رسانه های داخلی به دنبال اقدامات اخیر رسانه ملی همچون حذف برنامه 90 و نادیده گرفتن دستاوردهای دولت، موضوع انحصاری شدن این رسانه و نیز عملکرد صداوسیما در ارتباط با فعالیتهای دولت را مورد توجه قرار دادند.
به گزارش گروه نشریات خبری؛ بررسی امروز (26 فروردین ماه) روزنامه ها، تارنماها و خبرگزاری های داخلی نشان می دهد که رسانه های اصلاح طلب در مقام منتقد به عملکرد صدا و سیما نوشتند: متاسفانه صداوسیمای ما انحصاری است و اجازه هم داده نمیشود رسانه موازی در برابر آن قد علم کند.
انحصارطلبی نه تنها در صداوسیما که در مدیریت اقتصادی کشور نیز به منافع کشور آسیب زده است؛ با کمال تاسف شاهد هستیم که صداوسیما به تدریج عمدتا تبدیل به صداوسیمای یک جریان و جناح خاص شده و در تراز یک صداوسیمای ملی عمل نمیکند؛ صدا و سیما متاسفانه جریانی و جبههای عمل میکند و آنطور که انتظار میرود، فرصت دفاع و پاسخگویی به دولت نمیدهد؛ دستاوردهای دولت در صدا و سیما دیده نمیشود و مخاطبان این رسانه از آن نامطلع میمانند و تنگناهای اقتصادی برای صدا و سیما در سالهای اخیر این رسانه را برای کسب درآمد به راههای مختلف کشانده است؛ برخی از عبارات کانونی رسانه های اصلاح طلب است.
رسانه های اصولگرا نیز از پیوند صداوسیما با کدهای دستوری و حضور گسترده اسپانسرها در برنامه های تلویزیونی انتقاد کرده اند.
در ادامه برخی عبارات به کار برده شده از سوی جریان صولگرا را می خوانیم: هجوم این تبلیغات اسپانسری در تلویزیون تبدیل به عامل تهدیدکننده آرامش روانی مخاطبان شده است؛ درآمدزایی از یک ابزار به یک هدف در صداوسیما تبدیل شود؛ روح سرمایه بر فرهنگ سیطره پیدا کرده و به آن لطمه زده است؛ آیا واقعاً ارادهای محکم و خدشه ناپذیر برای رفتن به سمت کاهش تبلیغات وجود دارد یا اینکه مسئولان سیما صرفاً از آرزوهایشان سخن به میان میآوردند.
رسانه های اصلاح طلب
.............................
**انحصار طلبی صدا و سیما
روزنامه ابتکار در سرمقاله خود با تیتر «استعدادسوزی زیر سایه انحصارطلبی» نوشت: پرونده برنامه 90 در حالی از سوی مدیران صداوسیما بسته شد که اکثر نظرسنجیها حاکی از علاقه مردم به حضور این برنامه در شبکه سوم سیما بود. بیش از 1000 روزنامه نگار و فعال عرصه رسانه نیز طی روزهای گذشته از رئیس سازمان صداسیما درخواست بازگشت عادل فردوسیپور و برنامه 90 را داشتند که البته ظاهراً نشانهای برای موثربودن این تلاشها دیده نمیشود. صحبتهای قائممقام شبکه سوم سیما نیز طی روزهای گذشته در نوع خود جالب توجه بود، او گفته بود تغییرات در این برنامه باید چندسال پیش صورت میگرفت. گو اینکه استخوان فردوسیپور سالها در گلوی برخی مدیران صداوسیما گیر کرده بود. سوال این است که سازوکار این تغییرات علیرغم میل مردم بر چه اساسی استوار است و اساساً این دیکتاتوری در تصمیمگیری از کجا ناشی میشود؟اما اتفاقات برنامه 90 و حذف یکباره آن را میتوان در یک اِشِل بزرگتر یعنی فضای اقتصادی وسیاسی کشور نیز بررسی کرد. این انحصارطلبی نهتنها در صداوسیما که در مدیریت اقتصادی کشور نیز به منافع کشور آسیب زده است.
روزنامه اعتماد با مرتضی مبلغ، عضو شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان گفت و گو کرده و به نقل از وی درباره عملکرد صداوسیما در ارتباط با فعالیتهای دولت می نویسد: باوجود اینکه بنای نویسندگان قانون اساسی بر این بوده که صداوسیما، صداوسیمای ملت باشد، نه یک جناح خاص ولی با کمال تاسف شاهد هستیم که به تدریج عمدتا تبدیل به صداوسیمای یک جریان و جناح خاص شده و در تراز یک صداوسیمای ملی عمل نمیکند. متاسفانه صداوسیمای ما انحصاری است و اجازه هم داده نمیشود رسانه موازی در برابر آن قد علم کند. خب موسسان قانون اساسی هم مطلقا تصور امروز را از رسانه ملی صداوسیما نداشتند و فکر میکردند، واقعا رسانهای است که چون منتسب به حاکمیت است صدای ملت خواهد بود و هیچ تبعیضی قائل نمیشود و کاملا در راستای منافع و مصالح ملی و عمومی عمل میکند و کمترین تصوری از وضعیتی که امروز برای صداوسیما به وجود آمده نداشتند. وگرنه من مطمئنم به هیچوجه رسانه را انحصاری نمیکردند.
**صدا و سیما در مقابل دولت
اعتماد در یادداشتی ضمن اشاره به ضعف اطلاع رسانی در بدنه دولت نوشت: یک بخش از ضعف رسانهای دولت معلول معاذیر به وجود آمده از سوی جریان رقیب و البته صدا و سیماست که متاسفانه جریانی و جبههای عمل میکند و آنطور که انتظار میرود، فرصت دفاع و پاسخگویی به دولت نمیدهد. بخش دیگری از این ضعف به خود دولت برمیگردد که توجه کافی به رسانه و کارکرد و تاثیر آن ندارد.
روزنامه اعتماد در یادداشت دیگری به قلم اسماعیل گرامیمقدم می نویسد: اینکه ما باید یک رسانه ملی داشته باشیم، امری روشن است. همینطور واضح است که دولتها هم باید سهمی از رسانه ملی داشته باشند و بتوانند در ارتباط با وظایف و مسائل و عملکردشان اطلاعرسانی کنند. دولتها مسوولیت سنگین اجرا را بر عهده دارند و این مسوولیت سنگین اجرا اقتضا میکند که ارتباط نزدیکتری با مردم داشته باشند و بتوانند از رسانهای که بناست ملی باشد، به این منظور استفاده کنند. ضمن اینکه دولت باید پاسخگوی مردم باشد و بدیهی است که بخش مهمی از این پاسخگویی باید از طریق صدا و سیما صورت بگیرد. واقعیت این است که به صدا و سیمای فعلی نمیتوان عنوان رسانه ملی داد. دلیل آن هم این است که بیشتر در اختیار یک جریان تندروست که جهتگیریهای آن را هسته مدیریتی آن جریان تعیین میکند. اگر دولت همسوی آن جریان نباشد، نه تنها حمایتی صورت نمیگیرد، بلکه به جای نور تاباندن به عملکرد دولت، دولت را در بخش کور و تاریک خود قرار میدهد و نتیجه میشود اینکه دستاوردهای دولت در صدا و سیما دیده نمیشود و مخاطبان این رسانه از آن نامطلع میمانند.
** ستاره-مربعها در سیما
دنیای اقتصاد در گزارشی نوشت: تنگناهای اقتصادی برای صدا و سیما در سالهای اخیر این رسانه را برای کسب درآمد به راههای مختلف کشانده است؛ پس از پخش تبلیغات گوناگون در ابتدا و انتها و وسط فیلمها و سریالها و زیرنویسهای تبلیغاتی دربرنامههای پرطرفدار، نوبت به مسابقات مختلف و قرعهکشیهای متنوع رسید تا بلکه به این شکل تلویزیون بتواند به هر شکل ممکن بهمثابه رسانهای درآمدزا گلیم خود را از آب بیرون کشد، در حالی که به نظر میرسد با همه این تلاشها بیش از آنکه راهحلی برای بحرانهای اقتصادی بیابد در قامت سوداگری بیمحابا با بمباران تبلیغاتی، بینندگان خود را کلافه کرده به نحوی که همزمان با بحران مالی، دچار بحران مخاطب نیز شده است.
**واگذاری شبکههای صداوسیما به بخش خصوصی
آرمان در گزارشی نوشت: چندی است که بحث نظارت بر رفتار صداوسیما بیش از پیش مطرح شده است؛ به نحوی که برخی باور دارند با ظرفیت موجود قانون اساسی و با استناد به اصل175 این قانون نقش نظارتی نمایندگان قوا صورت بگیرد و برخی دیگر میگویند که در صورت اصلاح قانونی اساسا میتوان ساختارهای صداوسیما را دستخوش تغییراتی کرد و حتی شبکههای این نهاد را به بخش خصوصی واگذار کرد؛ هرچند واگذاری صداوسیما به بخش خصوصی در کوتاه مدت و حتی میانمدت بعید به نظر میرسد و شاید بتوان بر استفاده از ظرفیتهای موجود قانونی تکیه کرد.
**سرنوشت برنامه دورهمی
نامه نیوز در گزارشی با اشاره به توبیخ مدیر شبکه نسیم از طرف رئیس صدا و سیما نوشت: بعد از پخش ویژه برنامه «دورهمی» در نوروز امسال که به سبب سخنان تند مهران مدیری، توبیخ مدیر شبکه نسیم از طرف رئیس صدا و سیما را به دنبال داشت، با گذشت نزدیک هفته هنوز خبری از زمان پخش سری جدید این برنامه نیست. روابط عمومی شبکه نسیم و این برنامه میگویند هنوز قسمت جدید این برنامه ضبط نشده و در حال مذاکرات هستند. صرف نظر از این که یک مجری در یک برنامه تلویزیونی چه اندازه حق اعتراض و انتقاد به عملکرد مسئولان در شرایطی که خیلی از مردم کشور درگیر سیل هستند، دارد، باید دید با توبیخ مدیر این شبکه و انتقادات از مدیری، چه اتفاقی در انتظار این برنامه پرمخاطب است. آیا مردم دوباره شاهد پخش این برنامه در آینده خواهند بود یا خیر؟
رسانه های اصولگرا
..........................
** حجم حضور اسپانسرها در ساخت برنامههای تلویزیون
رضا پورحسین قائم مقام معاون سیمای صداوسیما در گفت و گو با خبرنگار مهر درباره انتقادات مطرح شده نسبت به حجم حضور اسپانسرها و مشارکت آنها در ساخت برنامههای تلویزیون تأکید کرد: خود تلویزیون و اساساً سازمان صداوسیما هم از این حجم آگهی بازرگانی و مشارکت اسپانسرها در تولید برنامهها راضی نیست.وی با اشاره به تأمین نشدن بودجه لازم صداوسیما تصریح کرد: آن میزان از بودجهای که باید توسط دولت و یا با تصویب مجلس به سازمان داده شود، به ما نمیرسد و تکلیف میکنند که خود تلویزیون باید درآمدزایی داشته باشد. خود ما هم میدانیم که این حجم از تبلیغات به عصبانیت مخاطب منجر میشود، ولی تکلیفی است که بر دوش سازمان گذاشته شده است.
روزنامه جوان نیز در گزارشی یا طرح این پرسش که « آیا پایان «ستاره مربع ها» نزدیک است؟! » نوشت: چندوقتی است که صداوسیما برای تامین هزینه ساخت برنامههایش سیاستی را در پیش گرفته مبنی براینکه هر برنامه باید یک اسپانسر جداگانه داشته باشد. این سیاست مصادف شد با فراگیر شدن کدهای دستوری یا همان ستاره مربعهایی که امکان انجام تراکنشهای بانکی، خرید شارژ و… را در اختیار مشترکان قرار میدهد و آنها به عنوان اسپانسر در بسیاری از برنامهها حضور پیدا کردند. اغلب شرکتهایی که کدهای دستوری راه اندازی و پشتیبانی کردند گردش مالی قابل توجهی دارند و خیلی سریع به حامی مالی خیلی از برنامههای مهم تلویزیونی تبدیل شدند. هجوم این تبلیغات اسپانسری در تلویزیون، تبدیل به عامل تهدیدکننده آرامش روانی مخاطبان شده و حالا آش تبلیغات آنقدر شور شده که قائم مقام معاون سیمای رسانه ملی نیز اعلام کرده است: میدانیم تبلیغات تلویزیون مخاطبان را عصبی میکند!
روزنامه جوان در یادداشتی در صفحه نخست خود نوشت: اینکه درآمدزایی جزو تکالیف صداوسیماست مبحثی است که قاعدتاً باید درست تلقی شود، اما اینکه درآمدزایی از یک ابزار به یک هدف در صداوسیما تبدیل شود دقیقا آن چیزی است که هویت این سازمان را با تهدید جدی مواجه میکند. همواره درباره غلبه سوداگری و سرمایه سالاری در حوزه فرهنگ و هنر هشدار دادهایم، اما همواره در اغلب موارد روح سرمایه بر فرهنگ سیطره پیدا کرده و به آن لطمه زده است. اینکه اسپانسرها در بسیاری از موارد اراده خود را بر امور سازمان صداوسیما تحمیل کردهاند حرف تازهای نیست. میرباقری معاون سیما پیش از عید قول داده بود تا تبلیغات تجاری در تلویزیون را به نصف کاهش دهد. اینکه این وعده تا الان محقق شده یا نه یا چند درصد محقق شده سؤال مهمی است. آیا واقعاً ارادهای محکم و خدشه ناپذیر برای رفتن به سمت کاهش تبلیغات وجود دارد یا اینکه مسئولان سیما صرفاً از آرزوهایشان سخن به میان میآوردند.