زمان زيادي نميگذرد از روزهايي که وقتي پاي يک سخنراني مينشستيم مطمئن بوديم لااقل دو کلام حرف حساب ميشنويم و نسبت به قبل از آن حداقلي بر آگاهيمان افزوده ميشود. اما اين روزها بعضا تريبون به دست کساني افتاده است که حرفهايشان تنها نشان از مشکلات شخصي دارد که گويي تريبون را بهترين راه گشودن اين عقدههاي شخصي ميدانند.
به گزارش پایگاه خبری فریادگر، يکي از اين سخنرانان کسي است که خود را استراتژيست و صاحب مکتب ميداند در حالي که بي پايه بودن نظراتش را هر آدم سليمالعقلي ميتواند بفهمد. در جلسات سخنراني و فضاي مجازي وي را دکتر معرفي ميکنند اما به درستي مشخص نيست در کدام دانشگاه درس خوانده و از کجا مدرک گرفته است. البته باتوجه به پايه فکري وي حتي ميتوان او را پروفسور هم دانست؛ چراکه وي دکتر بودن را در داشتن مدرک دکترا نميداند بلکه در دادن نظريه و ارائه دکترين ميداند بر همين مبنا خود را دکتر معرفي ميکند و صد البته دکترين خاص خود را هم دارد. وي همچنين معتقد است کسي که رانندگي ميکند راننده يا کسي که بيماران را معالجه ميکند پزشک است و نيازي به داشتن مدرک (گواهينامه رانندگي يا پروانه پزشکي) نيست. «رئيس مرکز دکترينال ايران» در زمينههاي سياست، سينما، اقتصاد، تاريخ و فلسفه اظهار نظرات جنجالي بسياري دارد اما سابقه آکادميک وي در هيچکدام از اين موارد روشن نيست. تنها سابقه روشن او به سال 83 برميگردد که در حال تحصيل در مقطع کارشناسي رشته فلسفه بوده و پس از آن مدرکي دال بر تحصيل وي در دسترس نيست.
«حسن عباسي» مانند ساير هم قطاران خود از علم و انديشه تنها اصطلاحات «جنگ نرم» و «تهاجم فرهنگي» را ياد گرفته است و با همين دو مفهوم دکترين مبتني بر توهم توطئه خود را پشت تريبونها فرياد ميزند. وي همان کسي است که حتيکوروش را صهيونيست خواند و علماي قم را جاهل جلوه داد. عباسي حتي در مميزي فيلمهاي سينمايي هم خود را دخيل ميداند و براي اطرافيانش «سينماي استراتژيک» تدريس ميکند. او حتي خود را در وادي عمليات نظاميهم صاحب نظر ميداند، تاجايي که دليل شکست نيروهاي آمريکايي در صحراي طبس، فرسودگي هليکوپترها بوده است و نه طوفان شن. حالا بگذريم از نظريات فوتبالي و آخرالزماني اين تئوريسين!
اما دامنه در فشانيهاي رئيس مرکز دکترينال تا جايي پيش رفته است که ارتش را هم زير سوال برده است. هفته گذشته بود که وي در سخنراني خود در حالي که ميخواست مقام شامخ سپاه را به رخ بکشد تلاش کرد ارتش را زير سوال ببرد. اما مشخص نيست کسي که خود را استراتژيست ميداند بر چه مبنايي به خود اجازه ميدهد بين دو رکن مهم نظاميکشور اختلاف افکند، آن هم با توهين به ارتشي که در 8 سال جنگ وظيفه اصلي پاسداري از مرزها را به عهده داشت. انگار عباسي 48 هزار شهيد ارتش را فراموش کرده است که با وقاحت تمام به خود اجازه ميدهد بگويد « اگر کشور را آب ببرد، ارتش در پادگانهاست و کار خودش را ميکند و کاري ندارد».
ارتش جمهوري اسلاميايران، همان ارتشي است که در کمتر از نصف روز بعد از حمله عراق به کشورمان، با 140 فروند هواپيماي جنگي به دشمن حمله کرد و پايگاههاي هوايي الرشيد بغداد، کوت در استان العماره، موصل در استان نينوا، ناصريه در استان ذيقار، شعيبه در استان بصره، پايگاه هوايي کرکوک در استان کرکوک، پايگاههاي هوايي حبانيه شامل دو پايگاه تموز و هضبه در غرب بغداد، پايگاه هوايي امالقصر، فرودگاه بينالمللي بغداد و فرودگاه المثني را در هم کوبيد. آيا آقاي عباسي رشادتهاي ارتش را فراموش کرده است که به خود اجازه چنين گستاخي بيشرمانهاي را ميدهد؟
تا پيش از اين واکنش صاحب خردان در برابر اظهارات بي شرمانه عباسي و امثال او سر تاسف تکان دادن و سکوت بود. چرا که در فرهنگ ما خاموشي در برابر ابلهان توصيه شده است. اما توهين به رکن مهم امنيتي کشور خطايي است نا بخشودني که بايد با آن برخورد شود.
اما اين سخنان واکنشهاي بسياري را در ميان مردم و مسئولين در پي داشته است. از خبرنگاري که فرزند يکي از افسران بازنشسته ارتش است گرفته تا مسئولين ارتش و حتي سپاه. محسن رضايي نيز در صفحه توييتر خود نوشت: اهانت به ارتش و سپاه خواست آمريکا و اسرائيل است.
عباسي بايد در مراجع قضايي پاسخگو باشد
امير احمدرضا پوردستان فرمانده نيروي زميني ارتش جمهوري اسلاميدر واکنش به سخنان حسن عباسي درباره ارتش گفت: دکتر حسن عباسي بايد هر چه سريع تر از ارتش جمهوري اسلاميو مردم ولايت مدار ايران اسلاميعذرخواهي کند، در غير اين صورت بايد در مراجع قضايي پاسخگو باشد. وي افزود: مديريت حقوقي نيروي زميني دادخواستي عليه حسن عباسي تهيه کرده و بزودي وي توسط دادگاه احضار خواهد شد تا پاسخگوي اظهارات خود باشد.
پوردستان ادامه داد: گفتههاي ايشان سخنان نسنجيدهاي است که بدون شناخت و آگاهي از شرح وظايف سازمانها و نيروها بيان شده است.
عباسي از ارتش چه در خاطر دارد؟
رئيس کانون بازنشستگان ارتش نيز در نامهاي خطاب به عباسي نوشت: شما از رشادتهاي شهيد بابائي و دوران و... پيروزمندان عمليات مرواريد، حماسههاي 34 روزه دانشجويان دانشگاه افسري امام علي (ع) و تکاوران نيروي دريائي در خرمشهر، فداکاريهاي رزمندگان نيروي زميني در بيش از 150 عمليات شبانه و حراست از فضاي کشور توسط نيروي هوايي و پدافند و سقوط دهها هواپيماي دشمن (مانند 77 هواپيما در عمليات والفجر هشت) چه در خاطر داريد ؟!… جداً بايد از گفتههاي خويش شرمسار گشته و در پيشگاه خدا و ملت ايران،پاسخگوي اهانت به اين قشر شريف،کم توقع،صادق و خالص باشيد. سرتيپ دکتر اسدالله حيدري در پايان نامه خود تذکر داد: ضمن عذرخواهي از ملت بزرگ ايران که سربازان محبوب و جان بر کَفشان را با ناجوانمردي مورد اهانت قرار دادهايد، نسبت به اصلاح سخنان منتشره خود اقدام و با مطالعه دقيق تاريخ انقلاب و بيانات بنيانگذار نظام سربلند اسلاميو مقام معظم رهبري و فرماندهي کل قوا، منبعد رويکردي مناسب را در حوزه نيروهاي مسلح پيشه خود ساخته و از بيان مطالب تفرقه ساز که مورد سوءاستفاده دشمنان قسم خورده انقلاب قرار گيرد، خودداري نماييد و بدانيد اين صبر، تواضع و متانت ارتشيان غيرتمند، (که فارغ از تمام جناح بنديهاي سياسي و وابستگيهاي حزبي ميباشند)، تنها در دايرρ ايمان، اعتقاد و اطاعت محض از ولايت، و تمرکز بر تأمين امنيت مرزهاي کشور بزرگ ايران قابل بررسي و تفسير ميباشد. با اين همه بايد ديد آيا اين تئوريسين همه چيز دان(!) حاضر به عذرخواهي از ارتشيان مردم ميشود يا خير. با توجه به شخصيت وي عذرخواهي و پذيرش اشتباه بعيد به نظر ميرسد اما شايد براي فرار از محاکمه قضايي هم که شده اين يک بار را حاضر به پذيرش اشتباه شود.
گزارش : سحر مهرابی