۰
دوشنبه ۲۱ مهر ۱۳۹۹ ساعت ۱۵:۴۴
مصطفی کواکبیان در گفت‌وگو با «آرمان ملی»:

تا قانون اساسی تغيير نكند مشكلات حل نمی شود

«مجلس‌دهم، مجلس‌اصلاح‌طلب و دولت یازدهم و دوازدهم، دولتی‌اصلاح‌طلب هستند.» گزاره‌ای که به اعتقاد اکثراصلاح‌طلبان، گزاره‌ای نادرست است. به اعتقاد اصلاح‌طلبان، اکثریت کرسی‌های مجلس دهم متعلق به اصولگرایان و اعتد الگرایان بود و حسن روحانی هم با حمایت اصلاح‌طلبان بالا آمد، نه اینکه از بدنه اصلاح‌طلبان باشد و تنها رای آنها را پشت خود داشته که امروز این پشتوانه را هم از د ست د اده است.
تا قانون اساسی تغيير نكند مشكلات حل نمی شود
«مجلس‌دهم، مجلس‌اصلاح‌طلب و دولت یازدهم و دوازدهم، دولتی‌اصلاح‌طلب هستند.» گزاره‌ای که به اعتقاد اکثراصلاح‌طلبان، گزاره‌ای نادرست است. به اعتقاد اصلاح‌طلبان، اکثریت کرسی‌های مجلس دهم متعلق به اصولگرایان و اعتد الگرایان بود و حسن روحانی هم با حمایت اصلاح‌طلبان بالا آمد، نه اینکه از بدنه اصلاح‌طلبان باشد و تنها رای آنها را پشت خود داشته که امروز این پشتوانه را هم از د ست د اده است. امروز که روحانی، از رای اصلاح‌طلبان استفاد ه و وارد دولت شده است، چوب عملکرد نامطلوبش را تنها و تنها اصلاح‌طلبان می‌خورند و حتی به این متهم می‌شوند که به‌ دنبال تشویش اذهان عمومی هستند. در صورتی که به گفته برخی از آنها، این ادعا از سوی جریان رقیب برای تخریب جریان اصلاحات مطرح شده است. در این خصوص، روزنامه «آرمان ملی» با مصطفی کواکبیان دبیرکل حزب مرد م سالاری و نماینده مجلس دهم به گفت‌و‌گو نشست که آن را در ادامه می‌خوانید.

عملکرد اصلاح‌طلبان از ۹۶ به بعد، بسيار زير ذره‌بين قرار گرفته است و به‌نظر مــي‌رسد کــه مردم د يگر آن اعتماد سابق را به اصلاح‌طلبان ند ارند. ايــن بي‌اعتمادي ناشي از عملکرد د ولت روحاني است يا د ليل ديگري دارد؟
در پاسخ به اين سوال هم چند نکته عرض کنم؛ يکي اينکه بي‌‌‌اعتمادي افزايش پيدا کرده است و آن هم دلايل زيادي دارد. من در بحث مفصلي براي آسيب‌شناسي اين مسأله گفتم که بالاخره مردم به خاطر حوادث دي ۹۶، آبان ۹۸ و ماجراي سقوط هواپيماي اوکرايني، به اين نتيجه نرسيدند که حضورشان در انتخابات فايده‌اي دارد. بحث ديگر، وضعيت معيشتي مردم است. بي‌اعتمادي به کل سيستم تضعيف شده است. بچه‌هاي روزنامه ما گفتند که دکترجان ما دوستت داريم اما ما راي نمي‌دهيم. اين قضيه واقعا مشکل بزرگي است. ۶۰‌درصد مردم انتخابات را پس زدند. آقايي با ۲۷‌هزار راي وارد مجلس شد از کرج، درحالي که يک‌ميليون و چند صد‌هزار نفر در آن شهر واجد شرايط راي دادن بودند. مجلسي با ۱۵‌درصد پشتوانه مردمي درست کرده‌ايم. فلذا من بسيار هشدار داده‌ام که کل سيستم بايد براي حضور مردم در انتخابات ۱۴۰۰ فکر کند. مردم ديگر برايشان مهم نيست که چه کسي اصلاح‌طلب است، اصولگراست يا اعتدال‌گرا. اعتماد عمومي مردم به کل سيستم کاهش پيدا کرده است.
نکته دوم، عملکرد مجلس دهم طوري نبود که مردم احساس رضايت داشته باشند. اين هم به آن دليل است که ما اکثريت مجلس را نداشتيم. اين بزرگ‌ترين تهمت به اصلاح‌طلبان است که بگويند اکثريت مجلس دهم را داشته‌ايم. چه کسي چنين حرفي زده است؟ ما حداکثر ۹۰ نفر بوديم. بله، اگر طيف علي لاريجاني با ما رفاقت مي‌کردند، اکثريت مي‌شديم. آنها در برخي مواقع مانند اف اي تي اف و سي اف تي بعضا ما را همراهي کردند اما در بسياري موارد ديگر ما را تنها گذاشتند. در همين ماجراي راي آوردن علي لاريجاني، چه کسي موجب شد؟ همين اصولگراها باعث راي آوردن او شدند. ما طرح عفو عمومي آورديم، راي نياورد.خود من طرح تحقيق و تفحص از موضوع املاک نجومي را آوردم که راي نياورد. چهار بار پاي اين کار بودم که رحماني فضلي استيضاح شود اما نگذاشتند اساسا استيضاح مطرح شود؛ در ماجراي بنزين، مردم مي‌گفتند که يک مشت آدم رفتند در مجلس، آنها چه کاره هستند؟ ما يک طرح دوفوريتي، روز يکشنبه آورديم که يک دفعه صبح آن روز آقاي شمخاني به مجلس آمد. گفتند که مصوبه سران سه قوه را شوراي عالي امنيت ملي تصويب کرده است. در اصل ۱۷۶ قانون اساسي آمده است که هنگامي که شوراي عالي امنيت ملي مصوبه‌اي داشته باشد که توسط رهبري هم تاييد شده باشد، لازم الاجرا است. طرح دوفوريتي داشتيم که بنزين تک‌نرخي شود. طرح ديگر اين بود که اگر قرار است ۳‌هزار تومان باشد، سهميه مردم ۱۲۰ ليتر بشود. من چندين‌بار در مجلس تذکر دادم که شوراي هماهنگي سران سه قوه براي چه چيزي تشکيل شده‌است؟ لاريجاني که آن‌جا حرف امثال کواکبيان را نمي‌زد؛ صحبت‌هاي خودش را مي‌کرد. بنابراين مردم از عملکرد مجلس دل خوشي نداشتند.
سومين موضوع اينکه عملکرد دولت بدتر از مجلس بود. به صراحت مي‌گويم که نه مجلس دهم اصلاح‌طلب بود و نه دولت يازدهم و دوازدهم اصلاح‌طلب بود اما چوبش را ما مي‌خوريم. من در آذر ۹۶، دقيقا يک ماه پيش از حوادث دي‌ماه، نطق مفصلي در مجلس داشتم که عنوانش اين بود: «همشهري عزيز بجنب».که گفتم من به ۴۳ شهر رفتم و شهر به شهر براي تو تبليغ کردم اما امروز خجالت مي‌کشم که بگويم از تو حمايت کرده‌ام البته از اين بابت پشيمان نيستم. بالاخره شرايط آن دوران اقتضا مي‌کرد که از بين گزينه‌ها به او راي بدهيم. ما از راي دادن پشيمان نيستيم اما از عملکرد دل خوشي نداريم.

پس اينکه رسانه‌هاي مختلف اصلاح‌طلب از ايشان حمايت کردند، چه مي‌شود؟
اگر براي روحاني تبليغ نمي‌کرديم، راي نمي‌آورد.

بنابراين مي‌شود گفت که دولت روحاني، يک د ولت اصلاح‌طلب است.
با راي ما آمده اما دولت، دولتي اصلاح‌طلب نبوده است. ما چه کار ديگري مي‌توانستيم انجام دهيم. جالب است بگويم که مرحوم آيت‌ا…‌هاشمي‌رفسنجاني را هم ردصلاحيت کردند. من خودم هم براي آن انتخابات ثبت‌نام کردم و ردصلاحيت شدم، اما ديگر چه کسي به رد شدن کواکبيان اهميت مي‌داد؟ وقتي که آيت‌ا…‌هاشمي رفسنجاني رد شد، ايشان هم روحاني را پيشنهاد کردند.

پس رد صلاحيت‌ها باعث اين اتفاق شد؟
ما چاره‌اي غيراز روحاني نداشتيم. اسحاق جهانگيري هم براي حمايت روحاني آمده بود. من خودم اما اگر تاييد مي‌شدم، حتما پوششي عمل نمي‌کردم.

امروز تصميم‌گير نهايي بين اصلاح‌طلبان چه نهادي است؟ شوراي هماهنگي، شوراي سياستگذاري، شخص رئيس د ولت اصلاحات يا اخيرا هم شائبه‌هايي مبني بر رهبري موسوي‌خوئيني‌ها پيش آمد ه است. کد ام شخص يا نهاد تصميم‌گيري نهايي را انجام مي‌دهد؟
ما از ابتدا رابطه خوبي با شوراي سياستگذاري نداشتيم. دليل هم داشتيم، شوراي هماهنگي جبهه اصلاحات، دموکراتيک است و تا امروز ۳۲ حزب عضو اين شورا هستند. اخيرا دو حزب از طرف زنان هم به اين شورا پيوسته‌اند؛ يکي سازمان معلمان ايران و جمعيت مدافع حقوق بشر زنان. ما شوراي عالي را دموکراتيک نمي‌ديديم. اولا رياست آنجا دوره‌اي نبود اما در شوراي هماهنگي دوره‌اي بود. ثانيا اينجا هر حزبي يک راي دارد اما شخصيت‌هاي حقيقي هم در آنجا آمده بودند. شوراي عالي براي ائتلاف به وجود آمد. وظيفه اصلي‌اش هم در قبال انتخابات بود. بعد آمد و در اسفند ۹۸ اعلام کرد که ما کانديدايي براي معرفي نداريم. بنابراين، فلسفه وجود آنها تمام شد و هشت ماه است جلسه‌اي نداشته‌اند. من معتقدم که شوراي هماهنگي در اين ميان نقش موثري دارد. ما در سال ۹۷، طرحي را تحت عنوان پارلمان اصلاحات معرفي کرديم که از دل مجموعه اصلاح‌طلبان سراسر کشور، عده‌اي جمع شوند و سازوکار انتخابات شوراها، مجلس، رياست جمهوري و حتي خبرگان را مشخص کنند. پارلمان اصلاحات در شوراي هماهنگي تصويب شده است، اما آيين‌نامه‌اش را که درست مي‌کردند، عده‌اي از همان اعضاي شوراي هماهنگيبه‌دليل طرفداري از شوراي سياستگذاري، مايل به اجراي اين کار نبودند. در مورد اين هم که مي‌گويند شايد جناب آقاي موسوي‌خوئيني‌ها به جاي رئيس دولت اصلاحات بيايد، بايد بگويم که چرا شخص‌محوري کنيم؟ مگر حتما بايد يک نفر رهبري اصلاح‌طلبان را به عهده بگيرد؟ احزاب بايد با يکديگر تصميم بگيرند. البته از بزرگان هم مشورت بخواهند اما اينکه بگوييم هرچه يک بزرگي فرمود، فصل الخطاب را قبول نداريم. ما معتقديم که عقل جمعي با مشورت بزرگان، به نتيجه برسد و کار را پيش ببرد. البته ما به‌عنوان حزب مردمسالاري، معتقد هستيم که اصلاح‌طلبان به سه مقوله نياز دارند؛ يکي انسجام دروني، تفکيک کردن بحث اصلاح‌طلبي با عملکرد دولت و هم اينکه کانديداي آنان خالص‌سازي شود. ما ديگر کانديداي کمکي و قرضي نمي‌خواهيم. مردمسالاري همه‌چيز را به کنگره نوزدهم خود که در بهمن است، واگذار کرده است؛ منتهي سه نکته اساسي‌تر وجود دارد، اينکه مردم به صحنه بيايند. اگر مردم نيايند، بهترين اصلاح‌طلب را هم بياوريم، راي نمي‌آورد. مسأله دوم، شوراي نگهبان است. اينکه چطور مي‌خواهد عمل کند. اين قانوني که مجلس در حال تصويب است، به‌نحوي است که همين حداقل مشارکت مردم را هم از بين مي‌برد. در اين طرح آمده است که داوطلبانرياست جمهوري بايد آزمون بدهند. برنامه‌هايش را شوراي نگهبان تاييد کند. پنج مشاورش هم آزمون بدهند. داراي آرمان‌گرايي باشند. چه کسي آرمان‌گرايي را مي‌سنجد؟ مديريت جهادي داشته باشد. در مورد اعتقادات مذهبي هم مي‌گويند که چقدر راسخ باشد و چقدر شعائر ديني را رعايت کند. انگار که ما مي‌خواهيم مبلغ مذهبي معرفي کنيم. نکته سوم و مهم‌ترين نکته، بر فرض که مردم آمدند وکانديداي ما هم تاييد صلاحيت شد، با اين وضع دولت و رئيس‌جمهور مشکل داريم. بايد يک تغيير ساختار در قانون اساسي صورت بگيرد. آيا معنا دارد که رئيس‌جمهور بگويد :«آي مردم، آدرس مشکلات را از واشنگتن دي سي بگيريد»؟ رئيس‌جمهور با اين حرف جواب آنهايي را مي‌دهد که مي‌گويند تحريم‌ها تاثيري ندارد و دليل مشکلات از نحوه مديريت دولت است اما ما مي‌گوييم که دليل، هم ناکارآمدي دولت و هم تحريم‌ها است. بنابراين، بايد به اعتماد عمومي فکر کرد که بخش مهم آن به معيشت مردم بازمي‌گردد. تحريم، ناکارآمدي و بي‌اعتمادي مردم، سه عامل موثر است. بنابراين، حزب ما برنامه‌اي تحت عنوان «جمهوريت سوم» تدوين کرده است. در اين برنامه، مواردي که معتقديم بايد در قانون اساسي بازنگري شود را بيان کرده‌ايم. بر اساس اصل ۱۷۷ قانون اساسي، تکليف رئيس‌جمهور، صدا و سيما و مجمع تشخيص مصلحت نظام مشخص شود. از ۵۸ تا ۶۸ يک جمهوريت، از ۶۸ تا ۱۴۰۰، يک جمهوريت و از ۱۴۰۰ به بعد هم جمهوريت سوم آغاز شود. يکي از اساسي‌ترين بحث‌هايي که در جمهوريت سوم مطرح کرده‌ايم، بحث رفراندوم است. چرا رفراندوم را سخت گرفته‌‌ايد؟ رهبري حتما بايد فرمان همه‌پرسي صادر کند و بعد دو سوم نمايندگان مجلس آن را تاييد کنند لذا مي‌توان آن را تسهيل کرد.

برخي فعالان سياسي با توجه بــه حــواد ث اخير به اصلاح‌طلبان اتهام فتنه اقتصاد ي مي‌زنند. به‌نظر شما د ليل اين چيست و چه راهي براي مقابله با اين قبيل اتهام‌ها وجود دارد؟
از آنهايي که اتهام زدند بپرسيد. اگر منظورشان اين است که اصلاح‌طلبان به‌دنبال اين هستند که وضع اقتصادي مردم را بد کنند، من از بين اصلاح‌طلبان شخصي را نمي‌بينم که به‌دنبال تحريک مردم باشد. اگر هم منظورشان اين است که اصلاح‌طلبان در فسادهاي اقتصادي دست دارند، نمي‌دانيم منظور چه کساني هستند. چيزي که ما مشاهده مي‌کنيم، اصولگراياني هم هستند که به‌دنبال فسادند. براي مثال، عيسي شريفي قائم‌مقام شهردار سابق بوده است. هيچ‌کس هم نمي‌گويد که پرونده‌اش چه شد؟ يا اکبر طبري که از دل قوه قضائيه درآمد. هيچ‌کدام از آنها مارک اصلاح‌طلبي ندارند. نمي‌خواهم بگويم که همه مدعيان در بين اصلاح‌طلبان بسيار شريفند، ممکن است در اين ميان هم از اين موارد پيدا شود. من در مجلس بارها گفتم که پاکدستي و فساد اصلاح‌طلب و اصولگرا نمي‌شناسد. چندين بار هم اين شعار را در مجلس اعلام کرده‌ام که «تا فساد در کشور کفن نشود، اين وطن وطن نشود»؛ يکي از آقاياني که در هيات رئيسه هم حضور دارد گفته که کواکبيان دو بار واکسن آنفلوآنزا دريافت کرده است. اصلا من نمي‌دانم که علائم آنفلوآنزا چه است که واکسنش را بزنم. مگر سال پيش کسي به ياد آنفلوآنزا هم بود که من واکسنش را زده باشم؟ من حتي تست کرونا هم در مجلس ندادم. اگر سند دارند بياورند قطعا هم نمي‌توانند بياورند. رئيس مجلس در آن دوران که کرونا تازه آمده بود، اجازه نمي‌داد که جلسات مجلس تشکيل شود. من مدام به اين قضيه اعتراض داشتم و مي‌گفتم که مگر خون نمايندگان رنگين‌تر است؟ بعدها متوجه شدم که مي‌خواستند بودجه را بادولت هماهنگ کنند. اين وصله‌ها به من نمي‌چسبد.

د ر اين واد ي، بــرخي د ر پــي استعفاي رئيس‌جمهور هستند. آيا شما با اين عمل موافق هستيد؟
من با استعفاي دولت به سه دليل مخالفم؛ اول اينکه خود دولت بارها اعلام کرده که ما تا مرداد ۱۴۰۰ محکم ايستاده‌ايم. بنابراين، انگيزه‌اي براي استعفا در دولت وجود ندارد. ثانيا من معتقدم که اگر دولت مدعي داشتن طرح براي پايان اين دوره‌اش است، بايد محکم بايستد و اين طرح‌ها و برنامه‌ها را اجرا کند. ثالثا واقعيت اين است که اگر رئيس‌جمهور برود، فکر مي‌کنيد فردا چه اتفاقي مي‌افتد؟ اولا که رئيسي، قاليباف و جهانگيري طبق قانون اساسي شوراي جانشيني رئيس‌جمهور مي‌شوند. ثانيا اينکه اين کار ممکن است باعث مشکلات بيشتر ‌شود. پس من مخالف اين کار هستم. ضمن اينکه اين دوستان، از سر دلسوزي مي‌گويند که دولت کنار برود. زيرا اصولگرايان کماکان توپ را در زمين دولت مي‌اندازند و اگر دولت کنار برود، تکليف مشخص مي‌شود. اگر اصولگرايان به تنهايي بلد بودند اداره کنند که ما در صحنه‌هاي مختلف دچار اين حجم از مشکلات نبوديم.
کد مطلب: 137977
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *