: ما در دوره پنجم برای منطقه 22 طرح تفصیلی ویژه نوشتیم و از سقف جمعیت پذیری این منطقه،250 هزار نفر کم و اراضی باز باقیمانده منطقه را فریز کردیم تا برای تامین سرانه های خدماتی مورد استفاده قرار گیرند و سازوکار بانک زمین را ایجاد کردیم.
وی با اشاره به بررسی میزان تحقق پذیری طرح تفصیلی از زمان ابلاغ، بیان کرد: بررسی های مشاور نشان می دهد که آنچه اجرا شده با طرح تفصیلی همخوانی ندارد و 71 درصد مغایرت بین اجرا و طرح ابلاغ شده در سال 91 احصاء شد و صرفا در یک منطقه شهرداری در سال 90، از طریق رانت و امضاهای طلایی هزارو 24 اضافه طبقه خارج از طرح تفصیلی داده شده است که در سال 99 طی فرایندی به صفر رسید و اکنون دیگر اضافه طبقه نداریم.
توجه به پروژه های توسعه محلی
سالاری در خصوص رویکرد بازآفرینی شهری در دوره پنجم، اظهار داشت: امروز دیگر آن نگاه توجه صرف به پروژه های سخت افزاری و مگاپروژه ها وجود ندارد و ما توجهمان را به سمت پروژه های توسعه محلی بردیم، چراکه باور داریم، محور اقدامات مدیریت شهری باید انسان های آن شهر، کیفیت زندگی و حقوق عمومی باشد. متاسفانه بدلیل رویکردهای مدیریت های شهری گذشته، محلات مورد غفلت قرار گرفتند. یکی از اقدامات ما در این دوره در راستای توجه به محله محوری،تهیه سند توسعه محله برای 181 محله غیربرخوردار با مشارکت مردم محلات، شورایاران و معتمدین محل بود و از دل این اسناد، پروژه هایی را تعریف کردیم و این یعنی از مسئله و نیاز محلات به پروژه رسیدیم و در سال 98، هزار و200 پروژه توسعه محلی تعریف کردیم و حدود 650 پروژه در سال 99 اجرا شد.
رییس کمیسیون شهرسازی و معماری شورای شهر تهران ادامه داد: نقدی که من در اینجا به خودمان دارم اینست که ما می توانستیم بیش از سه هزار پروژه توسعه محلی را به سرانجام برسانیم و اما کمی دیر به این نتیجه رسیدیم و تغییر مکرر شهرداران به ما لطمه زد که البته این تغییرات در اراده ما هم نبود. مزیت پروژه های توسعه محلی اینست که هم مبتنی بر نیاز مردم است و هم زودبازده و رضایتمندی حداکثری را بدنبال دارد و هم به بودجه زیادی نیاز ندارد. در حال حاضر هم وقتی اعضای شورا برای بازدید به محلات می روند، دیگر هیچ شهروندی نمی گوید برای ما اتوبان بسازید، چراکه ما توانستیم نگاه مردم آن محلات را به شهر تغییر بدهیم هرچند که این نگاه در سطح عموم جامعه چندان تجلی ندارد.
سالاری اضافه کرد: ما دو هزار و 330 هکتار طرح های بازآفرینی شهری را مورد مطالعه قرار دادیم،مصوب کردیم که یا در حال اجرا هستند و یا به بهره برداری رسیده است. در این دوره صدها پروژه بهسازی محیطی، درنگاه، پاتوق محله ای با اولویت مناطق غیربرخوردار و دارای بافت های فرسوده اجرا شده است که بزرگترین آن پروژه شارباغ یا نیلوفری است که در فضای فوقانی خط راه آهن تهران-تبریز در مناطق 17 و 18 اجرا می شود، این پروژه با 9 کیلومتر طول و 50 هکتار مساحت، بزرگترین طرح بازآفرینی شهری است. این در حالیست که اگر استراتژی مدیریت های شهری گذشته ادامه پیدا می کرد، این امکان وجود داشت که برای کسب درآمد، چند صد هزار مترمربع بارگزاری در این اراضی صورت می گرفت که تبعات منفی زیادی به همراه داشت و از محل این درآمد، دوباره بزرگراه ها ساخته می شد.
این عضو شورای شهر تهران تصریح کرد: اکنون این اراضی به یک عرصه عمومی و میدانگاه تبدیل می شود که دارای مد پیاده و هم مد دوچرخه است و هم مجموعه ای از فعالیت های فرهنگی - اجتماعی در آنجا انجام می شود. از دیگر اقدامات ما آغاز ایجاد ده ها میدانگاه در شهر تهران است که از آن جمله می توان به میدانگاه امیرکبیر در منطقه 14 اشاره کرد که روی عرشه تونل امیر کبیر به مساحت حدود 10 هزار متر مربع ایجاد شده و در دوره مدیریت شهری گذشته قرار بود پاساژی 6 طبقه با 100 درصد بارگذاری احداث شود.
حرکت به سمت انسان محوری
سالاری با اشاره به نهادینه شدن نگاه خودرو محوری در نظام شهرسازی و معماری کشور، گفت: تنها راهکاری که در گذشته در ذهن مسئولان شهری برای کاهش ترافیک نهادینه شده بود، ساخت اتوبان و تعریض خیابان ها بود، درصورتی که آسیب شناسی هایی که در دنیا و کشور انجام شده، نشان می دهد که هرگاه خیابانی تعریض می شود، حضور خودرو ها در آنجا افزایش می یابد و میزان ترافیک هم بیشتر می شود و این همان نگاه غلط خودرو محوری است. مدیریت شهری پنجم در تقابل با این نگاه، 300 کیلومتر مسیر دوچرخه ایجاد کرد، بیش از 100 سال است که در شهرهای ما، مسیرها در اختیار خودرو ها هستند و مسیری برای دوچرخه وجود نداشته است. در حال حاضر موسسات ممتاز بین المللی وقتی می خواهند به شهرها و مدیران شهری کلان شهرهای دنیا امتیاز بدهند، یکی از شاخص های جدی مورد سنجش آن ها، مدهای حمل و نقل و دوچرخه است، چرا در راستای انسان محوری و شهرسازی انسانگرا است.
افزایش بیش از هزار و 300 درصدی اعتبارات مناسب سازی
وی با بیان اینکه اساسا مناسب سازی شهری در این شهر معنا نداشته است، گفت: اکنون وضعیت معابر طوریست که این مساله در یک دوره یا چند دوره هم بطور کامل اصلاح نمی شود، بخشی از پیاده رو ها بصورت پلکانی است و هرکسی، یک نوع مصالح برای پیاده رو استفاده کرده است. ما در این وضعیت مشکلات منابع درآمدی، بیش از هزار و 300 درصد اعتبارات مناسب سازی را افزایش دادیم، 500 کیلومتر مناسب سازی انجام دادیم و صدها مورد دیگر.
تحقق شفافیت و نظارت همگانی در راستای اصلاح ناکارآمدی ها
سالاری ادامه داد: ما در مقابل آن رویکرد شهرسازی سوداگرا، شهرسازی انسان گرا را مطرح کردیم و اکنون یک تغییر پارادایم از سوداگرایی به انسان گرایی صورت گرفته است. البته منظور این نیست که اکنون شهرسازی ما، عاری از فساد و رانت است اما ما حدود 80 درصد، این تخلفات را متوقف کردیم و شفافیت را در شهرداری و شورای شهر تهران، به عنوان پیشگام ترین نهاد عمومی در جمهوری اسلامی آغاز کردیم و الان کلیه قراردادهای با رقم بیش از 90 میلیون تومان که در شهرداری تهران نوشته می شود، قابلیت رصد همگانی دارند. باید گفت که تنها راه نجات کشور ما و اصلاح ناکارآمدی ها و توقف فسادها و رانت ها، شفافیت و تحقق نظارت همگانی است و ما توانستیم این کار را انجام دهیم. ما شاهدیم که پیمانکارانی که در دوره های گذشته، جلوی ساختمان شورا و شهرداری برای گرفتن کار و پروژه صف می بستند ، حالا که ما شفافیت و فراخوان مزایده و مناقصه را الزامی کرده ایم، تمایلی برای همکاری ندارند، چراکه رویه های پول پاشی در آن دوره دیگر تمام شده است.
سالاری افزود: اقدامات مذکور در مدیریت شهری دوره پنجم با وجود تحریم های ظالمانه، بدهی های به ارث رسیده از دوره قبل، شیوع ویروس کرونا، اشباع شدن ظرفیت درآمدزایی طرح تفصیلی انجام شد و یک روز حقوق کارکنان شهرداری تعویق نیفتاد و بدهی پیمانکارانی که از شهرداری طلب کار بودند و همچنین بانک ها پرداخت شد و در وضعیتی که همه انتظار داشتند،شورای پنجم نتواند شهر را اداره کند، مدیریت شهری بسیار موفق عمل کرد. البته که ما نمی گوییم که هیچ قصوری صورت نگرفت بلکه بسیاری از فرصت ها از دست رفت، درحالیکه میتوانستیم کارهای ارزشمند بیشتری انجام دهیم اما معتقدیم کارنامه مدیریت شهری دوره پنجم اساسا نه یک دستاورد ارزشمند برای این دوره از مدیریت بلکه دستاوردی برای مدیریت های شهری کشور و برای ارکان حکمرانی کشور است.
رواج پول پاشی و اعتبار خریدن سیاسی
وی در تشریح آثار و تبعات شهرسازی سوداگرا گفت: تشدید رانت و فساد در نتیجه اقتدار لجام گسیخته شهرداری ها در نظام تصمیم گیری یعنی وقتی که مدیران می توانند برای عده ای خارج از ضابطه، تصمیماتی غیرقانونی اتخاذ کنند، رانت و فساد و امضای طلایی تشدید می شود که از آن اقتدار سوداگرانه می سازد تا جایی که حتی نظام حکمرانی کشور را به خود محتاج می کردند و در نتیجه منجر به سوءاستفاده شهرداری از قدرت سوداگرانه ناشی از شهرفروشی برای ترقی در ساختار سیاسی می شد و پیرو آن، رواج پول پاشی و اعتبار خریدن سیاسی، که این رویه ها در مدیریت شهری دوره پنجم تا حد زیادی متوقف شده است.
رییس کمیسیون شهرسازی و معماری شورای شهر تهران ادامه داد: امروز در دنیای توسعه یافته، وقتی مردم اشکالی به مسئولی می گیرند، آن مسئول بلافاصله استعفا می دهد، چراکه او اقتداری ندارد و تنها یک مسئول است که برای اداره سازمان و نهاد مربوطه تلاش می کند و وقتی با نارضایتی مردم مواجه می شود، استعفا می دهد اما در کشور ما، همه به پست ها چسبیده اند، چراکه اقتدار ناشی از فضای سوداگرانه و رانت و فساد و امضای طلایی وجود دارد. یکی دیگر از آثار منفی شهرسازی سوداگرانه عدم توجه به صرفه جویی در هزینه های اداره شهر است و این یعنی وقتی امپراطوری پول پاشی از طریق کسب درآمدهای بی حساب و کتاب بوجود می آید، این پول را بیهوده و بی قاعده هزینه می کند و ما با سونامی قراردادهای بی ضابطه مواجه می شویم ،فارغ از اینکه به نتایج آن توجه شود.
وی اضافه کرد: دوقطبی شدن شهرها یکی دیگر از تبعات شهرسازی سوداگرانه است، یعنی یک طرف اشرافیت، مصرف گرایی و منافع شخصی و طرف مقابل آن حقوق عمومی و کیفیت زندگی قرار دارد. از بین رفتن درختان، میراث طبیعی و میراث تاریخی شهر، از دست رفتن فضاهای عمومی شهر و بارگذاری بر روی آن ها، افزایش ترافیک و آلودگی هوا، غالب شدن خودرومحوری بر انسان محوری، تاراج خاطرات، هویت و معنا در شهرها، کاهش ایمنی و تاب آوری شهر، نیز از تبعات رویکردهای گذشته است.