یکی از دیرینهترین بخشهای تهران کنونی جایی است که بر روی تپههایی باستانی شکل گرفته است و «محله قیطریه» نام دارد. قیطریه تاریخی بسیار کهن و کمتر شناخته شده دارد که اندکی از آثار آن در کاوشهای باستانشناسی دههی چهل خورشیدی به دست آمد و بخش ناشناختهی آن در ساختوسازهای و نوگراییهای امروزی از دست رفت!
به گزارش امرداد، قیطریه آبادی کوچکی پیرامون شهر تهران بود و در شمار روستاهای شمیرانات بخشبندی میشد. با گسترش روزافزون پایتخت، گسترهی کنونی آن از شمال به خیابان قیطریه و از جنوب به خیابان دهقان پایان میپذیرد و باختر آن به بلوار صبا و خیابان بوعلی راه دارد و خاور آن بلوار کاوه را شکل میدهد.
یک باور نادرست که بارها گفته شده است چنین است که قیطریه اقامتگاه میرزا تقی خان امیرکبیر بود و ساختمان زیبایی که اکنون در بوستان محله دیده میشود، به دستور او ساخته شده است. این سخن نادرست تا بدانجا آوازه پیدا کرده است که در بوستان دلانگیز قیطریه تندیسی بلند و استوار از امیرکبیر دیده میشود تا یادآور یادبودهای او در قیطریه باشد. در حالی که امیرکبیر هرگز به قیطریه نیامده بود و سازهای در اینجا نساخته است. به این سخن بازمیگردیم.
یافتههای باستانشناسی در قیطریه
در سال 1279 خورشیدی، در سالهای پایانی پادشاهی قاجاریه، کارمندان سفارت انگلیس، بر روی تپههای نزدیک باغ ییلاقی سفارت در قلهلک چند اثر مفرغی یافتند که دیرینگی آنها به هزارهی دوم پیش از میلاد بازمیگشت. چند ظرف سفالی نیز در همان جا بهدست آمد که تاریخگذاری آنها به عصر آهن در میانه 1500 تا 1200 سال پیش از میلاد گمان بُرده میشد. آثار به دست آمده را به موزههای انگلیس فرستادند. از آن پس بود که باستانشناس به این گمان افتادند که در آن گستره چهبسا نشانهها و آثاری از هزارههای دور بتوان یافت.
زمان گذشت بی آنکه کار باستانشناسی و گمانهزنیای انجام گیرد. تا آنکه در روزهای پایانی پاییز 1337 خورشیدی، زمانی که کارگران سرگرم ساخت ساختمانی در تپههای قیطریه بودند، آثار بسیار کهنی یافتند که هیچکس انتظار یافتن آنها را در گسترهی تهران و پیرامونش نداشت، از آنرو که تاریخ تهران بسیار کمتر از آن گمان برده میشد که بتوان اثری از روزگاران باستانی در آن یافت. خیلی زود بررسی آغاز شد و باستانشناسان این گمانه (:فرضیه) را پیش کشیدند که آثار تمدنی چند هزارساله، در تپههای قیطریه پنهان است. بدینگونه بود که از ساختوساز در تپههای قیطریه دست کشیدند و گروهی از باستانشناسان را به گمانهزنی و کاوشها گماردند. دیری زمان نبُرد که در تپههای قیطریه آثاری کشف شد که بهراستی شگفتانگیز و حیرتآور بود.
سرپرستی کاوشهای قیطریه را یکی از باستانشناسان نامدار ایران، شادروان سیفالله کامبخشفرد بر دوش داشت. او در سال 1348 کار خود را به همراه گروه همراهش آغاز کرد و در سال 1350 نخستین گزارش خود را ارایه داد. چندی پس از آن نیز کتابی دربارهی کاوشهای باستانشناسی قیطریه و تمدنی که در آن پهنه بوده است، منتشر کرد.
گسترهای که کامبخشفرد و همراهان باستانشناسش کاوش کرده بودند در خاور پارک قیطریه کنونی بود که از باختر به خیابان کوروش کبیر (خیابان شریعتی کنونی) میرسید و از شمال به تجریش و دزاشیب و از جنوب به قلهک و دروس محدود میشد. در این محوطه 8 هزارمتری، اسکلتهای دفن شدگانی کشف شد که در عصر آهن زیسته بودند و دیرینگی آنها به 3000 سال پیش بازمیگشت. در آنجا 350 گور باستانی، نزدیک به 5 هزار اثر و اشیا برنزی و سفالی سالم باستانی یافته شد. افزونبر اینکه شیوهی گورسپاری مردگان آگاهیهای بسیار باارزشی را در اختیار باستانشناسان گذاشت و پژوهشهای پس از آن، اهمیت کممانند آنها را آشکار ساخت.
اما هنوز یک پرسش مانده بود که باید پاسخ داده میشد. پرسش چنین بود: مردمان چند هزارسالهای که در تپههای قیطریه زیسته بودند، چه کسانی بودهاند و چه نژادی داشتهاند؟ باستانشناسان به زودی به این گمان رسیدند که آن کوچندگانی در پایان هزارهی دوم پیش از میلاد بودهاند که از خاور دریای مازندران به درون فلات ایران آمدهاند و در تپههای گسترهای که اکنون قیطریه نامیده میشود، استقرار یافتهاند. اما اینکه نژاد آنها به چه قومی بازمیگردد؟ گمانها چنین است که آنها تیرهای از قوم آریایی بودهاند. سپستر این نیز دانسته شد که بر اثر فعال شدن گسل شمال تهران کنونی و زلزلهای که در 3000 سال پیش رُخ داده بود، تمدن آنها نابود شده است.
آگاهیهای افزونتر دربارهی این تمدن پنهان، زمانی به دست میآمد که کاوشهای بیشتر و گستردهتری انجام میگرفت. اما با کندن زیرزمینی در محلهی قیطریه برای ساخت ایستگاه مترو، این امکان و محوطهی باستانی از دست رفت!
شکلگیری محلهی قیطریه
از نشانههای باستانی قیطریه که بگذریم، این گستره هیچگاه در گذر تاریخ نام و نشانی پیدا نکرد و تا روزگار قاجار شکارگاهی شناخته میشد که بر روی تپههای آن چند خانهی روستایی ساخته شده بود و در آنجا مردمان اندکی سرگرم کشاورزی بودند. تا سال 1327 خورشیدی هنوز هم در زمینهای قیطریه کشتکاری میشد و اندکی محصول بهدست میآمد.
اما در جایی که اکنون پارک قیطریه دیده میشود، در گسترهای میان بزرگراه صدر (بزرگراه دوگل پیشین) و خیابان قیطریه، باغ پهناوری وجود داشت که از آنِ میرزا علیاصغر خان اتابک (امینالسلطان) صدراعظم ناصرالدینشاه، مظفرالدینشاه و محمدعلیشاه قاجار بود؛ یعنی همان باغی که به نادرست آن را از آنِ میرزا تقیخان امیرکبیر میدانند و اقامتگاه او گمان میبرند. این باغ سپستر به یکی از نوادگان مسعودمیرزا ظلالسلطان، افتخار اعظم مسعود رسید. اتابک در آنجا ساختمانی ساخت که اکنون فرهنگسرا و کتابخانهی ملل نامیده میشود. این ساختمان 10 سال پس از کشته شدن امیرکبیر پیریزی شده است؛ این نیز دلیل دیگری است که نمیتوان سازهی پارک قیطریه را اقامتگاه امیرکبیر دانست.
در تابستان 1333 خورشیدی، چندگاهی ساختمان بوستان قیطریه اقامتگاه سرلشکر فضلالله زاهدی، نخستوزیر ایران پس از 28 امرداد 1332، بود. تا آنکه در سال 1356 غلامرضا نیکپی، شهردار آن زمان تهران، بخشی از زمینهای خود در محدودهی بوستان کنونی قیطریه را وقف کرد و با خرید بخش دیگری از آن زمینها از نوادگان قاجاری، بوستان و باغی ساخت که بسیار دیدنی و زیباست. این بوستان، همانگونه که اشاره شد، فرهنگسرای ملل کنونی است.
با این همه نخستین ساختوسازهای انگشتشمار در محلهی کنونی قیطریه در دههی بیست خورشیدی آغاز شد. اما از سال 1348 به شکل سکونتگاهی درآمد و به شهر تهران پیوست. تنها بخش شمالی قیطریه که بلوار کاوه و کوچهی سپنجی کنونی است، ساخته نشده بهجا ماند. گسترش کالبدی قیطریه در سال 1358 به پایان خود رسید؛ تا بداناندازه که دیگر در محله و بر روی تپههای آن زمین خالی برای ساختوسازهای افزونتر باقی نماند.
محلهی قیطریه را باید دوبخشی دانست. یک بخش آن که آکنده از ساختوسازهای مدرن و نو است و جایی برای ثروتمندان شناخته میشود. این بخش خیابان سهیل و پیرامون پارک قیطریه را دربرمیگیرد و قیطریه جنوبی است. بخشی نیز قیطریه شمالی است و بافتی فرسوده و سنتی دارد. در این دوبخش اختلاف بهای زمینها بسیار است و گاهی تا دو برابر نیز میرسد.
بیگمان زیباترین بخش محلهی قیطریه پارک و بوستان آن است. در این گستره که طراحی مهندسی دارد، در کنار ساختمان تاریخی آن، تندیسی استوار از امیرکبیر دیده میشود. آن پیکرهی ساختهی ایرج محمدی، تندیسساز نامی ایران است.
* با بهرهجویی از: گفتار فیلم مستند «تاریخچهی عمارت قیطریه» به کارگردانی محسن سلیمانی و روایت و بازگویی عبدالله انوار (1389). بسیاری از آگاهیها دربارهی سازهی بوستان قیطریه از این مستند بهدست آمده است؛ و نیز: جستار «قیطریه» نوشتهی میترا آقامحمدحسینی و حمیدرضا حسینی، در تارنمای «مرکز دایرهالمعارف بزرگ اسلامی».