میگوید اصلاحطلبها چیز بدی نمیخواهند؛ در یک کلمه شاید بتوان گفت؛ رفاه مردم. شهاب طباطبایی از جوانان اصلاحطلبی است که این روزها علاوه بر فعالیتهای روزنامهنگاری به عنوان سردبیر روزنامه وقایع اتفاقیه، یکی از دغدغههایش حضور دوباره اصلاحطلبها - البته با توجه به تعریف او از اصلاحات- در عرصه اجتماعی، اجرایی و سیاسی مدنی جامعه است. هر چند به عقیده او و بسیاری از فعالان اجتماعی، اصلاحات نیرو و توان فکریای است که در بدنه جامعه نسوخ کرده و دارای پایگاه اجتماعی تثبیتشدهای است.
با نزدیکشدن به انتخابات مجلس شورای اسلامی، نیروها و گرایش های موجود در جامعه در تلاشند که با توجه به ظرفیتهای و خواستههای موجود در جامعه برای کسب کرسیهای مجلس تمام هم و غم خود را به کار بگیرند. در مورد اصلاحطلبها اما به نظر میرسد آنچه که باید در ابتدا روی آن به توافق رسید تعریف صحیح از واژه «اصلاحطلب» است؛ طباطبایی میگوید: اصلاحطلب واقعی کسی است که پیش از آنکه به فکر گرفتن کرسیهای مجلس باشد به فکر اصلاح، آبادانی، استقلال و آزادی کشورش باشد. گفت و گوی کوتاه "فریادگر" با شهاب طباطبایی را می خوانید.
- با اعلام حضور دوباره نیروهای اصلاحطلب، آنچه در ذهن تداعی میشود، اشتباهاتی است که سبب شد حضور این نیروها در راس قدرت، کم شود؛ اگر بخواهیم به عقب برگردیم یعنی به انتخابات سال 1376که مصادف بود با پیروزی اصلاحطلبها در انتخابات مجلس شورای اسلامی، دیدیم که به طرفداران نامزد رقیب یعنی ناطق نوری هیچ کرسیای تعلق نگرفت هرچند شخص آقای نوری هم در انتخابات رای ناچیزی را به خود اختصاص داده بود. چه طور میشود از اشتباهات گذشته درس گرفت؟
خوب است فعالان سیاسی و اجتماعی دورنما داشته باشند. اما اینکه اصلاح طلبها به طرفداران آقای ناطق نوری کرسی ندادند به این دلیل بود که مردم در آن زمان رای بالایی به جریان اصلاحات دادند و ما نمیتوانیم بگوییم که اصلاح طلبها به عقاید مخالف، کرسی ندادند؛ موضوع آنجا بود که وقتی اصلاح طلبها در مجلس و دولت اکثریت را به دست آوردند، رفتار اکثریت، باید رفتار همدلانه میبود که بعضی جاها این نوع رفتار، رعایت نشد و باید گفت که اشتباه بود. زمانی که رئیس دولت اصلاحات سر کار آمد، اصلاح طلبها فکر میکردند دشمنشان را شکست دادهاند در صورتی که دشمنی نبود و حالا به جایی رسیدهایم که او گزینهای شده که اصلاحطلبها میگویند خوب است که به او مراجعه شود؛ خوب است که همان لحظهای که فعالیت سیاسی انجام میگیرد، کمی آینده دورتر و دورنمای سیاسی و اجتماعی هم دیده شود.
- برنامه اصلاحات برای پیشروی در شرایط کنونی با توجه به درس گرفتن از تجربههای پیشین چیست؟
اولین اتفاقی که برای اصلاحطلبها باید رخ دهد این است که فضا آرام باشد تا اصلاح رخ دهد. اصلاح در فضای سوءتفاهم که به دلیل تندروی از هر طرف رخ میدهد و در نتیجه آن، فضا غبارآلود میشود، غیر ممکن خواهد بود؛ در فضای سوء ظن هر کاری که شما انجام دهید حتی اگر اصلاحطلبانه باشد، تعبیر دیگری از آن خواهد شد.
به عقیده من اصلاحطلبها، در این دوره و در بحث اجماع به این نتیجه رسیدهاند که اشتباه گذشته خود را در انشقاق تکرار نکنند، فکر میکنم تجربه سال 91 تجربه خوبی بود و نماد آن هم دکتر عارف بود. همه اینها به آن معناست که نماد وحدت در سال 92 به نماد وحدت در سال 94 تبدیل میشود؛ اما به هر دلیلی این اجماع و وحدت اتفاق افتاده مبارک است.
- یکی از پرسشهای مداومی که از نیروهای شرکتکننده اصلاحطلب در مورد حضورشان در مجلس میشود، این است که آنها ترکیب آینده مجلس را چگونه پیشبینی میکنند به این معنا که به عقیده آنها در ترکیب کابینه، نیروهای اصلاحطلب، درصد بیشتری را به خود اختصاص میدهند یا نیروهای مقابل، یا اینکه مجلس آینده ترکیبی بینابینی از نیروهای چپ و راست خواهد داشت؟ در یک کلام، اصلاح طلبها چه برنامهای برای انتخابات مجلس دارند؟
در اینکه اصلاحطلبان تا چه حد میتوانند کرسیهای مجلس را به خود تعلق دهند، باید به این نکته توجه کرد که اصلاحطلب واقعی پیش از آنکه به دنبال گرفتن کرسیهای مجلس باشد باید به دنبال پیشرفت و استقلال و آزادی کشورش است و این مهم، به دست هر کسی محقق شود، او اصلاحطلب واقعی است و جریان اصلاحات، دست آن آدم را میبوسد؛ هر فرد یا افراد دیگری فرای جریان اصلاحات بتوانند پیشرفت و آزادی کشور را محقق کنند به طور حتم، اصلاحطلبهای واقعی هستند که میایستند و ما به عنوان اعضای جریان اصلاحطبی، از چنین افرادی حمایت میکنیم.
گفت و گو : آساره کیانی