۱۳
۲
جمعه ۲۹ تير ۱۳۹۷ ساعت ۰۹:۴۳

تهاجم به زبان ملی از جایگاه نمایندگی ملت

چند روز پیش، وزیر آموزش و پرورش، محمد بطحایی، در نشست معاونان آموزش ابتدایی و مسئولان آموزش و پرورش عشایر سراسر کشور، گفت: «آموزش دانش‌آموزان به ادبیات و تکلم فارسی خط قرمز ما است و در مناطق دوزبانه معلم برای ارتباط بهتر با دانش‌آموز از زبان محلی استفاده می‌کند در حالی که زبان فارسی به عنوان خط وحدت کشورمان باید در مدارس استفاده شود.»
زبان فارسی یکی از انگشت‌شمار زبانهای کهنِ جهان است که تنها پیشینه‌ی نوشتاریِ آن دستِ کم به بیش از ۲۶۰۰ سال می‌رسد.
زبان فارسی یکی از انگشت‌شمار زبانهای کهنِ جهان است که تنها پیشینه‌ی نوشتاریِ آن دستِ کم به بیش از ۲۶۰۰ سال می‌رسد.
چند روز پیش، وزیر آموزش و پرورش، محمد بطحایی، در نشست معاونان آموزش ابتدایی و مسئولان آموزش و پرورش عشایر سراسر کشور، گفت: «آموزش دانش‌آموزان به ادبیات و تکلم فارسی خط قرمز ما است و در مناطق دوزبانه معلم برای ارتباط بهتر با دانش‌آموز از زبان محلی استفاده می‌کند در حالی که زبان فارسی به عنوان خط وحدت کشورمان باید در مدارس استفاده شود.»
به گزارش «مردم‌سالاری آنلاین»، این سخنان وزیر آموزش و پرورش که آموزش دانش‌آموزان باید به زبان فارسی ـ که خط وحدت کشورمان است ـ باشد نه تنها برپایه‌ی تاریخ و فرهنگ و زبان ایرانیان در درازای تاریخ کهنسالشان هست که برپایه‌ی قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران نیز هست.
اصل ۱۵ قانون اساسی به روشنی اذعان می‌کند: «زبان و خط رسمی و مشترک مردم ایران فارسی ا‌ست. اسناد و مکاتبات و متون رسمی و کتب درسی باید با این زبان و خط باشد، ولی استفاده از زبانهای محلی و قومی در مطبوعات و رسانه‏‌های گروهی و تدریس ادبیات آنها در مدارس، در کنار زبان فارسی، آزاد است». این اصل به صراحت می‌گوید که نه تنها زبان و خط رسمی و مشترک ایرانیان فارسی است که اسناد و مکاتبات و متون رسمی و کتب درسی باید به خط و زبان فارسی باشد و استفاده از زبانهای دیگر در کنار زبان فارسی، نه به جای آن، آزاد است.
زبان فارسی یکی از انگشت‌شمار زبانهای کهنِ جهان است که تنها پیشینه‌ی نوشتاریِ آن دستِ کم به بیش از ۲۶۰۰ سال می‌رسد. این زبان که دنباله‌ی زبان پارسی باستان و پارسی میانه است در درازای تاریخ کهن ایران نه تنها زبان رسمی، دیوانی، ملی، آموزشی و فرهنگی ایرانیان بوده که مهم‌ترین مولفه‌ی هویت‌بخش و رکن رکین ملیت ایرانی نیز بوده است. این زبان که نه زبانی قومی است و نه زبانی دینی، ازآنِ همه‌ی ایرانیان است و همه‌ی ایرانیان، نه به زور سرنیزه که به طور طبیعی، در سراسر تاریخ کهنسالشان در آفرینش و پرورش و بالش آن نقش داشته‌اند و در هر گوشه‌ای از این سرزمین بدان کتابها نوشته و دیوانها سروده و برپایه‌ی آن میراث تاریخی و فرهنگی‌شان را شکل داده‌اند. هزاران فرزانه از اوحدی مراغه‌ای و شمس و قطران تبریزی و مستوره‌ی کردستانی تا نظامی گنجه‌ای و خاقانی شروانی تا عین‌القضات همدانی و عبید زاکانی قزوینی و هاتف اصفهانی و محتشم و کلیم کاشانی تا اقبال لاهوری و بیدل دهلوی هندی تا رودکی سمرقندی و سیف فرغانه‌ای و مولانای بلخی و خواجه عبدالله انصاری هراتی و عطار نیشابوری و فردوسی و اسدی توسی و جامی و بسیارانی دیگر از جای‌جای ایران بزرگ آن را یگانه زبان تاریخی و تمدنی و هستی خویش دانسته‌اند.
بدبختانه امروز شاهد آنیم که برخی از کسانی که در جایگاههای رسمی این مملکت تکیه زده‌اند، آگاهانه یا ناآگاهانه، پیاده نظام دشمنان ایران و نظام شده‌اند. برای نمونه، در پی سخنان وزیر آموزش و پرورش، ولی ملکی، نماینده‌ی مشکین‌شهر، که گویا نه تنها از تاریخ و فرهنگ ایران و نقش زبان فارسی در این سرزمین ناآگاه است که حتی از قانون اساسی نظامی که در مجلسش نشسته نیز آگاهی ندارد، گفته است: «زبانی که بیشتر دراز شود و به فرهنگ عمومی و زبان مادری ما توهین کند یا در جهت محدودیت آن برآید ما آن زبان را قطع می‌کنیم». آری، خواب نیستیم و این سخنان نه از زبان دشمنان برون‌مرز، که از درون‌مرز و آن‌هم از زبان یکی از نمایندگان مجلس ایران شنیده می‌شود که خواهان قطع زبان فارسی، یعنی قطع مهم‌ترین ریشه‌ی درخت تناوری که ایران نامیده می‌شود، شده است. همانا که دکتر جواد طباطبایی، فیلسوف تبریزی، درست می‌گوید که همه چیز متولی دارد جز ایران. اکنون باید زبان فارسی را هم کنار ایران گذاشت که چنین مظلوم در سرزمین تاریخی خودش خواهان قلع و قمع آن هستند. بر مظلومیت و بی متولی بودن فارسی همین بس که اگر این گفته درباره‌ی زبانی دیگر بود اکنون بسیاری فریاد واحقوق بشرا و ... سرداده بودند.
این نماینده، در این سخنان که ازسوی محافل تجزیه‌طلب و بیگانه‌گرا با استقبال مواجه شده است همچنین گفته: «تمامی نمایندگان ... این مسئله را به عنوان یک تعدی و تجاوزِ بدون حساب و کتاب از سوی وزیر آموزش و پرورش می‌دانند و این هشدار جدی را به ایشان داده و خواهند داد که در حد و اندازه خود سخن بگوید. به وزیر آموزش و پرورش هشدار می‌دهم که جایگاه خود را بشناسد و بیش از وظایف و اندازه خود حرف نزند.» اینکه چه کسی در وظایف و اندازه‌های خود سخن می‌گوید بر خواننده‌ی آگاه روشن است؛ ولی اینکه کسی در جایگاه نمایندگی از ملت ایران بنشیند و این سخن قانونی و تاریخی وزیر آموزش و پرورش که آموزش به دانش‌آموزان باید به فارسی باشد را به عنوان تعدی و تجاوز بدون حساب و کتاب تلقی کند، نه تنها باید ازسوی همه‌ی ایرانیان مورد بازخواست قرار گیرد که باید این پرسش را مطرح کرد که این کسان با این درجه از دشمنی با زبان ملی چگونه بر صندلی نمایندگی از ملت ایران تکیه زده‌اند؟!
نادر قاضی‌پور، نماینده‌ای که گفتار و کردارش آشنای اهالی رسانه است، در توهینی به وزیر آموزش و پرورش گفته: «چنین اظهاراتی که بر خلاف مبانی اصولی و قانون اساسی است نوعی کم‌عقلی است».
نماینده‌ای دیگر،  محمد وحدتی هلان، که روشن است خود قانون اساسی و اصل ۱۵ آن را نخوانده که به صراحت بر آموزش به زبان فارسی در همه‌ی مدارس تاکید می‌کند با فرار به جلو گفته است: «اظهارات بطحایی در رابطه با این موضوع کاملا بی‌اساس و ناپخته می‌باشد و نشان می‌دهد از قانون اساسی بی‌اطلاع است که در این صورت ضروری است قانون اساسی را یک بار برای خود مرور و مطالعه کند.»
روشن است که دستگاههای نظارتی نه تنها باید بر این عملکرد و گفته‌های ناصواب و خلاف مصلحت کشور و تاریخ ایران نظارت کنند و به این نمایندگان گوشزد دهند که پیش از انتخاب شدن نمایندگان یک دوره کلاس آموزشی قانون اساسی برای آنان نیز بگذارند تا چنین به ناروا افکار عمومی را ملتهب نکنند و سخنان خلاف واقع بر زبان نرانند.
از سخنان این نمایندگان شگفت‌تر، سخنان حجت الاسلام والمسلمین سید محمدعلی آل‌هاشم، امام جمعه تبریز و نماینده‌ی ولی فقیه در استان آذربایجان شرقی، است که گفته: «جناب آقای وزیر محترم آموزش و پرورش مردم تازه انتظار دارند با زبان مادری برخی دروس در دانشگاهها تدریس شود و ما نیز عشق و علاقه خود را به آذربایجان فراموش نخواهیم کرد.» جدا از اینکه، هر کسی که عاشق ایران است بی‌گمان عاشق آذربایجان هم هست که تاج سر ایران است، و جدا از اینکه آیا آموزش درسهای دانشگاهی‌ای همچون فیزیک و شیمی و ریاضی و فلسفه به دهها زبان بومی سراسر ایران اصلا شدنی یا عقلانی است یا نه، سخنان ایشان برخلاف نص صریح اصل ۱۵ قانون اساسی است. جایگاه نماینده‌ی ولی فقیه در استان همانگونه که از عنوانش پیدا است باید روشنگر اندیشه‌ها و دیدگاههای مقام معظم رهبری باشد نه آنکه واژگونه‌ی دیدگاههای ایشان سخن بگوید. گفته‌های ایشان نه مطابق با قانون اساسی کشور است، که در بالا آمد، و نه برآمده از سیاستهای کشور و نظام جمهوری اسلامی و نه همخوان با دیدگاههای رهبری در زمینه‌ی زبان فارسی است. ایشان اگر یک بار دیگر به فیشهای رهبری درباره‌ی «مرجعیت زبان فارسی» بنگرند، قطعا بر سخنان خویش تامل خواهند کرد (درباره‌ی دیدگاههای رهبر معظم انقلاب درباره زبان فارسی و دیدگاه امام جمعه تبریز به اینجا بنگرید).
به هر روی، در زمانه‌ای که سنگ فتنه از همه‌سو بر ایران باریدن گرفته است و ایرانیان بیش از هر زمان دیگر به مولفه‌های وحدت‌آفرینشان نیاز بنیادین دارند، چنین سخنانی تنها آب به آسیاب دشمنان ایران و بدخواهان نظام می‌ریزد و ایرانیان را از مسئولانشان جدا و دلسرد می‌‌کند.
 
در همین زمینه مطلب زیر را هم بخوانید:
توضیح کواکبیان درباره سخنان بطحایی
 
کد مطلب: 90710
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *


عیسی
Iran, Islamic Republic of
بر نظرات نمایندگان و امام جمعه عزیز تبریز اظهارات امام جمعه اردبیل و سایرین را نیز بیافزایید.آذربایجان زبانش تورکی است و شما که گستاخانه در نفی این زبان غنی بر آمده اید اعلام کنید این جمله قانون اساسی که -در کنار زبان فارسی...-کجا پیاده میشود؟اگر کمی به شعور و وجدان نداشته خود فشار بیاورید متوجه میشوید که اتفاقا ایران و پارس متولی دارد و از جیب اکثریت مردم ایران که پارس نیستن میلیونها مالیات و ...بودجه کسر نیشه تا به کراوات دراز آویز بگین!
بهتر است بجای قدم گذاشتن در جای پای اسرائیل که سعی در حذف زبان عربی دارد(البته در آنجا تا به امروز عربی رسمی بود حداقل)به هویت انسانها احترام قائل شوید.ما تورکیم و زبان پارسی شما را دیگر خوش نداریم و این حق طبیعی یک ملت است که انتخاب کند و بهتر است باهم کنار بیاییم چون این کشور در سایه رشادتهای تورکان از 1000سال قبل تابحال مانده.اظهارات وزیر مزبور و شما در قرن 21 بوی نفرت و تعفن دارد.مرگ بر نژاد پرست یاشاسین عدالت
ایرانی
United States
همه‌ی زبان‌شناسان و تاریخ‌نویسان در مجامع معتبر علمی بر این اتفاق نظر دارند که زبانِ آذربایجان پارسی بوده و در سده‌های اخیر ترکی شده است.
دیگر اینکه، هم‌اکنون رسانه‌هایی گوناگون در جمهوری اسلامی ایران به زبان ترکی‌اند از شبکه‌های استانی گرفته تا خروار خروار نشریه و روزنامه‌.
اتفاقا، آنان که در راه اسرائیل گام برمی‌دارند قوم‌گرایان هستند. بر هر آگاهی روشن است که اسرائیل برنامه‌ای جدی برای ترویج قوم‌گرایی در ایران دارد که شوونیستهای ایران‌ستیز عمله‌ی همین جریانهای اسرائیلی هدایت‌شونده از باکوی‌اند.
دیگر اینکه، در ایران تنها یک ملت وجود دارد و آنهم ملت ایران است و بس.
ایران برپایه‌ی رشادتهای ایرانیان مانده است. ترکان ـ که از آذربایجانیان جدا هستند ـ از تازشگران و چپاولگران این آب و خاک بوده‌اند. واژه‌ی «ترک‌تازی» در میان ایرانیان یادگار همین خونریزی و غارتگری این قوم در ایران است.
پاینده ایران و ایرانی.
فرشاد
United States
بسیار درست و بجا نوشته اید. هیچکس حق دارد زبان واحد را فراموش کند. هر زبانی در کنار زبان فارسی باید باشد نه به جای آن. اگر غیر از این باشد اتحاد کشور چه می شود؟ لطفا آذری زبانهای عزیز، با تعصب به موضوع نگاه نکنند. به نظر من این مطلب بسیار بی طرفانه و منصفانه بود. سپاس از شما که در اندیشه حفظ وحدت ایران علیرغم تفاوت در قومیتها زیر چتر واحد هستید.
رضا
Netherlands
بنده به عنوان یک معلم با ۲۶ سال سابقه که تعداد ساعات تدریسم به زبان فارسی شاید به تعداد انگشتان دست نرسد به وزیر آموزش و پرورش و همچنین نویسنده مطلب توصیه می‌کنم که متن اصل ۱۵ و متن صورتجلسه تصویب آن در مجلس خبرگان را یکبار به دقت بخوانند و بی‌اطلاعی خود را به حساب دیگران نگذارند...
در این اصل آمده که «اسناد، مکاتبات و متون رسمی و کتب درسی» باید به زبان فارسی باشد. تدریس کدام یک اینهاست؟ تدریس نوعی مکالمه و مفاهمه است که تکلیف آن در جریان تصویب اصل با سوال اشراقی و جواب آقای بهشتی مشخص شده است. در جریان تدریس معلم از هر وسیله برای مفاهمه بهتر استفاده می‌کند که یکی از این ابزارها، زبان مادری است. این امر نه تنها منطبق بر اصل ۱۵ قانون اساسی، ماده ۲۷ میثاق بین‌المللی حقوق مدنی و سیاسی، ماده ۳۰ کنوانسیون حقوق کودک و ... است، بلکه با آیه چهارم سوره مبارکه ابراهیم (ع) هم همخوانی دارد.
اگر جناب آقای بطحایی، بر درستی نظر خود اصرار دارد و آن را منطبق بر قانون می‌داند آن را کتبا بخشنامه کند تا ...
یک آذری
United States
آنان که بی‌مطالعه تقریر می‌کنند، خواب ندیده‌ای است که تعبیر می‌کنند!
شما نخست مطلب را بخوان و سپس اظهار نظر آن‌هم با این درجه از اعتماد به نفس بکن. در همین‌ نوشته آمده است:
اصل ۱۵ قانون اساسی به روشنی اذعان می‌کند: «زبان و خط رسمی و مشترک مردم ایران فارسی ا‌ست. اسناد و مکاتبات و متون رسمی و کتب درسی باید با این زبان و خط باشد، ولی استفاده از زبانهای محلی و قومی در مطبوعات و رسانه‏‌های گروهی و تدریس ادبیات آنها در مدارس، در کنار زبان فارسی، آزاد است». این اصل به صراحت می‌گوید که نه تنها زبان و خط رسمی و مشترک ایرانیان فارسی است که اسناد و مکاتبات و متون رسمی و کتب درسی باید به خط و زبان فارسی باشد و استفاده از زبانهای دیگر در کنار زبان فارسی، نه به جای آن، آزاد است.
فرشاد
United States
اتفاقا شما باید مطلب را با دقت بخوانی. مطلب دقیقا همین را نوشته. هیچ زبانی جای زبان فارسی را نمی گیرد و صرفا در کنار آن می تواند به کار برود. شما با این موضوع مشکل دارید؟!
هما
United States
مردم خطه شریف آذربایجان را فقط باید آذری یا آذربایجانی نامید؛ مانند کاشی یا کاشانی، تهرانی، خراسانی، یزدی و... . درعین‌حال باید توجه داشت برای نامیدن مردم ترک‌زبان شمال ارس، یعنی ساکنان جمهوری باکو، به هیچ‌وجه نباید از واژه‌های آذری یا آذربایجانی استفاده کرد؛ زیرا آن منطقه هرگز آذربایجان نبوده، بلکه «اران» نام داشته است و مردم این منطقه نیز هرچند ترک‌زبان‌اند ولی با مردم آذربایجان ایران علائق تکوینی ندارند و از نظر فرهنگی کاملا جدا هستند. اصلا به‌وجود‌آوردن جمهوری‌ای به نام آذربایجان به این نیت بوده است که در آینده، آذربایجان ایران را به این جمهوری همنام ملحق كنند.
بابک خرمدین
Greece
فارسی میتواند رسمی باشد ولی زبان ملی نخواهد بود
لعنت بر شما فاشیست ها
بابک راستین
United States
شما چه دوست داشته باشید و چه نداشته باشید، فارسی همیشه در ایران‌زمین زبان ملی بوده است و نیز به یاری ایرانیان خواهد بود.
همین بابک خرمدین، که شما نامش را برگزیده‌اید، وقتی خلیفه‌ی عرب دستور مثله مثله کردنش را داد و از بابک پرسید که اکنون چگونه‌ای؟ به همین پارسی گفت: «آسانیا»؛ یعنی به آسانی. شرم آور است که اینک کسانی در سرزمین بابک خرمدین و به نام بابک، قهرمان ملی ایران‌زمین، دم از ترک‌گرایی می‌زنند؛ بابکی که همه عمر با خلیفه‌ی عرب و سرداران ترکش نبرد کرد و جان در راه آزادی و استقلال ایران و زبان پارسی داد.
حمیدرضا
Australia
دقیقا درست است و به ياد بياوريم اين زبان فارسی و وجدان آگاه عمومي ايرانيان بوده كه تاكنون حافظ اين كشور بوده است. لذا نسل جديد به آگاهي‌هاي ملي و آسيب‌شناسي‌ها در اين زمينه بيش از هميشه نياز دارد و پرداختن به اين موضوعات خطير شرط عقلانيت و ضروري است.
پرویز
Australia
به راستی که به قول دکتر جواد طباطبایی پان‌ترکیسم ملغمه‌ای از بی‌شعوری و بی‌سوادی است. باید هر ایرانی تمام‌قد مراقب این جریان خزنده‌ی موزی باشد. جریانی که همینگونه که از این گزارش برمی‌آید، بدبختانه در مجلس جمهوری اسلامی هم نفوذ پیدا کرده است.
علی
Iran, Islamic Republic of
سلام بنده جوابی به آقای ایرانی بدهم فرض کنیم بنا گفته زبان شناسان زبان آذربایجان تاتی پهلوی فارسی بوده ولی از همین امروز زبان ما تورکی شده ما این زبان را دوست داریم وبه او عشق میورزیم
ایرانی
Russian Federation
کسی منکر عشق ورزی به زبانهای محلی نیست که استاد شهریار به نیکی خطاب به آذربایجان گفت:
تو همایون مهد زرتشتی و فرزندان تو
پور ایرانند و پاک آئین نژاد آریان
اختلاف لهجه ملیت نزاید بهر کس
ملتی با یک زبان کمتر به یاد آرد زمان