یکی از مسئولان اخیراً درباره علت کمیاب و گران شدن روغن نباتی گفته بود این مسأله ناشی از ترخیص نشدن روغننباتی از گمرک به دلیل مسائل ارزی است.
علیرضا خانی سردبیر روزنامه «اطلاعات» در ادامه سرمقاله امروز این روزنامه نوشت: پیش از این، بارها و بارها، مسئولان محترم علت گرانیهای عجیب و غریب کالاهای مختلف از جمله خودرو، لوازم خانگی، ماسک، مواد غذایی، گوجهفرنگی، برنج، بلیت هواپیما و هرآنچه که فکر کنید را اعلام کردهاند. البته شاید باید از آنها سپاسگزاری کنیم که علل اتفاقات فوقالذکر را نزد خود محرمانه نگه نمیدارند و به مردم اطلاع میدهند اما آیا واقعاً وقتی به مردم میگوییم علت گرانی سرسامآور مواد غذایی، میوه یا پوشاک چیست، کفایت میکند و مثلاً پدر و مادرها، در پاسخ به نیازهای معصومانه و مشروع کودکانشان، آنها را به پاسخ مسئولان ارجاع میدهند و بچهها هم شببخیر میگویند و میخوابند؟
اینکه فلان مسئول انتظامی یا قضایی میگوید عامل رشد شدید کیفقاپی و زورگیری و سرقت، مسائل اقتصادی و بیکاری است، آیا دیگر زنان و کودکان در خیابان احساس امنیت میکنند چون توسط مسئولان محترم آگاه شدهاند که دلیل این اتفاقات دلهرهآور چیست؟! اگر پزشکی به بیمار بگوید علت اینکه روز به روز لاغر و ضعیف میشوی، این است که سرطان داری، آیا مشکل حل میشود؟ یعنی صرف اینکه بیمار بداند علت بیماریاش چیست، کار تمام میشود یا تازه اصل کار باید شروع شود؟
آنقدر واضح است که نیازی به تکرار ندارد که دانستن اینکه بیش از نیمی از مجرمان دستگیرشده، «جرماولی» هستند، گوجه و پرتقال به خاطر افزایش هزینههای کود و سم گران شده، روغن به خاطر مشکل ارزی کمیاب شده، اتومبیل به خاطر تحریم و گرانی ارز، بهای سهمگین گرفته و گرانی ارز و طلا برآمده از کاهش ارزش پول ملی است، نیازی به فراست و نبوغ مسئولان ندارد؛ از هر راننده تاکسی هم که بپرسید جواب همه این پرسشها را به درستی میدهد. آنچه نیاز به فراست و نبوغ دارد، حلکردن این بحرانهای اقتصادی و معیشتی است نه تشریح آن! مردم به دولت و مجلس رأی ندادهاند که بیایند بگویند دلیل گرانی، کمشدن کالاست و دلیل کمشدن، کمبود ارز و دلیل کمبود ارز، تحریم و دلیل تحریم، توطئه خارجی و دلیل ناامنی و جرم، بیکاری و بیپولی است و بعد هم به خاطر پاسخ کامل دادن به پرسشها نمره بیست بگیرند و دوباره انتخاب شوند!
مردم رأی دادهاند که مسئولان کمبودها را برطرف کنند، جلوی توطئهها را بگیرند، مانع تحریمها شوند، بیکاری را از بین ببرند، اخلاق و سازگاری را در جامعه ترویج دهند، معیشت مردم را تضمین کنند و جلوی جرم و ناامنی را بگیرند.
تنظیم ساز و کار اقتصادی بخشی از وظیفه انکارناپذیر مسئولان کشور است. ساز و کار اقتصادی در کوتاهسخن به معنی ساماندادن و رونقدادن به اقتصاد خرد و کلان جامعه است؛ از اقتصاد معیشت خانواده تا سرمایهگذاریهای بینالمللی. اینکه فلان موانع جلوی کار را گرفتهاند، از نظر مردم توجیه ندارد چرا که اساساً دولتها برای برطرفکردن موانع انتخاب میشوند.
تنظیم سازوکارهای اجتماعی بخش دیگری از وظایف حاکمیت است و ایجاد محیط اجتماعی برای زیست شایسته توأم با منزلت و کرامت انسانی آحاد مردم، وظیفه دولت است. منزلت و کرامت انسانی به معنی رشد و توسعه شاخصهای فرهنگی و آموزشی و امنیتی جامعه است. این ساز و کار توسط ابزارهایی که در دست حاکمیت است امکان تحقق دارد. آموزش و پرورش، دانشگاهها، مؤسسات پژوهشی و همه نهادهای فرهنگی عریض و طویل دولت چنانچه به وظیفه و تعهدی که دارند به نیکی عمل کنند، قطعاً شاخصهای توسعه انسانی و توسعه فرهنگی رشد خواهد کرد و شهروندان میتوانند در محیط بهتری زندگی کنند.
مردم میبینند و میدانند که به رغم شدائد و تحریمها و کمبودهای ارزی و ریالی، هنوز بودجههای بسیاری خرج میشود و هنوز شمار زیادی نهاد و سازمان و مؤسسه و بنیاد و کمیته و ستاد و شرکت و آموزشگاه دولتی و عمومی هستند که اگر با راندمانی بهتر از آنچه هست و مسئولیتی بیشتر از آنچه هست و ایمان و عزمی بالاتر از آنچه هست عمل کنند، بسیاری از مشکلات برطرف یا دستکم تعدیل میشود ... اما نمیشود.
در یک کلام دولت و حاکمیتِ «علتیاب» مشکلی از دوش مردم برنمیدارد؛ مردم به دولت «گرهگشا» نیاز دارند؛ دولتی که بتواند همه تنگناها و فروبستگیهای خارجی و داخلی را به مدد کیاست و فراست و درایت بگشاید که به قول لسانالغیب:
چو غنچه گرچه فرو بستگیست کار جهان
تو همچو باد بهاری گرهگشا میباش!