مهندس اسحاق جهانگیری وزیر اسبق صنایع و معادن با بیان مطلب بالا در گفتگو با فرارو ارزیابی خود از الزامات اقتصاد مقاومتی را چنین بیان کرد.
• من فکر می کنم اکنون اقتصاد کشور با توجه به تحریم هایی که غرب علیه ایران وضع کرده در شرایطی قرار گرفته است که نیازمند توجه بیشتر به درون است.
• در فضای بین الملل هم یکی از پارامترهای تعیین کننده در نحوه نگرش به اقتصاد و اخذ سیاست های اقتصادی نحوه تعامل با دنیا است.
• وقتی که روابط به هر دلیلی دچار تنش می شود و مشکلاتی بوجود می آید، اقتصاد بیشتر به سمت مصرف کالاهای داخلی (که به آن جایگزینی واردات گفته می شود) و توجه به سمت منابع و توانمندی های داخلی سوق پیدا می کند.
• اما زمانی که گشایش وسیع تری در فضای بین المللی وجود دارد، اقتصادها بیشتر به سمتی می روند که در حلقه تولید جهانی جایگاهی برای خود کسب کنند و از این فرصت استفاده کنند تا یک بازار بزرگتری را هدف قرار داده و بر اساس این بازار بزرگ برنامه ریزی می کنند.
• من معتقدم اکنون مهمترین شاخصی که می توان تعریف کرد این است که در چنین مقطعی باید بیش از گذشته به توانمندی ها، امکانات و به بازار داخلی توجه شود.
• لازمه یک اقتصاد سیاست گذاری دقیق در حوزه دولت است. اقتصاد مجموعه سیاست هایی است که اقتصاد بازار را به حرکت وا می دارد. سیاست ها هم عمدتا در حوزه دولت اتخاذ می شود.
• برای آنکه سیاست گذار بتواند سیاست های دقیقی را وضع کند باید نقاط قوت و ضعف اقتصاد را به خوبی شناسایی کند. فرصت ها و تهدیدهایی که وجود دارد را بشناسد و از تجربیاتی که در دنیا موجود است نیز بهره برداری کند. همچنین علم اقتصاد را به عنوان یک واقعیت مورد توجه قرار دهد.
• با چنین ابزارهایی اگر افراد سیاست گذار، افرادی کارآمد و توانمند باشند می توانند سیاست گذاری هایی کنند که در این دوره از اقتصاد کارساز باشد.
• پس لازمه سیاست گذاری های کارساز در اقتصاد افراد عالم مجربی است که بتوانند از چنین ابزارها و امکاناتی برای سیاست گذاری ها استفاده کنند.
• لذا من معتقدم اقتصاد مقاومتی در مرحله اول نیازمند سیاست گذاری های دقیق است. مرحله بعد این است که در چنین اقتصادی توجه به تولید داخلی و اتکا به توانمندی های داخلی باید یکی از شاخصه های اصلی آن قرار بگیرد.
اقتصاد مقاومتی و واردات ۲۴ میلیارد دلاری
• اینکه دولت بخواهد واردات انجام دهد؛ اگر واردات موردنظر کالاهایی باشد که در داخل می توان آنها را تولید کرد و به اندازه کافی وجود دارد، یقینا این امر بر خلاف سیاست اقتصادی مورد هدف است.
• اما اگر کالاهایی باشد که مورد نیاز جامعه است و در داخل هم نمی توان این کالاها را تولید کرد و اگر دولت به اندازه کافی این کالاها را در مقطع مناسب وارد و ذخیره نکند ممکن است با مشکل مواجه شود؛ این دوراندیشی است که دولت باید به موقع این واردات را انجام دهد و اگر انجام ندهد مشکل بوجود می آید و آن وقت دولت باید توضیح دهد.
• بنابراین باید لیست اقلام وارداتی مشخص شود تا دید که این اقلام از کدام نوع است.
نسبت تحریم ها و مشکلات اقتصادی موجود
• نمی توان گفت آثار تحریم ها صفر بوده اما نمی توان هم گفت مشکلاتی که اکنون در اقتصاد کشور وجود دارد نتیجه تحریم ها است.
• مشکلاتی که اکنون در اقتصاد ظاهر شده است نتیجه مجموعه سیاست هایی است که دولت از سال های گذشته در حوزه اقتصاد پیش گرفته است.
• اتفاقا تمامی مشکلاتی که اکنون در اقتصاد کشور وجود دارد، چه بالا رفتن نرخ بیکاری، چه افزایش نرخ تورم و چه عدم اجرای طرح های بزرگ و مشکل ساز شدن کمبود تولیدات اساسی کشور، موضوعاتی است که در طول سال های گذشته بارها از سوی مجموعه دلسوزی از افراد کشور مورد تذکر قرار گرفته است.
• اما به جای توجه به تذکرات و انتقادات، آنها نوعا با برخوردهای نامناسب از سوی مسئولین دولتی روبرو شدند.
• وقتی دولت مجموعه درآمدهای نفتی کشور در طول سال های گذشته را تبدیل به ریال کرده و در بودجه کشور تزریق نموده و بودجه کشور را متورم کرد، امروز نتیجه آن حجم عظیم نقدینگی را در بالا رفتن نرخ تورم مشاهده می کنیم.
• حجم بالای دلاری که در داخل کشور عرضه شده و منجر به واردات کالاهای بسیار زیاد در طول سال های اخیر شده، در نهایت تولید داخلی را مورد آسیب قرار داده است.
• تکالیف بیش از اندازه ای که بر بانک ها تحمیل شده و بانک ها به عنوان خزانه دولت دیده شد و راجع آنها دولتی تصمیم گرفته شد، سرنوشتی است که امروز بانک های کشور که باید نهاد پشتوانه کننده تولید باشند پیدا کرده اند.
• این موضوعات هیچ ارتباطی به تحریم ها ندارد. این مشکلات نتیجه مجموعه سیاستهای ناکارآمدی است که در این سالها اتخاذ شد و افرادی که فکر کردند راه حل های مسائل اقتصادی بسیار ساده است و تصمیمات غیرعلمی و شتابزده گرفتند که نتیجه آن تصمیمات امروز در زندگی مردم آشکار شده و اینچنین خود را نشان می دهد.
• راهکار مشکلات بوجود آمده این است که افرادی باید در راس کارهای مهم قرار بگیرند که اولین ویژگی آنها این باشد که آنقدر قدرت داشته باشند که از تمام توانمندی کشور در جهت تدوین سیاست های کارآمد استفاده کنند. راهی که قبلا رفته شده و خطا بوده، آن راه را دوباره تکرار نکنند و دوباره همان راه را به شکل دیگری انجام ندهند.
• من معتقدم این بحث ها موضوعات روشنی است و با فرافکنی و کلی گویی نمی توان راهکاری برای آن پیدا کرد. وقتی راجع یک مشکلی می شود راهکار صحیحی پیدا کرد که اول بپذیریم علل این مشکلی که پدیدار شده چیست و وقتی علل واقعی آن شناسایی شد آن وقت می توان درمان واقعی برای آن تجویز کرد.
• وقتی به جای شناسایی علل واقعی به دنبال راههای انحرافی برویم حتما راهکاری هم که پیدا می کنیم راهکار نامناسبی خواهد بود.