نزديک به يک سال تا انتخابات رياستجمهوري مانده است. اما اصولگرايان اسبشان را زين کردهاند تا بتوانند حسن روحاني را براي علم کردن گزينه خودشان، زمين بزنند.
به گزارش پایگاه خبری فریادگر، گرچه عقلا و سنتيترهايشان حرفي از کنار گذاشتن روحاني نزدهاند و حتي در پارهاي از اظهارنظرها، حمايت از او را مطرح ميکنند، اما وقتي به کنه صحبتهايشان عميق شويد، درخواهيد يافت که حتي بزرگانشان نيز در حال خالي کردن زيرپاي حسن روحاني هستند. در اين ميان از ضربه فني کردن احمدينژاد هم دست برنميدارند. به نظر ميرسد همه اين زيرسازيها به خاطر آماده کردن فضا براي معرفي گزينه اصلي اصولگرايان باشد. گزينهاي که حسن روحاني و حتي محمود احمدينژاد را در کتگوري اصولگرايان پشت سر گذاشته است.
حمله اصولگرايي به احمدينژاد
«احمدينژاد پيشنهاد کرده بود خودش با اوباما مذاکره کند و همه مواد غني شده هستهاي را يک جا به آنها بدهد. او به دنبال چيزي بدتر از اين برجام بود.» اين بخشي از صحبتهاي محمدجواد لاريجاني معاون بينالملل و دبير ستاد حقوق بشر قوه قضائيه است. او با تخطئه احمدينژاد گفته است: «احمدينژاد در سالهاي آخر رياست جمهورياش بدتر از اين برجام را پيشنهاد ميکرد. احمدينژاد پيشنهاد داشت همه مواد غنيشده هستهاي را يک جا بدهيم و خودش هم با اوباما مذاکره و مسئله را حل کند. اگر ما سايتها و سياسيون را در موضوع مذاکرات هستهاي با يک محکي ارزيابي کنيم، ملاحظه ميکنيم بعضيها به طور کلي سينه چاک اين مذاکرات بودند؛ اينها هيچ وقت باب محتواي آن را باز نکردند و کمترين بحث را در مورد محتواي مذاکرات داشتند، با اين حال تا ميتوانستند به حواشي پرداختند و شعارهايشان هم اين بود که برجام يک افتخار ملي است، دنيا در مقابل ايران زانو زد، تابوي مذاکره با آمريکا شکست، ما ميتوانيم در اقتصاد جهاني مندرج شويم، سرمايهگذاري در ايران خوب شد، دلواپسان به کنج رفتند و مسائلي از اين دست.» او ادامه داده است: «درست و غلط بودن اين شعارها مهم نيست بلکه مهم اين است که هيچکدام از اعضاي اين طيف در اين جعبه را باز نکردند تا ببينند داخل آن چيست. اين جعبه فقط اسناد نيست، خود توافق برجام و قطعنامه 2231 حدود 200 صفحه است اما مطالعه صرف اينها هم حتي کافي نيست بلکه براي فهم آن بايد بخش زيادي از وقايع در نظر گرفته شود.» لاريجاني تاکيد کرده است: «گروه ديگري هم بودند که صرفا دنبال آن هستند که جايي از برجام خراب شود تا آن را عَلَم کنند. دوستاني که با آقاي احمدينژاد و سايتهاي نزديک به آنها کار ميکنند از اين دسته هستند. اينها حرفهايي ميزنند که بنده تعجب ميکنم؛ زيرا خود ايشان در سالهاي آخر رياست جمهورياش بدتر از اين برجام را پيشنهاد ميکرد. احمدينژاد پيشنهاد داشت همه مواد غنيشده هستهاي را يک جا بدهيم و خودش هم با اوباما مذاکره و مسئله را حل کند! مشخص است که اين نوع نقد نيز نقد به درد بخور و کارسازي نيست.» سوالي که در اين زمان مطرح ميشود اين است که اين آقايان پس در زمان احمدينژاد و در زمان رفت و آمدهاي تيم مذاکرده کننده در زمان او، کجا بودند تا اين انتقادات را مطرح کنند؟ اصولگراياني که در زمان احمدينژاد، ياران سينه چاک او بودند چطور آن زمان که احمدينژاد با عملکردش ، بسياري از بنيانها را خدشهدار کرد ، سکوت کردند؟ جالب است که اين افراد وقتي علم مخالفت با احمدينژاد را برداشتند که ماجراي قهرش از دفتر رياست جمهوري همه جا پخش شد.
نوشدارو بعد از مرگ سهراب!
علاوه بر اين، بسياري ديگر از اصولگرايان هم هستند که از هماکنون ردصلاحيت احمدينژاد براي انتخابات پيش رو را رسما اعلام ميکنند. حسن بيادي که از حاميان روي کار آمدن احمدينژاد در انتخابات 84 بود و بعدا از وي جدا شد، حالا ميگويد حجم تخلفات دولتهاي نهم و دهم آنقدر زياد بود که مجلس و قوه قضاييه نبايد در مقابل آن سکوت ميکردند ولي اين تخلفات ناديده گرفته شد. او معتقد است احمدينژاد ردصلاحيت نخواهد شد، چراکه با توجه به تخلفات، اساسا بايد قبل از سال 88 او را ردصلاحيت ميکردند. حجتالاسلام سيدمحمد غروي عضو جامعه مدرسين حوزه علميه قم نيز گفته است: «احمدينژاد اگر هم بخواهد بيايد، نه تنها زمينه لازم براي حضور ندارد بلکه شوراي نگهبان هم او را تأييد صلاحيت نميکند.» محمدرضا باهنر، از چهرههاي شناخته شده اصولگرايان نيز درباره احمدينژاد وتصميم او براي کانديداتوري رياست جمهوري 96 گفته است: «چند وقت قبل در کنفرانسي از من سوال شد که در صورت کانديدا شدن احمدينژاد از وي حمايت خواهيد کرد؟ بنده پاسخ دادم مگر قرار است کانديدا شود؟!» حجتالاسلام مصباحي مقدم جزو اولين کساني است که به تخطئه احمدينژاد دست زد. او در مصاحبهاي با بيان اين که «احمدينژاد لياقت اينکه يکبار ديگر به صحنه قدرت بيايد را ندارد» گفت: «او چهره خود در قبال خيلي از افراد و چهرههاي موجه را خراب کرد که همين موضوع باعث شد به خواست خود به حاشيه برود. وقتي کارنامه مديريت احمدينژاد را رصد ميکنيم نميتوانيم به اين نتيجه برسيم که کشوري چون ايران را مديريت کند.» او در مصاحبه ديگري اعلام کرد «بعيد ميدانم احمدينژاد از طرف شوراي نگهبان تاييد صلاحيت شود». او در پاسخ به اين سوال که «اگر به فرض اينکه تأييد صلاحيت شود، اصولگرايان از او حمايت ميکنند؟» گفته است: «به فرض اينکه تأييد صلاحيت بشود، اين دور با دور قبل شرايط فرق ميکند. دور قبل که احمدينژاد نامزد شد، اصولگرايان خودشان را بين گزينه بد و بدتر ميديدند و حمايت اصولگرايان از آقاي احمدينژاد در سال 84 و 88 بهنوعي انتخاب بين بد و بدتر و از روي ناگزيري بود. بنابراين در اين دور انتخابات ما در چنين شرايطي قرار نداريم که ناگزير باشيم از بين بد و بدتر يکي را انتخاب کنيم و بخواهيم به حمايت از احمدينژاد قدميبرداريم.» بيان اين حرفها در اين زمان، خود شائبه تبليغاتي بودن را در پي دارد.
خالي کردن زير پاي روحاني
اما اين همه ماجرا نيست. در اين چند روز گذشته صحبتهاي زيادي درباره حصر در رسانهها منتشر شده است. يکي از کساني که در اين زمينه اظهارنظرهاي پست سر هم داشته، محمدرضا باهنر است. با ورق خوردن تقويم و نزديک شدن به سال 96، زمزمههاي تبليغاتي نامزدهاي احتمالي هم زياد شده است. يکي از مباحثي که به صورت بالقوه، فضاي مانور را براي نامزدها باز ميکند، ماجراي حصر است. موضوعي که روحاني هم با آن رودر روست و مدتي است دوباره به سبب اظهارات جديد باهنر در رسانهها بازنشر ميشود. باهنردر اولين اظهارنظرش گفت: «موسوي شرط عدم فعاليت سياسي براي رفع حصر را نپذيرفت.» او در مصاحبهاي با ايلنا گفته است اخيرا براي ميرحسين موسوي پيغام داده است که «اعلام کند در صورتي که آزاد شود تا سالها فعاليت سياسي انجام نخواهد داد، اما گويا وي نپذيرفته.» باهنر در بخش ديگري از صحبتهايش گفته است: «يک موقع آقايان ميگويند ما ميخواهيم زندگيمان را بکنيم و کاري هم نداريم، اما يک موقع هم هست که ميخواهند بيايند بيرون هجمه راه بيندازند. معلوم است که در اين مورد نظام اجازه چنين کاري را به آنها نميدهد.» بعد از او، محمدرضا عارف اعلام کرد رئيسجمهور موضوع حصر را فراموش نکرده. يک روز بعد از صحبتهاي باهنر، او در گفتوگوي ديگري منکر پيغام فرستادن براي موسوي شد و گفت رفع حصر منتفي است: «ازآنجاکه خيلي واضح است که حداقل نشانه اينکه متوجه شويد فردي متنبه شده است، پشيماني وي از عملکرد گذشته است؛ تحليل بنده اين است که با توجه به اينکه هيچ نشانهاي از پشيماني و توبه آنها در دست نيست، امکان رفع حصر نيز منتفي است.» با اين صحبتها، به نظر ميرسد اصولگرايان به دنبال آن هستند تا روحاني را با اين موضوع ، پيش هوادارانش به چالش بکشند. بزرگ کردن موضوع فيشهاي حقوقي بدون توجه به اقدامات دولت در برخورد با اين مسئله، بياثر بودن برجام و حمله به تيم اقتصادي دولت از ديگر چالش آفرينيهايي است که اصولگرايان ميکوشند با جنگ رسانهاي، ماهي مقصود خويش را صيد کنند و در نهايت مسير را براي کانديداي اصليشان هموار تر کنند. مسيري که بعيد به نظر ميرسد با کانديداي اصولگرا به پايان خط منتهي شود. چراکه روحاني نشان داده مرد سياست است و ميداند در ميدان رقابت چطور دولتش را دو دورهاي کند.
گزارش:محبوبه شعاعی