شاید نتوان تاریخچه دقیقی از زمان ساخت بادگیر در ایران معرفی کرد،اما میتوان گفت که امروز بادگیرها در ایران، روزگار چندان خوشی ندارند،تخریبِ خانههای قدیمی که عناصر کامل یک خانۀ ایرانی را در گذشته در خود داشتهاند،به بهانۀ ساخت مجتمعهای تجاری و مسکونی، به روندی معمولی تبدیل شده که مکان و زمان نمیشناسد؛به همین دلیل هم کمتر کسی میداند تهران هنوز نزدیک به صد بادگیر در دل خانهها و مساجد تاریخی خود دارد و با شنیدن نام بادگیر نخست به یاد «یزد» نمیافتد.مسجد امام (ره)، مسجد جامع، کاخ جهانی گلستان و مسجد حبیب در تهران چهار نقطه در دل تهران قدیم هستند که بادگیرهای آنها در این گزارش معرفی میشوند.
عکسها:هادی زند-ایسنا
بادگیرها در شکلهای مختلف در بسیاری از شهرهای مرکزی و جنوبی ایران بر حسب سرعت و جهت باد مطلوب طراحی و اجرا شدهاند. از گذشته تا امروز مردم مناطق مختلف کشور نامهای مختلفی روی این سازه گذاشتهاند؛ «واتفر»، «بادهنج»، «باتخان»، «خیشود»، «خیشخان»، «خیشور»، «ماسوره» و «هواکپ» از جمله این نامها هستند. سیستم کاری بادگیرها به این نحو بود که هوای جاری بیرون از خانه را به داخل خود میکشند و با تشتهای آبی که درون آنها تعبیه شده، هوا را خنک و سبک میکنند و به داخل خانه هدایت میکنند.
برخی از مورخان و كارشناسان معتقدند وجود بادگیر در هر خانه معرف تشخّص افراد آن خانه بوده.بزرگی و کوچکی هر بادگیر نیز با موقعیت اقتصادی صاحب خانه ارتباط داشته است، به طوریکه هنگام ورود به یک روستا،نوع بادگیرها توان اقتصادی هرخانه را نشان میداده است.
هر چند بیتوجهی به بادگیرهای این مسجد تاریخی باعث شده آسیبهای زیادی به آنها وارد شود، از جمله بستن راههای ورودی آنها، اما دستکم مرمت این بادگیرها به حفظ عناصر اصلی یک مسجد ایرانی از گذشته تا امروز کمک میکند.
عمارت بادگیر در دوره فتحعلی شاه در ضلع جنوبی کاخ گلستان امروزی ساخته شد، اما در زمان ناصرالدین شاه توسط حاج علیخان حاجب الدوله تصرفات عمدهای در آن رخ داد و به شکل امروزی درآمد که این تغییرات و تصرفات در سالهای بعد نیز ادامه یافت. این اتفاق را میتوان با مقایسه تابلوهای آبرنگ محمود خان ملک الشعراء در سالهایی که از این عمارت نقاشی کرده و عکسهائی که بعدها ازآن گرفته شده، به وضوح دید.
در زیر تالار و عمارت بادگیر، حوضخانهای است که در چهار گوشه آن چهار بادگیر بلند از کاشیهای معرق آبی و زرد و سیاه با قبههای زرین قرار گرفته و هوای حوضخانه و تالار و اتاقهای آن را به خوبی خنک میکند.
پادشاهان قاجار معمولا اگر در ایام تابستان در تهران بودند و به ییلاق نمیرفتند از این حوضخانه استفاده میکردند و تاج گذاری مظفرالدین شاه در 1313 قمری که با تابستان و گرمای شدید تهران همراه بود در تالار همین عمارت و روی تختِ طاووس برگزار شد.
یکی از مهمترین ویژگیهای کاخ جهانی گلستان به عنوان تنها اثر ثبت جهانی شده در پایتخت، وجود عمارت بادگیر و دو سازه معماری بادگیر آن در این عمارت است که از تزیینات و کاشیهای منحصربفردی نیز برخوردار است.
تزئیناتِ به کار رفته در بادگیرهای کاخ جهانی گلستان، این دو سازه را یکی از متفاوتترین بادگیرها در بین این نوع از سازههای معماری تاریخی در کشور کرده است.
هر چند ساختِ بناهای دیگر در حریم کاخ جهانی گلستان در طول سالهای قبل، عرصه و حریم منظری این عمارت تاریخی و بادگیرها را مخدوش کرده بود، اما امیدواری بعد از ثبت جهانی کاخ گلستان برای جلوگیری از این اتفاق چندان ادامه نیافت و چند ساخت و ساز جدید حریم منظری کاخ، به خصوص بادگیرها را در ضلع جنوبی این عمارت جهانی به خطر انداخته است.
پرونده ثبت جهانی بادگیرها ایرانی با نام «ثبت فناوری بادگیرها» نخست بیش از ۱۰ سال قبل و برای بادگیرهای یزد تهیه و به یونسکو رفت، اما در این میان ثبت جهانی کاخ گلستان با دو بادگیر متفاوتاش رتبه نخست جهانی شدن بادگیرهای ایرانی را به خود اختصاص داد.
حدود هفت سال قبل فکرهای گستردهتری برای بادگیرهای ایرانی به جریان افتاد و قرار شد، پرونده بادگیرها این بار با محوریت بادگیرهای یزد به یونسکو فرستاده شود.
اما اینبار نبودِ مستندات کافی برای ثبت این پرونده باعث شد یونسکو آن را در مرحلۀ نخست رد کند و در ادامه، برخی سنگاندازیها از سوی کشورهای همسایه بخصوص امارات و تلاش برای ثبت این میراث ناملموس به نام خود، باعث به تعویق افتادن ثبت جهانی بادگیرهای ایرانی شد.
اما اینبار نبودِ مستندات کافی برای ثبت این پرونده باعث شد یونسکو آن را در مرحلۀ نخست رد کند و در ادامه، برخی سنگاندازیها از سوی کشورهای همسایه بخصوص امارات و تلاش برای ثبت این میراث ناملموس به نام خود، باعث به تعویق افتادن ثبت جهانی بادگیرهای ایرانی شد.
هرچند اکنون میراث فرهنگی میگوید پرونده بادگیرها را آماده ثبت جهانی دارد، اما به نظر میرسد با وجود این تهدیدات، هنوز اولویت اصلی، جهانی کردن «فناوری ساخت بادگیر» نیست.
مسجد جامع بازار تهران را قدیمیترین مسجد تهران میدانند که قدیمیترین شبستان آن بیش از هزار سال عمر دارد، این مسجد شش بادگیر با تزییناتی ساده و آجری دارد که در دو طرف قدیمیترین شبستان آن ساخته شدهاند.
شاید بتوان بادگیرها، موذنه و قدیمیترین شبستان مسجد را در یک راس و هم قدمت یکدیگر دانست که موذنه بنا، در طول سالهای گذشته چندین بار مرمت شده و فقط طرح اصلی آن باقی مانده است، اما عناصر چوبی آن کاملا تعویض شدهاند.
بیتوجهی به بادگیرهای قدیمیترین مسجد تهران را میتوان از آجرچینیهای باقی ماندۀ آن و بی نظمی این آجرچینیها به چشم دید،هر چند متولیان هیات امنای مسجد معتقدند در طول سال های گذشته همه تلاش خود را برای حفاظت از این سازههای معماری به کار بردهاند.
معماران محلی برای ساختن بادگیر از پشت بام خانه و از جایی که مشرف به اتاق کوچکی بوده، استفاده میکردند و با خشت یا آجر ،تنوره بادگیر را با مقطع مستطیل میچینند تا به ارتفاع معینی برسد. پس بالای این تنورهها چهار دیواره را دو چوب به شکل ضربدر «×» میگذارند. در ادامه در قسمت شمال که رو به باد «اصفهانی» است با نیم خشت یا آجر نیمه به عرض شش سانتیمتر، روی تنور را تا ارتفاع معینی چینش میکردند.
در برخی از عماراتهای قدیمی که متعلق به افراد ثروتمند بود، حوضخانه فضای دربستهای بود و اتاقهای تابستانی منافذ و دالانهایی داشت (مانند کانالهای کولر) که باد خنک از این دالانها وارد اتاقهای خانه میشد و این امر در صورتی بود که اتاقهای تابستانی تعدد داشته است.
کشور امارات که قدمتی کمتر از یک قرن دارد، چند سالی است که مدعی ابداع بادگیرهای ایران به عنوان میراث ادبی شده است. بادگیرهای دبی در ناحیه ای به نام بستک که امروز در حومه شهر مدرن دبی قرار دارد، به مرور شروع به ساخت و سازهای مشابه اقلیم گرم و مربوط در ایران همانند بندر لنگه، کنگ، قشم و غیره کرد.
جایزه بزرگ معماری در دبی با نام «بادگیر طلایی»، در طول چند سال گذشته برای نشان خلاقیت به معمارانی اعطا داده میشود که خلاقیت خاصی را در طرحهاشان عرضه میکنند؛ این در حالی است که در ایران معماران می کوشند هر روز فاصله بیشتری از تاریخ تمدن خود بگیرند و از معماریهای غربی تقلید کنند.
شاید بتوان منحصربفردترین بادگیرها را مربوط به چند نقطه مختلف کشور دانست؛ «بادگیر هشت طرفهٔ باغ دولتآباد یزد»، «بادگیر باغ دولتآباد یزد با ۳۳ متر ارتفاع»، «بادگیرهای حفرهای خانه بروجردیها کاشان»، «بادگیر سه طبقه و چهارطرفهٔ باغ صدری (نمیر) تفت»، « بادگیر چپقی سیرجان»، «بادگیر دو طبقه و هشت طرفهٔ باغ امیر در طبس»، «بادگیر دو طبقه و چهار طرفهٔ خانهٔ آقازاده در ابرکوه» و « بادگیر دو طبقه با سطح مقطع دایرهای در کاخ چهل ستون سرهنگ آباد» را از مهمترینِ این نمونه بادگیرها میتوان برشمرد.
مسجد «حبیب» در خیابان غفاری تهران، در محله مخصوص قرار دارد. این مسجد را شخصی خیر که وصیتنامهاش روی کاشیهای فیروزههای دور تا دور حیاط مسجد نوشته شده، ساخته است.
برخی تهرانشناسان معتقدند ساخت دو بادگیر و منارهای قدبلند در میان بادگیرها امضای لرزاده معمار قدیمی است که مسجد حبیب نیز از این معماری مستثنی نیست.
برخی تهرانشناسان معتقدند ساخت دو بادگیر و منارهای قدبلند در میان بادگیرها امضای لرزاده معمار قدیمی است که مسجد حبیب نیز از این معماری مستثنی نیست.