با شیوع پاندمی کرونا در ایران و جهان، بسیاری از مناسبات و ارتباطات اجتماعی دچار تغییرات اساسی و اجتنابناپذیر شد. جلسات، گردهماییها، آموزش و حتی برقراری ارتباطات میان فردی از شیوه رو در رو و چهره به چهره، قهرا به واسطه سیستمهای برخط و مجازی امکانپذیر شد.
تئاتر، تنها هنری که از آن به زندگی تشبیه میشود، متاثر از شرایط پیش آمده دستخوش دگرگونی شد. تئاتر به معنای مکان و محلی که در آن نمایش اجرا و توسط تماشاگر دیده میشود، در اصل تنها هنری است که در ارتباط مستقیم با مخاطب مفهوم پیدا میکند و نیازمند پیوندی ناگسستنی با مخاطب و واکنش تماشاگران است. اما پر واضح است که در شرایط فعلی امکان برقراری این پیوند وجود ندارد. در طی سه ماه گذشته، برخی اهالی تئاتر سعی کردند از شیوههای جایگزین برای برقراری ارتباط با مخاطب بهره ببرند. به مانند دیگر ارتباطات اجتماعی که عموما در شرایط فعلی به صورت اینترنتی و از طریق فضای مجازی صورت گرفته است، هنرمندان تئاتر نیز از آن به عنوان یک رسانه ارتباطی، صحنه تئاتر را با صفحه موبایل، کامیپوتر و بعضا تلویزیون تغییر دادهاند.
تئاتر، در اصل تنها رسانهای است که به صورتی بی واسطه با مخاطب خود ارتباط برقرار میکند و رابطهاش را با او شکل میدهد. اما وقتی سخن از «رسانه» به میان میآید، تقسیمبندی آن به سرد و گرم توسط مارشال مک لوهان نیز مطرح میشود. در تعریف او از رسانه گرم و سرد، حواس فرد برای دریافت پیام اهمیت مییابد.
وی به رسانههایی سرد میگوید که کاربران برای دریافت پیام آنها، به تمرکز فراوان حواس نیاز دارند. برای مثال، تلویزیون، خط تصویری و تلفن رسانههای سرد هستند و چون کمتر به تشریح و توصیف میپردازند، مشارکت زیادی را میطلبند. در مقابل، رسانههای گرم، رسانههایی هستند که کاربران در برخورد با آنها احتیاج به تمرکز شدید حواس ندارند و نحوه انتقال، عرضه پیام و معنی واضحی دارد، بار معنایی خود را به روشنی منتقل میکند. عکس، رادیو و سینما، تئاتر، وسایل ارتباطی گرم هستند. این دسته از وسایل ارتباطی، فقط در امتداد یکی از حواس آدمی هستند و توصیف و تشریح زیادی را در بر دارند، با میزان زیادی از دادهها همراه و از نظر بیان مقصود کامل هستند. از نظر مك لوهان، كشورهای توسعه يافته گرم و كشورهای درحال توسعه را سرد محسوب میشوند.
بر این اساس، تئاتر رسانهای گرم است که برای برقراری ارتباط با مخاطب نیاز به بهرهگیری از تمام حواس آدمی ندارد. در صحنه تاریک نمایش، نوری تابیده میشود و مخاطب بر تمام اجزا و عناصر صحنه احاطه کامل دارد. در جهان تاریک پیش روی او، نوری برای بیان اندیشه، شناخت اجتماعی و آگاهی جمعی که با تاکید بر عنصر تماشاگر یکی از ارکان بایسته و غیر قابل حذف در هنر تئاتر، در اصل بر ویژگی اجتماعی آن نیز تاکید بسیاری میشود. تئاتر هنری است که هم در مراحل تولید و هم در مصرف، بافت اجتماعیتری دارد. به دلیل اینکه میان سه عنصر بازیگر و زندگی درونیاش، بازیگر و بازیگران دیگر و میان بازیگر و تماشاگر باید هماهنگی و همزمانی و هممکانی دقیق و کامل ایجاد شود. ارتباطی پیچیده و چند بعدی که به طور زنده و مدام میان این عناصر در حال رفت و برگشت است.
اما همانطور که گفته شد، زندگی تئاتر دستخوش تغییرات متاثر از زندگی واقعی مدتی است از حرکت ایستاده و سعی دارد برای ادامه حیات خود از جایگزینهای دیگری بهره ببرد. در شرایط فعلی تئاتر آنلاین، فیلمتئاتر و تلهتئاتر از شیوههایی است که پیشنهاد و بعضا به کار گرفته شده است. به نوعی میتوان گفت رسانه گرم تئاتر با جایگزینهایی به رسانهای سرد تبدیل میشود که در شکل کلی مدیوم تلویزیون را شامل میشود.
ممکن است اجرای نمایش به صورت اجرای آنلاین، وی او دی و در تلویزیون تداعیکننده تئاتر برای مخاطب باشد اما دیگر تئاتر به معنای واقعی آن نخواهد بود. ماهیت تئاتری و ارتباطی خود را از دست داده و در مدیومی دیگر مستحیل میشود. به نظر میرسد ویژگیهای این دو رسانه را نمیتوان در هم آمیخت و شکل جدیدی از تئاتر را اجرا کرد. ارتباط رو در رو در تئاتر صحنهای بین بازیگر و تماشاگر و برخورد با واسطه در تلویزیون، یا فضای مجازی، تفاوتهای بنیادین دارند. از طراحی، تولید، ارائه دریافت و اثر بر مخاطب هر کدام فرآیندهایی جداگانه هستند که به نظر میرسد به تغییر کارکرد آن بیانجامد. ضمن اینکه در این شیوهها دیگر a نقش b را برای c ایفا نخواهد کرد. جایگاه c به دوربینی صامت و ثابت تغییر مییابد که امکان برقراری بی واسطه را از مخاطب و بازیگر سلب خواهد کرد. اجرای زنده و بی واسطه به اجرایی با بهرهگیری از عناصر دیگر تبدیل میشود و دوربین نقش میانجی را بازی میکند. تماشاگر آزادانه بر صحنه تسلط ندارد و لنز دوربین او را به سمت نقطهای خاص هدایت میکند.
نقطه سلب آزادی در جهانی که او قرار است دست به کشف آن بزند. ضمن اینکه در اجرای زنده تئاتر که دو نمونه از آن تا به امروز تجربه شده، برقراری ارتباط با مخاطب علاوه بر لنز دوربین به دسترسی اینترنت پرسرعت نیز وابسته است. به نظر میرسد ارتباطی تعاملی و همزمانی اجرای زنده نیاز به پهنای باندی عریضتر برای مخاطب ایرانی دارد که در حال حاضر از آن محروم است. اما این خاصیت زنده بودگی و همزمانی را میتوان در مدیوم تلویزیون برای مخاطب علاقمند فراهم ساخت. تجربهای که پیش از این نیز صورت گرفته و به نظر میرسد امکان آن فراهم باشد. یعنی اجرای زنده نمایش در تلویزیون.
اما در این میان میتوان در شرایط فعلی این انتخابها را حداقل راهحلهایی دانست که به نظر میرسد در کنار استمرار ارتباط با مخاطب به چرخه اقتصادی این حوزه نیز کمک میکند. ضمن اینکه با گسترش و تولید آثار در این قالبها مخاطب آزادی بیشتری در انتخاب آثار، با تنوع بیشتر هم از لحاظ کیفی و هم از لحاظ کمی، خواهد داشت. اجرای موفق آنلاین یا عرضه فیلمتئاتری مناسب، میتواند در مقایسه با اجرای زنده، مخاطبینی میلیونی داشته باشد. یا بهانهای برای علاقمند کردن مخاطب ناآشنا به هنر تئاتر باشد تا در آینده نزدیک برای تماشای تئاترهای صحنهای برنامهریزی یا لحظهشماری کند. ضمن اینکه برقراری ارتباط را به شکلی حداقلی ممکن میسازد.
رویا سلیمی