می گوید که تمام زندگی اش با فوتبال عجین شده، او مفسر و کارشناس بنام فوتبال ایران است که بیش از نیم قرن با این رشته سر و کار داشته و به قول خودش از هر طلوع تا هر غروب خورشید، محال است که نامی از فوتبال در زندگی او نباشد. برای همین است که وقتی می خواهیم از مسابقاتی در سطح یورو صحبت کنیم، سراغ امیر حاج رضایی می رویم. حاج رضایی از تعادل در گروهبندی مسابقات یورو می گوید و اینکه همه مربیان باید مسابقات یورو را با دقت ببینند. گفت وگوی "مردم سالاری" با این کارشناس فوتبال را در زیر می خوانید:
** خیلی ها جام ملت های اروپا را به دلیل تقابل میان برترین قدرت های فوتبالی دنیا، به عنوان جام جهانی کوچک توصیف می کنند که از بین برترین های دنیا، تنها تیم های برزیل و آرژانتین در آن حضور ندارند، شما با این تعریف موافق هستید؟
من با این نظر موافقم، علتش هم این است که در جریان جام جهانی، فیفا تصمیم دارد به جهت جغرافیایی، مسابقات را گسترش دهد و گاهی تیم هایی که به لحاظ فنی و فوتبالی سطح پایینی دارند، می توانند از گروه خود بالا آمده و به جام جهانی صعود کنند، اما وقتی آنها را آنالیز می کنیم می بینیم که در سطح جام جهانی نیستند. به همین دلیل این تئوری هم وجود دارد که اگر آرژانتین و برزیل در قاره اروپا حضور داشتند، آنوقت مسابقات یورو، بهترین تورنمنت فوتبال دنیا می شد. در جام جهانی دیدگاه دیگری حاکم است که 32 تیم شرکت می کنند اما اینجا چون قاره اروپا کوچک است، بحث کیفیت خیلی مطرح است.
** با این اوصاف، از نگاه شما جذابیت تماشای بازی های یورو باید بیشتر از جام جهانی باشد. درست است؟
به جهت کیفیت بله، چون فقط همان دو تیمی که عنوان شد، در این رقابت ها غیبت دارند. اما برای ما، وضعیت به گونه دیگری است چون رقابتی که تیم ملی کشورمان شانس حضور در آن را داشته باشد، جذابیتش برای مان دوچندان می شود و همیشه دوست داریم فوتبال کشورمان را در چنین سطحی (جام جهانی) ببینیم چون در معرض قضاوت جهانی قرار می گیرد. در واقع از نظر من یک بحث فنی و کیفی مطرح است و یک بخش آن هم جذابیت های فوتبالی است. نمی توانیم بگوییم جذابیت های یورو بیشتر از جام جهانی است اما از نظر فنی، من یورو را ترجیح می دهم چون در آن تنوع تاکتیک ها وجود دارد و از کیفیت بالایی برخوردار است. قاره سبز، متاسفانه یا خوشبختانه در بُعد فوتبالی، برترین قاره است. به هر حال ما می توانیم زوایای دیدمان را تغییر دهیم، اگر نگاه فوتبالی داشته باشیم، سطح فنی یورو بالاتر است.
** البته مراحل پایانی جام جهانی هم نمایی کامل از نمایش تنوع تاکتیک ها، کیفیت و قدرت برترین های دنیاست.
در جام جهانی باید منتظر باشیم که مرحله گروهی تمام شود و 16 تیم بالا بیایند و بازی ها حساس شود. شاید ابتدای آن کمی کسل کننده باشد اما بازی های یورو، از همان ابتدا از سطح فنی بالایی برخوردار است.
** این مسابقات چه میزان می تواند برای مربیان ما بار فنی داشته باشد؟
به نظر من این الزام وجود دارد که مربیان ما این مسابقات را ببینند. یک مربی برای اینکه بخواهد پیشرفت کند، به خیلی چیزها نیاز دارد. اینها می توانند به اصطلاح به «مربیان سیزده بدری» تبدیل شوند که اگر مبنای شان این است، نیازی به تماشای مسابقاتی در سطح یورو ندارند، اما اگر هدف آنها رسیدن به قله است که خیلی کار دارند. یورو در واقع شبیه یک دانشگاه چهار سالانه است، برای ما فضای این مسابقات، به جز زمین فوتبال و استادیوم ها، می تواند کنفرانس مربیان بزرگ دنیا و صحبت هایی که در آن مطرح می شود، یک کلاس آموزشی عالی باشد. البته مربیان ما اگر بخواهند از نزدیک این بازی ها را تماشا کنند، باید دو فاکتور را دارا باشند یکی اینکه به زبان انگلیسی مسلط باشند و دوم اینکه کار با کامپیوتر را به طور کامل بدانند و این امروز جزو الزامات اصلی کار مربیگری است. فدراسیون فوتبال ایران باید تعدادی مربی جوان زیر 40 سال را که تحصیلات عالیه دارند و به زبان انگلیسی مسلط هستند، به این مسابقات بفرستد.
** البته فدراسیون معمولا برای اجرای برنامه های روتین خود هم با مشکلات مالی مواجه است و اعزام مربی به یورو، بعید است جزو اولویت ها باشد.
در جام جهانی 2014 داشت این اتفاق می افتاد. یک اسپانسر آمده بود و می خواست تعدادی مربی را به این رقابت ها بفرستد اما فدراسیون فوتبال لطف کرد و این سهمیه را به هنرمندان داد. حالا خوب است که ما فوتبالی ها هم به جای هنرمندان در جشنواره هایی مثل کن و ونیز شرکت کنیم؟ یک فدراسیون منفعل است که می آید و سهمیه مربیان فوتبال برای حضور در جام جهانی را به بازیگرانی چون آقای شریفی نیا می دهد.
** البته با آن سطح فوتبالی که از تیم ها در بازی های یورو ارائه می شود، مربیان ما حتی از جیب خود هم برای تماشای مسابقات هزینه کنند، بعید است که ضرر کنند.
به هر حال باید ببینیم هر مربی ای چه اهدافی را دنبال می کند، می خواهد فقط روی نیمکت بنشیند و همانطور که گفتم «سیزده بدری» مربیگری کند یا اینکه افق های دوری را می بیند، که اگر مورد دوم باشد خیلی نیاز است در چنین صحنه های بین المللی هم حضور داشته باشد. حرف من این است که اگر یک مربی استطاعت مالی برای این سفر داشته باشد، حتما سود می برد و قطعا ضرری نخواهد کرد. خوب است که فدراسیون فوتبال هم برای اخذ ویزا و تهیه بلیت با این مربیان همکاری کند. مثلا در سال 1978 که تیم ملی ما به جام جهانی آرژانتین رفت، تیم اسکاتلند که همگروه ما بود، یک گروه 20 نفره را همراه تیمش به جام جهانی فرستاده بود. آنها روی اسکاتلند کارآموزی می کردند، شما ببینید اسکاتلندی ها از همان سال ها روی تیم شان کار می کردند، تازه این تیم هرگز تیم درجه اول دنیا نبوده و نیست اما انجام چنین کارهایی را لازم می دانستند. تعریف خلاصه ای از فوتبال می تواند این باشد که بازیکن مجری اندیشه های مربی است، پس مربی باید اندیشه هایش را بارور کند. اندیشه ای که بارورنشده باشد، چیزی برای فرد ندارد. وقتی راه مناسبی طی شود و موانع از پیش رو برداشته شود، اندیشه ها به اجرا درمی آید.
** البته با پول هایی که در لیگ برتر ما رد و بدل می شود، پول نمی تواند بهانه خوبی برای عدم حضور مربیان ما در چنین مسابقاتی باشد.
مربیانی که دستمزدهای خوبی می گیرند، می توانند این کار را انجام دهند. البته شاید مسئله فرهنگی وسط بیاید، یعنی اینکه آنها درک صحیحی از اهمیت موضوع نداشته باشند و تا اینجای کار، درواقع آنچه هستند و دارند را برای مربیگری کافی بدانند درحالیکه این کار انتهایی ندارد. من تصاویر
** از بحث اصلی خارج نشویم. وضعیت گروه بندی یورو 2016 را چطور دیدید. کدام گروه دشوارتر است؟
به نظر من گروه ها متعادل هستند و قدرت ها در 6 گروه پخش شده اند.
** افزایش تعداد تیم ها کیفیت مسابقات را بالا می برد یا کاهش می دهد؟
سال 2016 بازی ها با حضور 16 تیم برگزار شد و امسال برای اولین بار است که مسابقات با 24 تیم برگزار می شود. البته این که افزایش تعداد تیم ها باعث کاهش کیفیت بازی ها می شود و یا کاهش تعداد تیمها، باید صبر کنیم و بازی ها را ببینیم. ولز هم برای اولین بار است که شانس حضور در این رقابت ها را پیدا کرده، البته در اروپا قدرت ها مساوی نیستند، شاید بعد از دیدن بازی های امسال، حرف ابتدایی ام در مورد کیفیت بازی ها را پس بگیرم.
** شانس کدام تیم را برای قهرمانی بیشتر می دانید؟
آلمان همیشه یکی از ارکان فوتبال اروپا است. فرانسه دو بار این جام را برده که یک بار آن در سال 1984 میزبان این رقابت ها بود و میشل پلاتینی هم در این تیم بازی می کرد. این تیم در فینال تیم اسپانیا را شکست داد و قهرمان شد، من هم این بازی را از نزدیک دیدم. انگلیس تیم مورد علاقه من هم که هیچ توفیقی در این مسابقات به دست نمی آورد هم جزو مدعیان امسال است و خود اسپانیا، این آخرین روزهای دل بوسکه در این تیم است و بعد از این جام، از تیم ملی اسپانیا کناره گیری خواهد کرد. این تیم مدافع عنوان قهرمانی رقابت های سال های 2008 و 2012 است.
** البته نسل طلایی اسپانیایی ها پیر شده اند، حالا نسل جدیدشان می تواند جانشین آن ستاره ها باشند؟
این کاملا طبیعی است. یک دوره فترت در هر تیمی دیده می شود. آن نسل طلایی رفته اند و بازیکنان جدید جای شان را گرفته اند که شاید برای جام جهانی 2018 آبدیده شوند. هر کشوری بعد از یک دوره طلایی، باید دوره نوزایی و به نوعی رنسانس داشته باشد.
** دلیل عدم نتیجه گیری انگلیس در بُعد ملی چیست؟
انگلیسی ها 39 درصد بازیکنان شاغل در لیگ بریتانیا را تشکیل می دهند و 61 درصد ملیت خارجی دارند. البته گری نویل که می گفت 21 درصد بازیکنان لیگ جزیره، بریتانیایی هستند و بقیه لژیونرند. به هر حال انگلیس وجه اقتصادی فوتبال را بر وجه افتخارات آن ترجیح می دهد و سودآوری برای فوتبال انگلیس را الزامی می داند. دلیل اصلی نتیجه نگرفتن آنها در بُعد ملی همین است. البته انگلستان با میانگین سنی 25 سال، فوق العاده جوان است و شاید بعد از نیم قرن امسال بتواند خوب عمل کند.
** و فکر می کنید چه تیمی شگفتی ساز این دوره می شود؟
همیشه در بازی های یورو، یک تیمی مثل یونان سردر می آورد یا یک دانمارک پیدا می شود. این همیشه در فوتبال وجود دارد. البته غیبت هلند که همیشه جزو تیم های خوب جام بوده، هم چیزی است که به سادگی نمی توان از کنارش گذشت. من نمی توانم بگویم بلژیک حتما شگفتی ساز می شود اما شاید کارشناس دیگری این ادعا را داشته باشد.
** مسابقات را پیش بینی می کنید؟
من واقعا نمی توانم پیش بینی کنم. البته گاهی اوقات در برنامه های تلویزیونی به احترام مجری، جواب می دهم اما به اعتقاد من فلسفه فوتبال، غیرقابل پیش بینی بودن آن است. اگر هم گاهی این پیش بینی ها درست از آب درمی آید، واقعا براساس حدس و گمان است. فوتبال یعنی خود زندگی، کسی نمی تواند حتی 10 دقیقه بعدش را پیش بینی کند. فوتبال هم به دفعات همه را غافلگیر کرده است که کارشناسان بین المللی هم متحیر شده اند و تمام آنها در برابر اتفاقی که در فوتبال رخ داده، مات شده اند. بیل شنکلی که لیورپول با مربیگری او در دهه 70 افتخارات زیادی را کسب کرد، یک جمله فلسفی در مورد فوتبال دارد: «بعضی از مردم فکر می کنند فوتبال مسئله مرگ و زندگی است. من از چنین طرز فکری ناامید نمی شوم. می توانم به شما اطمینان بدهم که فوتبال مسئله خیلی خیلی مهم تری است.» اینکه چه چیزی فراتر از مرگ و زندگی است را دیگر باید خود شنکلی بگوید. من هم در بیش از نیم قرن حضورم در فوتبال، این موضوع را کاملا لمس کرده ام و به همین دلیل پیش بینی کردن واقعا برایم دشوار است.
** از همین اتفاقات غیرقابل پیش بینی فوتبال در یوروها کدام بازی برای تان جذاب تر است؟
دیدار فرانسه و ایتالیا در یورو 2000 که ایتالیا با دینوزوف، با گل دل وکیو یک بر صفر پیش افتاده بود و همه فکر می کردند قهرمان می شود اما در وقت های تلف شده فرانسه به گل رسید و بازی به وقت های اضافه کشید و درنهایت فرانسه دو بر یک پیروز شد و مقام قهرمانی را از آن خود کرد؛ و یا دانمارکی که خودش به یورو راه پیدا نکرده بود و به خاطر جنگ یوگسلاوی، جواز حضور در این رقابت ها را پیدا کرد، درنهایت تیم ملی آلمان را در فینال سال 1992 دو بر صفر شکست داد و به مقام قهرمانی رسید، تیمی که اصلا برای مسابقات انتخاب نشده بود.
** شما چند بازی از رقابت های یورو را از نزدیک تماشا کرده اید؟
فقط همان یک دوره که گفتم. اما من از سال 1986 جام های جهانی را دیده ام، یعنی درست 30 سال است که به تلویزیون می روم از 1986 تا 2016، عمرم را در فوتبال گذاشته ام، فوتبال برای من یک عشق است، هم زخم و هم مرحم. زندگی من از زمانی که خورشید طلوع می کند، با فوتبال آغاز می شود و تا غروبش هم با این رشته می گذرد. یعنی حتی یک روز از زندگی من بدون فوتبال نمی گذرد. این رشته برای من یک عشق غیرقابل توصیف است.
گفت و گو : مرضیه دارابی