مدیر پایگاه میراث جهانی چغازنبیل و هفت تپه گفت: گور دسته جمعی که کشف شد ۲۳ اسکلت مربوط به بیش از ۵۰ سال قبل دارد.
به گزارش باشگاه خبرنگاران جوان از اهواز، عاطفه رشنویی مدیر پایگاه میراث جهانی چغازنبیل و هفت تپه گفت: ۲ گور دسته جمعی در کاوشهای دهه ۴۰ شمسی به سرپرستی نگهبان در هفت تپه به دست آمد که گور اول با ابعاد بزرگتر، همان گور معروفی است که بخشی از طاق هلالی آن در جریان تسطیح زمینهای نیشکر و راهسازی، آشکار و آغازگر سالها کاوش در هفتتپه شد.
او افزود: در گور اول یک تدفین دسته جمعی به دست آمد که در این تدفین نظم خاصی در قرار گرفتن اسکلتها وجود نداشت و گور دوم به گور دسته جمعی هفتتپه معروف است که یکی از منظمترین تدفینهای تاریخ ایلام را به نمایش گذاشته بود و در آن ۲۳ اسکلت در کنار هم قرار گرفته بودند.
رشنویی ادامه داد: ۱۴ عدد از این اسکلتها به موازات یکدیگر و بقیه احتمالا به دلیل وجود فضای ناکافی به صورت نامنظم قرار داشتند و آنچه نگهبان در مورد آن به یقین صحبت میکند، مشاهدات وی و نحوه قرار گرفتن اسکلتها است.
مدیر پایگاه میراث جهانی چغازنبیل و هفت تپه بیان شت: کیفیت و وضعیت استخوانها و پوسیدگی شدید آنها به نحوی بود که اظهار نظر و تشخیص درباره جنس خاص زن و مرد و همچنین کامل یا ناقص بودن اعضای بدن امکانپذیر نبود؛ بعضی از فکها دور از محل خود و روی سینه قرار داشتند ضمن آنکه بیشتر دندانها سالم بودند و به نظر میرسد که اسکلتها به افراد جوان تعلق داشتند.
این مقام مسئول ادامه داد: نظرات مختلفی درخصوص علت این تدفین از جمله جنگ، مرض واگیردار، آرامگاه خدمتکاران، امرای مملکت و همسران متعدد شاه مطرح شد که هر یک به نوبه خود ممکن است مورد پرسش قرار گیرد و تعداد زیادی الواح گلی و سنگی در کاوشهای بعدی در هفت تپه پیدا شد که از موضوعات مختلفی شامل انواع و میزان هدایا و پیشکش به معابد، دستمزد خدمتکاران، شرح وظایف و جریمه به دلیل کوتاهی در کار صحبت شده بود.
او تصریح کرد: متن این لوحها موجب شد گمانهایی در مورد ارتباط این گورها و ساختمان آن با معبد مطرح شود که کاوشهای بیشتر و ترجمه الواح مشابه دیگری که از شوش به دست آمده بود موجب شد تا حدودی این گمانها با تردید روبرو شوند و براساس مطالعات دهههای اخیر، در ماهیت معبد بودن آرامگاههای دسته جمعی شبهات جدی وجود دارد.
رشنویی گفت: تعداد کمی از الواح هفت تپه در زمان دکتر نگهبان و پس از او ترجمه شدند و بخش بسیاری از آنها به دلیل پیچیدگی این متون و انگشتشمار بودن زبانشناسان مسلط به این الواح، ناخوانده باقی ماندند و کاوش در هفتتپه نیز مانند هزاران محوطه دیگر آغازگر هزاران پرسش جدید شده است تا جایی که امروزه علوم میان رشتهای به کمک باستانشناسی آمده تا بسیاری از این پرسشها را پاسخ دهند.
او افزود: در این میان، استخوانشناسی ممکن است به روشن شدن علت مرگ، جنسیت، سن و رژیم غذایی استخوانها کمک کند. این استخوانها تا دهه ۶۰ در موزه هفتتپه نگهداری میشدند، اما باتوجه به جنگ تحمیلی و تخلیه موزهها در این دوران، اسکلتها به مخازن امن منتقل شدند و اکنون نیز به صورت پراکنده در موزههای شوش، هفتتپه و موزه ملی نگهداری میشوند.