«کلاه قرمزی و بچه ننه» تنها فیلمی است که بعد از «خوابم میآد» میتوان به فروشش امیدوار بود. این فیلم قرار بود ماه رمضان روی پرده سینماها برود تا به بیجانی سالنهای سینما در این روزها جانی تازه ببخشد، اما این اتفاق نیفتاد و قرار شد در اکران عید فطر روی پرده سینماها برود.
از آنجایی که چندی پیش حوزه هنری اعلام کرده بود تنها فیلمهای ارزشی را در سالنهای سینمایاش به اکران عمومی میگذارد، شورای صنفی نمایش پیش دستی کرد و عنوان کرد «کلاه قرمزی و بچه ننهم فیلم ارزشی نیست و این فیلم به سینماهای حوزه هنری داده نمیشود. این در حالی بود که علی سرتیپی پخش کننده فیلم با سینما استقلال به عنوان سرگروه و از سینماهای زیر مجموعه حوزه هنری قرار داد بسته است.
با اینکه وضعیت اکران «کلاه قرمزی و بچه ننه» مشخص نیست، اکران این فیلم در عید فطر قطعی شده است. با سرتیپی پخش کننده فیلم و تهیهکننده سینما در خصوص چرایی این اتفاقات گفتوگو کردیم. او نیز مانند خیلی از سینماگران امیدی به سینمای ایران در سال ۹۱ ندارد.
دلیل مشکلاتی که در حوزه اکران و فروش برای سینمای ایران پیش آمده چیست؟
بزرگترین مسئله در کاهش مخاطبان سینما، واکنشهای حوزه هنری است. اگر عید دو فیلم «خصوصی» و «گشت ارشاد» برای اکران با مشکل مواجه نمیشد، شاید هیچ وقت این روزها چنن استقبال سردی از فیلمهای روی پرده و سینمای ایران هم به وجود نمیآمد. مجموعا حال سینمای ایران به هیچ وجه خوب نیست.
طرح ویژه اکران ماه رمضان هم کمکی به کسادی فروش نکرد. چرا سال گذشته استقبال از سینما در ماه رمضان به نحو دیگری بود؟
آدم وقتی یاد روزهای گذشته میافتد دلش برای سینما تنگ میشود. سال گذشته بود که برای اکران فیلم «ورود آقایان ممنوع» در ماه رمضان عوامل فیلم جلوی سینماها از مردمی که بعد از اذان مغرب به سینما آمده بودند با افطاری پذیرایی میکردند. یا مثلا برای فیلم نیکی کریمی برای فیلم «سوت پایان» جلوی سینما آزادی بلیت فروشی میکرد و این انگیزه مردم را برای حضور در سینماها و دیدن فیلم در ماه رمضان بیشتر میکرد. این کارهای تبلیغاتی واقعا در جذب مخاطب موثر بود. شبها جلوی سالنهای سینمایی مملو از نشاط و شادی بود. اما ظاهرا امسال مخاطبان در بیخبری کامل به سر میبرند و اصلا هیچ دغدغهای برای دیدن فیلمهای روی پرده ندارند.
خوب چرا این تبلیغات را امسال دنبال نکردید؟
انگیزه پخش کننده و تولید کننده خیلی کم شده است. به همین دلیل تلاشی نمیکنیم که فیلمها خوب بفروشد. یک سری کارهای نمادین را انجام نمیدهیم چون تعداد سالنهای سینمایی کم است و خیلی هم فایده ندارد.
با این وجود امیدی به اکران عید فطر و رونق آن دارید؟
امیدوارم شرایط بهتر شود. همه آنهایی که چنین وضعی را به وجود آوردند همچنان بر رفتارهای اشتباهشان پافشاری میکنند. خدا باید در این ماه مبارک به سینما کمکی کند چون کاری از دست کسی برنمیآید. امیدوارم عید فطر اکران خوبی داشته باشیم که بتواند تا این روزها جبران شود.
فکر میکنید تصمیم شورای صنفی نمایش مبنی بر ندادن «کلاه قرمزی و بچه ننه» به سینماهای حوزه هنری، تصمیم درستی است؟
من پخش کننده این فیلم هستم و معتقدم باید این فیلم به سینماهای حوزه هنری هم داده شود. اما شورای صنفی نمایش سیاستهای خاص خودش را دارد و نمیتوانیم توقع داشته باشیم که این شورا مطابق خواست ما عمل کند. به هر حال ما قرارداد نمایش با سرگروهی استقلال را بستهایم و اکران «کلاه قرمزی و بچه ننه» در عید فطر قطعی است.
در این دعواها بیشترین ضربه را چه کسی میخورد؟
در این میان تنها به صاحبان فیلمها آسیب میرسد.تولیدکنندگان و بخش خصوصی هستند که در نهایت ضرر میکنند. من به عنوان تهیهکننده بخش خصوصی به حقم نمیرسم و فیلمها هم بد اکران میشوند. این فضای ناامن تنها به بخش خصوصی و فعالیتهای تهیهکنندگان و کارگردانان مستقل آسیب میرساند. بخش دولتی که در هر شرایطی بودجه و سینماهایشان را دارند و میتوانند تولید را ادامه دهند.
اصلا چه اتفاقی افتاد که سینمای ایران سال ۹۱ شروع خوبی نداشت؟
فکر میکنم مشکلی که سینمای ما در این سالها به آن دچار است سیاستزدگی است. سیاستی که دور و بر ما را فرا گرفته است ما را سینمای ایران را هم سیاستزده کرده است. تنها راه حل این است دوستانی که با سینما مشکل دارند دست از سر این سینما بردارند. خودشان را از سینما جدا کنند تا اوضاع بهتر شود. امسال، سال آخر فعالیت دولت دهم است و تمایل برای پرداختن به مسائل سیاسی هم بیشتر شده.
فکر میکنید محدود کردن فعالیت دفاتر پخش هم در بیرونق گیشه سینماها نقش دارد؟
آب از سر ما حسابی گذشته است. انقدر اتفاقات بد در سینمای ایران افتاده است که محدود کردن فعالیت دفاتر پخش خیلی به چشم نمیآید. اگر سینما از این وضعیت نجات پیدا کند باز هم جای شکرش باقی است.
امیدی به فروش خوب فیلمهای اکران نشده در سال ۹۱ دارید؟
اوضاع را خیلی خوب نمیبینم. من به فروش فیلمهای «کلاه قرمزی و بچه ننه»، «پل چوبی»، «ضد گلوله» و خیلی از فیلمهای دیگر امید دارم و فکر میکنم میتوانند فروش خوبی داشته باشند اما آیا شرایط مناسبی برای اکران این فیلمها ایجاد خواهد شد، مشخص نیست.
مقصر اصلی این ناهنجاریها کیست؟
قطعا در این بازی خیلیها هم مقصر بودند و هم مقصر نبودند. بعضیها شرایطی به وجود آورند که سینما سیاستزده بشود و این سیاستزدگی مثل خوره جان سینمای ایران را میخورد.