کره جنوبی همواره در مقاطع حساس به ایران پشت کرده است.
فیلمها و سریالهایشان مرتباً از شبکههای سیما پخش میشود و تابلوهای مغازهها در خیابانهای شهرهای مختلف کشور به تصرف برندهای آنان درآمده است؛ با این حال، علیرغم اینکه یکی از بزرگترین واردکنندگان نفت در دنیا هستند، چندین ماه است که حتی یک بشکه نفت هم از ایران نخریدهاند. این وضعیت ارتباط ایران با کره جنوبی است! چنان سطحی از «غیرت ملی» در این رابطه وجود داشته که کرهایها هر وقت خواستهاند بدون پرداخت هرگونه هزینهای، منافع ایران را لگدمال کردهاند! در جاده یک طرفه روابطِ سئول-تهران چه میگذرد؟
به گزارش
مردم سالاری آنلاین، کره جنوبی علیرغم این که از
تحریمهای نفتی آمریکا مستثنا شده و میتواند اقدام به واردات نفت از ایران کند، در ماه نوامبر، یعنی در نخستین ماه تحریمهای نفتی، هیچ خریدی از ایران نداشته است. ماه نوامبر ۲۰۱۸، سومین ماه متوالیای بود که کره جنوبی، نفتی از ایران وارد نکرد!
ماجرا وقتی عجیبتر میشود که بدانیم
کره جنوبی تا اواخر ماه ژانویه ۲۰۱۹ یا فوریه ۲۰۱۹، همچنان به سیاست
عدم واردات نفت از ایران ادامه خواهد داد. این خبر را منابع آگاه صنعتی در گفتگو با خبرگزاری رویترز اعلام کردهاند. با وجود این واقعیت، اصلاً مشخص نیست کره جنوبی چرا سعی کرده مجوز واردات نفت ایران را از دولت آمریکا بگیرد؛ چرا که این کشور هنوز از این مجوز استفادهای نکرده است.
عدم واردات نفت از ایران، تنها یک بخش ضربهای است که کرههایی در ماههای گذشته به ایران وارد کردهاند. این کشور، شرکتهای خود را که بعد از برجام با ایران قرارداد یا تفاهمنامه بسته بودند، از ایران خارج کرده است.
قراردادهای قطعی و لازمالاجرای فاینانس یا تأمین مالی پروژهها در ایران را متوقف کرده است. از
فروش قطعات خودرو به ایران خودداری میکند. به جای میعانات گازی ایران به سراغ خرید میعانات از منابعی دیگر نظیر قطر رفته است. این فهرست را میتوان، طولانی و طولانیتر کرد و موارد بسیار بیشتری از «خیانت» کرهایها به ایران را برشمرد.
فهرست
خدمتهای ایران به کره نیز به نحو عجیبی به اندازه «خیانتهای» کره جنوبی، طولانی است! کره جنوبی همان کشوری است که مقصد خطرناکترین سفر دریایی نفتکشهای ایران بود.
نفتکش سانچی، میعانات گازی را از عسلویه به کره جنوبی میبرد که با کشتی فلهبر چینی برخورد کرد، منفجر شد، تمام خدمه آن جان باختند و در نهایت غرق شد. کره جنوبی همان کشوری است که ایران بازار لوازم خانگی و بازار لوازم دیجیتال خود را دربست در اختیار این کشور قرار داده و شرکتهایی نظیر سامسونگ و الجی در ایران جولان میدهند.
لوازم خانگی در ایران از کیفیت مناسبی برخوردارند و شرکتهای ایرانی سابقه بسیار طولانی در تولید این لوازم دارند. با این حال، دروازه کشور به سوی کالاهای کرهای در دهههای اخیر باز بوده و شرکتهای کرهای بازار ایران را به تصرف خود درآوردهاند.
مغازهها بدون اینکه همچون قوانین سایر کشورها، بهای سنگینی بپردازند، یکی پس از دیگری تابلوهای بزرگِ الجی و سامسونگ و دوو را بالا بردهاند. بیلبوردهای تبلیغاتی به تصرف شرکتهای کرهای درآمدهاند و صدا و سیما نیز در این مدت، آنها را به انحای مختلف تبلیغ کرده است. این همه در حالی صورت گرفته که یکی از تولیدکنندگان خوشنام لوازم خانگی در ایران با
سابقه فعالیت ۸۰ ساله، به دلیل عدم حمایتها و سیاستهای اشتباه تجاری، در سالهای اخیر ورشکست شد.
اگر در امین حضور یا خیابان جمهوری در تهران قدم بزنید، گویی در خیابانهای سئول قدم میزنید. بهراستی شاید در سئول هم این میزان تابلوی الجی و سامسونگ وجود نداشته باشد. ما فضاهای شهری را مفت و مجانی به شرکتهای کرهای دادهایم و دههها است که حمایت نظاممند و حسابشده از تولید ملی کالاهای با تکنولوژی بالا را فراموش کردهایم. واردات، حتی از کشوری که با کوچکترین حادثهای و با یک انگشت اشاره ترامپ، ایران را میفروشد، برای ما بر توسعه صنعتی اولویت داشته است.
جاده یکطرفه روابط سئول-تهران
رئیسجمهور وقت کره جنوبی در سال ۹۴ ایران را «سرزمین فرصتها» نامیده بود. شاید درست این است که بگوییم ایران برای کره جنوبی، سرزمین فرصتهای بدون عوض بوده است. ما چیزهای زیادی به کرهای دادهایم، اما در عوض نه تنها چیزی از آنها نگرفتهایم، بلکه کرهایها مرتباً پشتمان را خالی کردهاند.
روابط ایران و کره جنوبی یک جاده یکطرفه بوده که در آن همه چیز به نفع کرهایها رقم خورده است. کرهایها تاکنون نه تنها به دلیل ضربههایی که به منافع ایران زدهاند، تنبیه نشدهاند، بلکه پس از مدت کوتاهی تمام قدرنشناسیهای آن فراموش شده یا از همان ابتدا نادیده گرفته شده است. آیا این وضعیت همچنان تداوم خواهد داشت؟