با همت و انتخاب مردم، موعد آن رسیده که تهران، پایتخت جمهوری اسلامی ایران، جان دوباره ای بگیرد. انتخابات ریاست جمهوری و تقارن آن با نتیجه انتخابات شورا ها و البته کارنامه پرحاشیه محمدباقر قالیباف، فرصت «تغییرات اساسی به نفع مردم» را به وجود آورده است.
به گزارش پایگاه خبری فریادگر، اصلاحات گام به گام در کشور دارد روند تکاملی خود را به بهترین شکل ممکن طی می کند. پس از تثبیت مشی اعتدالی و اصلاح طلبانه مسیر تدبیر و امید به انتخاب مردم، انتخابات شوراهای شهر نیز تقریبا در همین مسیر پیش رفت. به طور خاص، لیست راه یافته به شورای شهر تهران و مشهد، از بزرگ ترین اتفاقات و تغییرات سیاسی دهه 90 به شمار خواهد آمد. اهالی تهران پس از سال ها موفق شدند سیاست های کلی حاکم بر مدیریت شهرداری را در آستانه دگرگونی های گسترده به نفع مردم قرار دهند. خروج باند چمران و نمایندگان غیر متخصص در حوزه مدیریت شهری، گام نخست این دگردیسی بود. در همین راستا، انتخاب چنین نمایندگانی در شورا، پس از دوازده سال آشکارا نوید تغییر شهردار تهران را می دهد. رویدادی که محمدباقر قالیباف شهردار فعلی، از ابتدای ورود به رقابت های انتخابات ریاست جمهوری بهتر از هر کسی از آن آگاه بود.
کارنامه دوزاده سال مدیریت قالیباف بر شهرداری تهران، نه تنها کارنامه قابل دفاعی نیست، بلکه لبریز از نکات منفی و پر شائبه است. شائباتی که منجر به شروع طرح تحقیق و تفحص مجلس شورای اسلامی از شهرداری شد و در نهایت با اعمال نفوذ قالیباف بر تعدادی از نمایندگان اجرایی نشد. البته این طرح به زودی و از نو در خانه ملت و با پیگیری نمایندگانی مانند مصطفی کواکبیان اجرایی خواهد شد. نکته قابل توجه در خصوص نمایندگان جدید شورا، علاوه بر متخصص بودن و به کار گرفته شدن نیروهای جوان مانند حجت نظری، در پاکی حساب و نبودن نامشان در پرونده هایی مانند دریافت غیر قانونی املاک نجومی داز سوی شهرداری است. اتفاقی که از حالا راه های نفوذ و فساد را تا حد بسیار زیادی از بین می برد. با این همه، این شورا کار راحتی در پیش ندارد. همان طور که دولت یازدهم در ابتدای کار خود مجبور به آواربرداری های اقتصادی و دیپلماتیک به جا مانده از دولت محمود احمدی نژاد بود، شورای تازه نفس تهران نیز ناگزیر است زمان زیادی را برای رفع بدهی های سرسام آور شهرداری و اصلاح پروژه های ناکارآمد و بعضا نیمه کاره مانده دوران قالیباف صرف کند.
گزینه های مطرح شده برای شهرداری تهران علی رغم نزدیک بودن افکار و توان مدیریتی، تفاوت های زیادی را در خود می بیند. شاید بتوان پررنگ ترین گزینه تا قبل از انتخابات شوراها را محسن هاشمی رفسنجانی دانست. کسی که کارنامه او در بحث های مدیریتی و شهری بسیار قابل توجه است. با این حال به نظر می رسد که با توجه به انصراف ندادن وی از لیست و شرکت در انتخابات شوراها و کسب رأی اول مردم تهران، راه خود را از شورای شهر پایتخت جدا نکند. انصراف وی نه تنها به رویارویی او با رأی و اعتماد مردم تعبیر می شود، بلکه زمینه ساز ورود دوباره مهدی چمران به شورا می شود که بعید است اقبالی برای این اتفاق وجود داشته باشد. از طرفی شایعاتی مبنی بر امضای میثاق نامه ای به خصوص از سوی افراد قرار گرفته در لیست امید تهران وجود داشت که همگی متعهد شده اند در صورت ورود به شورا به قصد کسب کرسی مدیریت شهرداری انصراف ندهند.
جدای از محسن هاشمی دو گزینه دیگر این روزها حسابی نامشان بر سر زبان ها می چرخد. محسن مهرعلیزاده و محسن صفایی فراهانی. مهرعلیزاده 61 ساله که رئیس فدراسیون بین المللی ورزش های زورخانه ای و عضو هیأت مدیره سازمان منطقه آزاد کیش است و پیش از این نیز در دو دولت متوالی سید محمد خاتمی، تجربه استانداری خراسان، معاونت رئیس جمهوری و ریاست سازمان تربیت بدنی را پشت سر گذاشته است. مهرعلیزاده در بازه انتخابات دوازدهمین دوره ریاست جمهوری، بسیار با ساز و کار انتخاباتی اصلاح طلبان همراه و همگام بود. از سوی دیگر کارنامه صفایی فراهانی، علاوه بر نمیاندگی در مجلس ششم و ریاست فدراسیون فوتبال که شاید عموم مردم این دو را به خاطر داشته باشند، لبریز از سمت های مدیریتی و معاونت های مختلف است. صفایی فراهانی همواره رویکردی تعاملی و همراه با مردم را از خود نشان داده است.
علی عبدالعلی زاده، مشاور عالی فعلی وزیر کشور، با تجربه نمایندگی در دو دوره مجلس و استانداری استان آذربایجان شرقی در دوران سازندگی و 8 سال وزارت کشور دوران اصلاحات، از گزینه های قابل تأمل شهرداری تهران است. در واقع نکته جالب در میان نامزدهای احتمالی شهرداری تهران، تخصص و اشراف آشکار آن ها در حوزه مدیریت شهری و طرح این پرسش است که چرا رویکردهای جناحی و نگاه های باندی در دوران مدیریت قالیباف، پایتخت نظام جمهوری اسلامی را از توانایی های این افراد محروم کرده است. عباس آخوندی وزیر راه دولت یازدهم نیز که کارنامه چهارساله درخشانی با توسعه حمل ونقل ریلی و خرید هواپیماهایی که دستاورد برجام بودند از خود به جای گذاشته است، گزینه مطرح شده دیگر شهرداری است.
علاوه بر تمام نامزدهای احتمالی شهرداری تهران، به تازگی گزینه ای مطرح شده که می تواند بسیار قابل توجه و جذاب باشد؛ معاون اول حسن روحانی در دولت یازدهم، مرد همراه و هم صدای رئیس جمهوری منتخب مردم در میان تخریب های گسترده کاندیداهای ریاست جمهوری و صدای رسای جریان اصلاحات، اسحاق جهانگیری. اگر تا پیش از آغاز فعالیت های تبلیغاتی انتخابات ریاست جمهوری کارنامه جهانگیری برای عامه مردم روشن نبود، حالا و پس از گذر از این مرحله، جهانگیری گزینه ای بسیار کارآمد، سالم و قابل اتکا به نظر می رسد. شاید تنها ایراد این انتخاب محدود شدن دایره اختیارات چنین مهره توانمندی به دایره مدیریت شهر تهران باشد.
باید منتظر ماند و دید نمایندگان منتخب مردم تهران در شورای شهر جدید، چطور از میان گزینه های متعدد تصدی شهرداری که قطعا تعدادشان بیشتر از این افراد نامبرده است، به انتخاب نهایی می رسند. صدای اصلاح حال و هوای تهران آشکارا به گوش می رسد. پس از سال ها مدیریت صحیحی بر پایتخت حاکم خواهده شد و تهران جان دوباره ای خواهد گرفت.
محمد مَهدی حسین نیا